تاریخ سند: 6 خرداد 1357
بازدید استاندار از بافق . کوشک . بهاباد
متن سند:
شماره : 745 تاریخ : 6 /3 /2537[] 0306
بازدید استاندار از بافق . کوشک . بهاباد
ساعت 14 روز چهارم خرداد ماه آقای دکتر رهنوردی1 استاندار یزد با هلیکوپتر ژاندارمری به همراهی سرکار سرهنگ اسعد فرمانده هنگ ژاندارمری استان یزد به اتفاق آقایان ناصر2 مدیر روزنامه ناصر و چند تن دیگر از نمایندگان وسائل ارتباط جمعی به بافق عزیمت کردند.
در بافق آقای تیزویر فرماندار شهرستان بافق و سپس یکی از مبلغین مذهبی به نمایندگی از طرف جامعه روحانیت و مردم بافق به استاندار خوش آمد گفتند و نیازهای شهر بافق را به استحضار رسانیدند آنگاه استاندار از سالن ورزشی جنب محل فرود هلیکوپتر که به صورت نیمه تمام بود بازدید نمودند و در مورد تسریع کارهای ساختمانی آن به آقای مهدی برادران رئیس تربیت بدنی بافق دستوراتی دادند و خواستند که پرونده سالن مذکور را به دفتر ایشان ببرند تا علل تعطیلی کار بررسی و مورد پیگیری قرار گیرد.
سپس استاندار به امامزاده عبداله بافق مشرف شدند و مرقد مطهر را زیارت نموده از ایوانها و رواقها دیدن کرده در مورد تعمیرات و نگهداری آن دستوراتی به مسئولین امر دادند و پس از آن در تالار شهرداری حضور یافتند.
در جلسه رؤسای ادارات . معتمدان محلی . اعضای انجمنهای دموکراتیک . آقای ادیب رئیس انجمن شهر طی گزارشی موقعیت شهر بافق را به استحضار رساندند و درخواست اعتباری جهت توسعه معابر و خیابانهای شهر را نمودند و آقای استاندار ضمن تشکر از استقبال گرم مردم بافق اظهار داشتند این بار به بافق آمدهام تا اطلاعات کلی به دست آورم در دفعات آینده مدت بیشتری در بافق خواهم ماند و حتی شب را در اینجا سپری میکنم و با تمام مردم به گفتگو مینشینم. برنامه من خدمت به مردم و استفاده از نظرات سازنده آنها است و به همکاری شماها نیازمندم و مشارکت شما مردم خیّر و نیکوکار ضامن موفقیت من است بدانید مأموران دولت دوست و مشاور و خادم شما هستند و چون از مالیات شما مردم حقوق میگیرند باید به شما خدمت کنند.
استاندار اضافه نمود که اعتبار راه بافق به مبلغ هشتاد میلیون تومان تأمین شده مشغول یافتن پیمانکار موجهی هستیم تا بتواند این کار را هرچه زودتر انجام دهد. اگر شما پیمانکار خوبی میشناسید معرفی نمائید. سپس به کارکنان ادارات توصیه کردند تا کار روزانه شان تمام نشده محل کار خود را ترک نکنند و در بازدیدهای آینده صندلی مشخصی برای استاندار قرار ندهند. به جای این تشریفات خواستههای مردم را برآورده نمایند و آنها را راضی نگهدارند و به همه بگوئید در استانداری به روی همگان باز است بیائید و مشکلات خود را مطرح نمائید.
استاندار یزد و همراهان سپس بافق را به سوی کوشک ترک نمودند و در ساعت 4 و پنج دقیقه به کوشک وارد شدند و مورد استقبال مهندسین و کارگران معدن سرب قرار گرفتند. سپس کارخانه را مورد بازدید قرار دادند و مهندسان معدن در مورد استخراج و جدا کردن سرب و روی توضیحات لازم را به استحضار رساندند و آقای استاندار با یکایک کارگران صحبت و از وضع آنها جویا شدند و در جهت تأمین و رفاه بیشتر آنها دستوراتی دادند و در ساعت 5 و بیست دقیقه از کوشک به طرف بهاباد عزیمت کردند ابتدا در بهاباد بخشدار بهاباد گزارش داد و مردم زلزله زده بهاباد ضمن ابراز احساسات صمیمانه نسبت به شاهنشاه آریامهر مشکلات خود را با استاندار در میان نهادند و استاندار با اکثر آنها دیده بوسی و مراحم ملوکانه را به آنها ابلاغ کردند و آنگاه در سالن بخشداری حضور یافتند و یکی از افراد محلی به نام آقای ایمانی ضمن گزارش وضع بهاباد و نحوۀ زلزله را تشریح و درخواستهای مردم را به شرح زیر به استحضار رساندند.
1. تأسیس شبکه مخابراتی.
2. تأسیس شعبه بانک ملی.
