صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تحریم انتخابات1

تاریخ سند: 21 شهریور 1342


موضوع : تحریم انتخابات1


متن سند:

شماره : 5696 /16 ج تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (مدیریت کل اداره سوم) محترما بطوری که شهربانی استان گزارش می دهد اعلامیه ای از طرف آقای میلانی مبنی بر تحریک [تحریم] انتخابات صادره شده که رونوشت آن جهت استحضار به پیوست تقدیم می گردد.
2 رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم.
مرادیان در جریانیم بایگانی شود.
صابری 4 /7 /42 هاشمی

توضیحات سند:

1ـ تحریم انتخابات: به دنبال انحلال مجلسین در 19 اردیبهشت 1340 به دستور شاه، حدود یک ماه پس از آن (18 خرداد 1340) رژیم شاه اعلامیه یی در مورد انتخابات صادر و اعلام داشت که به زودی آئین نامه اجرایی قانون قدیم انتخابات اصلاح و انتخابات را از طریق کارت آغاز خواهد کرد.
سیاست شاه در انحلال مجلسین تسریع در اجرای سیاستهای جدید بود که شالوده آن را مستشاران خارجی او (آمریکائیها) طراحی کرده بودند.
بیش از دو سال بود که رژیم شاه تمام مصوبات خود را بدون تصویب مجلسین قانونی تلقی می کرد.
در این مدت موجی از اعتراضات علیه سیاستهای خود رأی و غیر قانونی شاه در نقاط مختلف کشور شکل گرفته بود که هر کدام بوسیله مأموران امنیتی تا بن دندان مسلح شاه در هم شکسته بود سعی می کردند صدای معترضین را در سینه ها خفه نموده و با دستگیری و زندانی کردن جمع زیادی از مردم مسلمان سرسپردگی خود را به اربابان خارجی به اثبات رسانند.
شاه برای سر پوش گذاشتن به سیاستهای غیر قانونی خود به دولت علم مأموریت داد در جهت تکمیل مقدمات اجرائی سیاستهای جدید، انتخابات مجلس بیست و یکم را برگزار کند، و اصلاحات انجام یافته در آئین نامه اجرائی قانون قدیم انتخابات را، اجرا نماید، البته سیاست آن انحلال و این افتتاح چیزی جز این نبود که مجلس جدید می بایست موافق سیاستهای جدید و تابع بی چون و چرای شاه باشد لذا مقدمات انتخابات دوره بیست و یکم را در نهم شهریور ماه 1342 تحت عنوان کنگره آزاد زنان و آزاد مردان تشکیل و لیست نمایندگان مجلسین را اعلام نمود.
این یار نیز دولت رسما انتخابات را به انتصابات تبدیل کرد.
برای نشان دادن آغاز دوره جدید چند کرسی نیز به زنان داده شد.
شاه طبق دستوری کارگردانان اصلی انتخابات دوره بیست و یکم را تحت عنوان کمیته سه نفره اعم از علم، حسنعلی منصور، و فردوست منصوب و مامور بررسی صلاحیت افراد برای مجلس و انتخاب نهایی آنها شدند.
حسین فردوست در خاطراتش از این واقعه این گونه یاد می کند: «در دوران قدرت علم، که در واقع مهمترین سالهای سلطنت محمدرضا است، نماینده های مجلس با نظر او تعیین می شدند.
و در زمان نخست وزیری اسداله علم، محمدرضا دستور داد که با علم و منصور، یک کمیسیون سه نفره برای انتخابات نمایندگان مجلس تشکیل دهیم، کمیسیون در منزل علم تشکیل می شد، هر روز منصور با یک کیف پر از اسامی به آنجا می آمد، علم در رأس میز می نشست من در سمت راست و منصور در سمت چپ او، منصور اسامی افراد مورد نظر را می خواند، و علم هر که را می خواست تایید می کرد و هر که را نمی خواست دستور حذف می داد، منصور با جمله «اطاعت می شود» با احترام حذف می کرد، سپس علم افراد مورد نظر خود را می داد، و همه بدون استثناء وارد لیست 0می شد، سپس من درباره صلاحیت سیاسی و امنیتی افراد اظهار نظر می کردم، و لیست را با خود می بردم و برای استخراج سوابق به ساواک می دادم، پس از پایان کار، و تصویب علم.
ترتیب انتخاب این افراد داده می شد، فقط افرادی که در این کمیسیون تصویب شده بودند سر از صندوق آراء در آوردند، لاغیر !! در تمام دوران قدرت علم وضع انتخابات مجلس همین بود، و در زمان هویدا نیز حرف آخر را علم می زد.
ر.ک : فردوست حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول صفحه 257 و عاقلی، باقر روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، جلد دوم، صص 124 و 129 و 161 با تلخیص.
انتخابات کذائی شاه در جوّ حکومت نظامی و در فضایی بنا است برگزار شود که رعب و وحشت بر همه جا سایه افکنده و رهبران واقعی مردم در بازداشتگاه ها به سر می بردند، هر چند دولت سعی کرد تا با تبلیغات گسترده وضعیت را عادی نشان داده، این گونه وانمود کند که انتخابات در فضای آزاد برگزار می شود، ولی طوفان اعتراضات این بار نیز وزیدن گرفت، مراجع عالیقدر و همیشه بیدار، و روحانیون و گروههای مختلفی از مردم مسلمان و همیشه در صحنه، انتخابات را تحریم و با صدور اعلامیه های متعدد و برگزاری جلسات و متینگ ها اعتراضات قاطع خود را در خصوص برگزاری انتخابات فرمایشی اعلام نمودند.
به برخی از اعلامیه های صادره در آن مقطع تاریخی، توجه فرمایید : الف ـ اعلامیه آیت الله نجفی مرعشی در ارتباط با جو حاکم بسم اللّه الرحمن الرحیم اللهم انصر الاسلام ـ اللهم انصرالقرآن ـ اللهم انصر حماه الدین* ملت غیور و مردم مسلمان ایران ! به طوری که مستحضرید دولت جبار و قانون شکن همچنان به رفتار ظالمانه خود ادامه داده و شعارش بی اعتنائی به قوانین اسلام و اصول آزادی و انسانیت شده است و با ارتکاب اعمال خلاف قانون و شرع پیوسته احساسات دینی و ملی مردم مسلمان را به هیجان آورده و سیل نفرت و انزجار عمومی را نسبت به دستگاه بیشتر و شکاف عظیمی بین خود و ملت ایجاد می کند و دانسته یا ندانسته مملکت را به پرتگاه نیستی و فنا نزدیکتر می سازد و چنین تصور می کند که اگر پس از گرفتاری مرجع عالیقدر حضرت آیت الله خمینی دام بقائه و مرجع عالیقدر آیت الله میلانی دام ظله را در منزلش زندانی کرد و ارتباط معظم له را با اجتماع قطع کند می تواند در ثبات و استقامت روحانیت و ملت مسلمان در راه مبارزه علیه قانون شکنی خللی وارد کند.
زهی تصور باطل ! زهی خیال محال! مردم مسلمان با استمداد از مقام ولایت حضرت صاحب الامر امام زمان ارواحنا فداه خود را موظف می دانند در راه استقرار عدالت اجتماعی کوچکترین سستی و فتوری به خود راه نداده و برای تحصیل این هدف مقدس از پای ننشینند.
حقیر لازم می دانم ضمن اظهار تنفر از این اعمال غیر انسانی برای اعتراض نسبت به مظالم و فجایع بی شمار دستگاه حاکمه که منجر به این اوضاع مفتضح و انتخابات رسوا شده است مردم شریف ایران روز شنبه 16 جمادی الاولی برابر با 13 مهر ماه از صبح تا ظهر را اعتصاب و تعطیل عمومی بنمایند.