3. شبانه روزی شدن برق بهاباد
4. تجهیز مرکز بهداشت بهاباد.
5. احداث یک حلقه چاه آب آشامیدنی
6. تسطیح و مرمت راه بهاباد به بافق
7. احداث استادیوم ورزشی
8. احداث ساختمان یک باب هنرستان صنعتی
9. رسیدگی به وضع منازل زلزله زده و تعمیر فوری آن
10. حفر یک حلقه چاه آب جهت توسعه امر کشاورزی
سپس آقای استاندار ضمن تشکر از مردم به بازدید از منازل زلزلهزده پرداختند و اکثر خانهها را که به وسیله زلزله شکاف برداشته بودند بازدید و با صاحبان منازل به گفتگو پرداختند و در بعضی از منازل که احساس خطر میشد دستور دادند فوراً خانه را تخلیه کنند و در همان ساعت از چادرهای ارسالی شیروخورشید سرخ که برای آنها نصب شده استفاده نمایند. و همچنین دستور دادند کمیتهای به ریاست فرماندار و عضویت آقایان ایمانی، ستوان دوم محمودی، جلیلی نماینده آموزش و پرورش، میرباقری3 بخشدار و سه نفر به ترتیب از اداره کل مسکن و شهرسازی و دفتر فنی استانداری و کارشناس امور شهرداری (این سه نفر به وسیله استاندار معرفی خواهد شد.) انتخاب تا ظرف یک هفته نسبت به برآورد هزینه تعمیرات و بازسازی خسارات خانههای آسیب دیده اقدام و گزارش لازم به دفتر استانداری ارسال دارند و به فرمانداری بافق دستور داده شد تا پایان این برنامه در صورت احتیاج در بهاباد مانده امور مربوطه را شخصاً رسیدگی و مستقیماً نتیجه را به استانداری اطلاع دهند. ضمناً به فرمانداری بافق دستور داده شد شخصاً بقیه منازل آسیب دیده را بازدید و هر کدام را از نظر سکونت خطرناک تشخیص دادند فوراً تخلیه و در نصب فوری چادرهای موجود در محل نظارت کامل نمایند. ضمناً در کلیه موارد گزارش فوری به دفتر استانداری بدهند و سعی نمایند که مردم نیز با رغبت و دلگرمی در بازسازی خانههای خود مشارکت نمایند. سپس از خیابان در دست اقدام بهاباد بازدید نموده و در مورد تسطیح و زیرسازی و اسفالت آن دستوراتی دادند و در پایان پاسگاه ژاندارمری را مورد بازدید قرار دادند و دستور دادند با کمیته مذکور کمال همکاری را به عمل آورد و از سرکار سرهنگ اسعد درخواست نمودند فوراً یک دستگاه یخچال نفتی جهت پاسگاه مذکور بفرستند که مقرر شد روز شنبه یخچال پاسگاه تحویل گردد. استاندار و همراهان ساعت 30 /7 بعدازظهر به یزد بازگشتند.
توضیحات سند:
1. محمدحسن رهنوردی فرزند قربانعلی در سال 1306 ش در تبریز به دنیا آمد. در 4 سالگی به همراه خانواده به مازندران رفت. در سال 1314ش در نوشهر به مدرسه رفت، شرح تحصیلات ابتدایی و متوسطه وی به این شرح است:
«نوشهر، دبستان پهلوی 1316. تهران، دبستان دقایقی 1318. دزفول، دبستان پهلوی 1319. اهواز، دبستان پهلوی 1320 دزفول، دبستان پهلوی 1321. اراک، دبیرستان صمصامی 1322. ساری، دبیرستان پهلوی 1326. تهران، دبیرستان رهنما 1328». رهنوردی که پس از اخذ دیپلم، به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران راه یافته بود، در سال 1332ش فارغالتحصیل شد و به عنوان دندانپزشک در: بهداری کرج، اداره کل بهداشت بیمههای اجتماعی، بهداری گرمسار و شرکت نفت، به کار مشغول شد و در سال 1336 در حالی که پزشک بهداشت و مشاور بهداشتی وزارت بهداری و با حفظ سمت دبیر کمیته برنامههای وزارت بهداری بود، جهت ادامه تحصیل به امریکا، اعزام شد و پس از اخذ دکترای بهداشت عمومی از دانشگاه تولین، در سال 1341 به ایران مراجعت کرد. دکتر رهنوردی که به علت اتهام به عضویت در سازمان جوانان حزب توده و شرکت در رژه صلح در لهستان، مورد سوءظن واقع شده بود، در سال 1347 توسط رئیس ساواک ( نعمت اله نصیری) چنین تائید شد: « قبل از 28 مرداد هم فعالیتهای زیادی به نفع سلطنت و برعلیه مصدق انجام داده است. »
او که به واسطه خدمات مهمش در کودتای ننگین 28 مرداد، نشان درجه 2 رستاخیز گرفته بود، در سال 1342 به عنوان نماینده مردم ساری به مجلس شورای ملی راه یافت و در سال 1346،که کاندیدای حزب ایران نوین، از تهران بود، در دو مرحله چنین ارزیابی شد:
الف . «نامبرده فردی عیاش و خوشگذران و اهل قمار[است]و دوستان و معاشرین وی نیز عموماً کسانی نظیر خود او و یا زنان عضو وزارت بهداری هستند که اغلب در وزارتخانه مزبور، درپی حل و فصل کار آنان است. در اجتماع محبوبیتی ندارد و بیشتر به فکر و در پی تأمین منافع شخصی و خصوصی خود و دوستانش میباشد.»