از ساحت قدس ربوبی مسئلت می نمایم به حق خاتون محشر جده سادات حضرت صدیقه کبری روحی لها الفداء که این ایام مصادف با شهادت آن علیا مخدره می باشد و دولت بدون اعتناء به نوامیس مذهبی جلوگیری از مجالس اقامه عزای آن بانوی اسلام می نماید به عموم مسلمین فرج عطا فرموده، قرآن و اهل قرآن را خرسند و مسرور بنماید.
والسلام علی من اتبع الهدی 12 جمادی اولی 1383 شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی * پروردگارا اسلام و قرآن حامیان دین را یاری فرما.
ر.ک : اسناد انقلاب اسلامی، جلد 1، صص 6 /195 و نهضت روحانیون ایران، جلد 4، صص 8 /207 ب ـ اعلامیه جامعه روحانیت آذربایجان.
بسم اللّه الرحمن الرحیم در راه تشیید مبانی اسلام و استقرار حکومت مشروع و قانونی، جامعه روحانیت آذربایجان خود را موظف به اعلام مراتب ذیل به تمام جهانیان می داند، و در راه تنویر افکار عمومی اقدامات دولت را در شئون حساس زندگی ملت یعنی در موضوع مذهب، اقتصاد، فرهنگ و دانشگاه، انتخابات مجلسین، سیاست خارجی، سیاست داخلی حقایق زیر را با کمال صراحت به اطلاع عموم می رساند: 1.
اقدامات دولت در موضوع مذهب : اصل ماده 27 متمم قانون اساسی تصریح می نماید که استقرار هر نوع قانونی در مملکت موقوف است به عدم مخالفت آن با موازین شرعیه و تشخیص این امر را اصل ماده 2 متمم قانون اساسی صریحا به عهده مراجع تقلید واگذار و نظریه آنان را مطاع و متبع شناخته است.
در برابر دو اصل مذکور که در مورد دفاع از اسلام و حقانیت قوانین اسلامی تنظیم و تدوین گردیده است اقدامات خلاف قانون دولت عبارت است از پشتیبانی از اشاعه دهندگان مراکز فساد و عاملین خلاف ضرورت اسلام و بی اعتنائی به تعلیمات و احکام آسمانی و جلوگیری از اصل امر به معروف و نهی از منکر و ممانعت از انتشار نظریات و اعلامیه های مراجع مسلم تقلید بر خلاف اصل ماده 20 متمم قانون اساسی.
2.
در موضوع اقتصاد: دولت که وظیفه داشته و دارد که از لحاظ اقتصادی رفاه ملی را تأمین نماید و از استقلال اقتصادی مملکت دفاع نماید نه تنها با توسل به سیاست های مخرب اقتصادی مانند سیاست دروازه های باز و نظائر آن عجز خود را در مسئله اقتصاد نشان داده بلکه در اثر همین بی کفایتی و بی توجهی وضع بازار محتضر و فقدان در آمد عمومی مملکت را تا پرتگاه اضمحلال اقتصادی کشانده است.
حالیه وضع طوری شده کشوری که وارث ثروتهای سرشار و صاحب ذخائر قیمتی نفت و محصولات نفتی است.
دست گدائی به هر اجنبی می گشاید و در انتظار وامهای خارجی که شوم ترین نفوذ سیاسی اجنبی را به دنبال دارد دقیقه شماری می کند.
3.
در موضوع فرهنگ و دانشگاه امروز بر همه مسلم گردیده است که برنامه فرهنگ و دانشگاه نه جوابده احتیاجات مملکت است و نه با تعالیم اسلامی و حتی نه با برنامه های ملل مترقی مطابقت دارد و در راه مبارزه با بی سوادی نیز اگر از سخن پراکنی های بیهوده دولتی صرف نظر کنیم دولت با مقرر داشتن شهریه و یا به عبارت دیگر با مقرر نمودن مالیات بر تحصیل، و در دانشگاه با مقرر کردن مبلغ هنگفت و کمر شکن 10500 تومان فرزندان ملتی را که گفتیم به درد خانمان سوز فقر اقتصادی مبتلا است از ورود به مدارس و دانشگاهها عملاً ممنوع داشته است.