ب . «در گذشته، از قهرمانان کشور بوده و در حال حاضر دبیرکل کمیته المپیک ایران است. قدری عصبانی، متکبر و عیاش و به فکر تأمین منافع خود است. مشروب میخورد. نظر قاطبه مردم تهران نسبت به او بیتفاوت است. از طبابت هم درآمد دارد.»
مشارالیه که در رشته وزنه برداری، فعالیت داشته و مدتی نیز رئیس فدراسیون وزنه برداری بوده و نام خانوادگی خود را
از قربانی، به رهنوردی تغییر داده است، در گزارش دیگری چنین معرفی شده است:
«روز شنبه 3 /6 /46 دکتر رهنوردی نماینده مجلس شورای ملی در دفتر کار خود، تلفناً با یکی از دوستانش که گویا آن شخص قرار است یکی از بستگان خود را جهت معالجه به انگلستان بفرستد، صحبت مینمود، ضمن بدگویی از انگلستان اظهار داشت که چرا او را جهت معالجه به آلمان یا اسرائیل نمیفرستی و اضافه نمود که تا 10 روز دیگر فشفشه ﻫوا خواهد شد. از منظور دکتر رهنوردی اظهار جمله اخیر، اطلاعی در دست نیست.»
محمدحسن رهنوردی که فردی عیاش بود و در زمان مسئولیت سازمان جوانان حزب ایران نوین، به علت روابط نامشروع با دختران عضو حزب، مدتی از این مسئولیت کنار گذاشته شده بود، به رغم اینکه به بیعفتی شهره بود، در سال 1350 مجدداً با حمایت خسروانی، کاندیدای مجلس شورای ملی شد و برای سومین بار به مجلس راه یافت.
دیگر مشاغلی که وی در دیوان سالاری رژیم پهلوی به عهده داشت، به این شرح است:
1352 عضو دفتر روابط بین الملل حزب ایران نوین . 1354 معاون پارلمانی وزارت بهداری . 1355 معاون اداری و امور مالی وزارت بهداری . 1355 معاون وزارت آموزش و پرورش و تشکیلات ورزش.
مشارالیه که از اعضای تشکیلات فراماسونری و در لژ کاوه فعالیت داشت، در اردیبهشت ماه سال 1357 به عنوان استاندار یزد انتخاب شد و در خرداد ماه طی عریضهای به دفتر مخصوص شاه، حرکات شهید آیتالله صدوقی(ره) را تحریکآمیز خواند. در سوابق مشارالیه، گزارشات زیادی در خصوص سوءاستفادههای مالی و... او وجود دارد.
اسناد ساواک پرونده انفرادی
2. محمدحسین ناصر ترک فرزند میرزاعباس، از نوادگان آیتالله آقامیرزا علی ترک، در سال 1270ش در محلهی میدان شاه یزد به دنیا آمد. پس از تحصیلات فارسی و عربی، در وزارت دارایی استخدام شد و پس از آن نیز به وزارت کشور رفت.
مشارالیه که قریحه شاعری داشت و از دوران کودکی شعر میسرود، به فعالیتهای مطبوعاتی نیز روی آورد و ضمن راهاندازی روزنامه ناصر در سال 1328ش، در تشکیل انجمن ادبی فرساد نیز با آیتالله حاج شیخ محمود فرساد همکاری داشت.
مشارالیه که از سن 27 سالگی، بینایی خویش را از دست داده بود، در سال 1356ش از دنیا رفت. از وی اشعار بسیاری غالب بر 5000 بیت، در قصیده و غزل و مثنوی و رباعی و مدح و مراثی اهل بیت سلام الله علیهم، به جای مانده است.
دانشنامه مشاهیر یزد، ج 3، ص 1563
3. سیدرضا میرباقری، پس از انقلاب به عنوان بخشدار میبد منصوب گردید و پس از خدمات فراوان به سوی جبهههای نبرد شتافت. سرانجام این خدمتگزار صادق و عاشق در عملیات محرم به فیض شهادت نائل و در گلزار شهدای فیروزآباد اشکذر آرام گرفت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 3 صفحه 187