4.
در موضوع انتخابات مجلسین: بدون شک هیچ یک از اعمال خلاف شرع و قانون دولت به اندازه دسایس آن در انتخابات افتضاح آمیز نبوده است، در حالی که قاطبه ملت با ابراز کمال انزجار از انتخابات فرمایشی خود را کاملاً کنار کشیده و نقش تماشاچی را ایفا می کرد دولت به نام ملت ستم دیده بی دادرس، کاندیداهائی که علنا مخالفت خود را با فتاوای مراجع محترم تقلید نشان دادند بر ملت تحمیل نمود و آقای نخست وزیر بنا به عادت همیشگی در مقابل آراء ماخوذه در تبریز (وکیل اول 2283 رای ـ وکیل آخر 1222 رأی کیهان شماره 6048 مورخه 28 /6 /42) بالصراحه اعلام نمود که گویا کمی آراء در اثر مصادف شدن انتخابات با فصل خرمن دهقانان و ییلاق کردن ایلات و عشایر بوده (کیهان شماره 6046 مورخه 26 /6 /42) ولی اعتصابات عمومی بازارها و اصناف ـ ابراز تنفرهای طبقات مختلف مردم و احکام تحریم مراجع تقلید و بالاخره عدم وجود ایلات و عشایر را در شهر فراموش نموده که متجاوز از سیصد هزار نفر جمعیت دومین شهر ایران تنها دو هزار و خورده ای از ترس توقیف حقوق ـ انفصال خدمت ـ به اجبار سازمانهای پلیس رأی داده و در سایر شهرستانها نیز همین قانون اجرا می شد، ولی معلوم نیست این وکلای بی موکل به چه نحو خود را وکیل قاطبه ملت خواهند نامید؟! به عبارت واضح تر دولت در مسئله انتخابات یعنی حیاتی ترین مسئله ملت بی شرمی را به جائی رسانده که از بر ملا شدن این آمارهای ضد و نقیض در رفراندم و انتخابات نیز هیچ گونه شرمی ندارد.
علیهذا جهانیان باید بدانند که مصوبات این مجلس از نظر ملت ایران دارای هیچ گونه ارزش و اعتباری نبوده و نیست و نیز امضاء کنندگان اعلامیه حقوق بشر بدانند که ملت ستم دیده و رشید ایران از این همه همکاری و سکوت آنان کمال انزجار را داشته و دولت های بزرگی که در برابر خواسته های مردم از افراد ضد دینی و ملی حمایت می کنند با دیده تنفر نگریسته و روحانیت نیز از طرف ملت بدین وسیله کمال تنفر خود را اظهار می دارد.
5.
در زمینه سیاست خارجی : معلوم است دولتی که هیچ گونه ریشه ای حتی در میان ملت خود ندارد چگونه می تواند در بین دول دیگر وجهه و اعتباری داشته باشد؟ محافل بین المللی امروزه به مملکت ما به نظر مستعمره ای که طلای سیاهش را به رایگان از دست می دهد و در عوض فقر و اسارت دریافت می دارد نگاه می کنند.
امروزه همه می دانند که بیگانگان، صنایع نفتی ما را درید قدرت خود دارند و در واقع خون و شیره حیاتی ملت ما را بی رحمانه می مکند.
آیا نه این است که دولت مسئول این یغماگری ثروت عظیم ملی است؟ کیست که نداند این انتخابات فرمایشی نیز به همین منظور یعنی تاراج بیشتر ثروتهای بی کران و عظیم نفتی ما صورت نگرفته است؟ کیست که نداند همین مجلسین دوره بیست و یکم برای صحه گذاشتن به قرار دادها و تعهدات و اعمال خلاف قانونی که تا امروز صوت گرفته از طرف دولت خلق نگردیده است؟ 6.
در زمینه سیاست داخلی : اختناق و فشارها و عدم آزادی بیان و قلم و صدها تضییقات دیگر موضوع هائی هستند که ملت مبارز ایران با آنها آشناست و راه مبارزه خود را با این همه ستم ها و حق شکنی ها به خوبی می شناسد فقط در این مورد مخاطب جامعه روحانیت آذربایجان، ملل مترقی جهان عموما و ملتهای مسلمان خصوصا می باشد.
ما با صدای رسا به سمع تمام جهانیان می رسانیم که ملت ستم دیده ایران در زیر این همه فشارها، حبس و تبعیدها، شکنجه ها و کشتارها، دیگر به ستوه آمده است.
مبارزات شجاعانه ملت ایران، تعطیل چهار روز اخیر مردم آذربایجان انعکاسی از صدای ملت ستم کشیده ای است که در زیر ضربات بی رحمانه دولت غیر قانونی فعلی به قیمت جان و مال و هستی خود مبارزه می کند.
ملت ایران امروزه با توجه به فرامین دین مقدس اسلامی و علی رغم فشارها و حبسها و زجر و شکنجه ها که متوجه رهبران دینی و ملی مخصوصا حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی مدظله و سایر آیات و حجج اسلام و اساتید دانشگاه است با تمام قوا، خود را برای ادب کردن عناصر ناپاکی که به حریم مقدس اسلام و حاکمیت ملی ایران اسائه ادب نموده اند آماده کرده است، و به همین عنایات خاصه حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه و در تحت لوای آزادی بخش مراجع تقلید، تا تحقق تمام آمال دینی و ملی این نهضت مقدس ادامه خواهد داشت.
به طور قطع پیروزی نهائی از آن ملت خواهد بود.
دوم مهر ماه 1342 حسن الحسینی انگجی ـ سید محمد بادکوبه ای ـ ابوالقاسم گرگری ـ احمد اهری ـ محمد علی قاضی طباطبائی ـ عبداللّه مجتهدی ـ سید احمد خسرو شاهی ـ سید مرتضی مستنبط غروی ـ عبداللّه مجتهدی سرابی ـ عبدالحسین غروی ـ سید محمد علی انگجی ـ جعفر اشراقی ـ محسن شربیانی ـ محمد غروی توتونچی ـ محمود الموسوی الخلخالی ـ عبدالحمید شربیانی ـ سید یوسف الهاشمی ـ حسن شریعت الانقی ـ حسین گوگانی ـ سید مهدی دروازه ای ـ سید محسن دهخوارقانی ـ حسن ناصر زاده ـ محمد حسین انزابی ـ ولی اللّه اشراقی ـ سید کاظم شبستری از طرف علمای آذر شهر : حسن رسولی ـ حسین طباطبائی ـ علیقلی آذر شهری.
از طرف علمای مرند: علی اکبر المرندی ـ الحاج سیدخلیل الحسینی و چند امضای جمع دیگر.
ر.ک : نهضت روحانیون ایران، جلد 4، صص 208 تا 312 ج ـ اعلامیه مرحوم آیت الله حاج سید علی بهبهانی: بسم اللّه الرحمن الرحیم ملت مسلمان ایران ! بدیهی است برادران ایمانی از وقایع چند ماهه اخیر و تجاوز دستگاه دیکتاتوری و استبداد به حریم مقدس اسلام و روحانیت اطلاع کامل دارند و می دانند که پس از بازداشت حضرت حجۀ الاسلام و المسلمین آیت الله آقای خمینی دامت برکاته و آیت الله قمی و آیت الله محلاتی و سایر علماء و حجج اسلام و خطباء و وعاظ محترم، مردم غیور و شرافتمند تهران و سایر شهرستانها در 12 محرم (15 خرداد) آن قیام تاریخی را نموده و در مقابل مظالم دژخیمان استبداد و اعتراض به بازداشت غیر قانونی آقایان با کمال آرامش در خیابانها به راه افتاد.
و آزادی آیات عظام و وعاظ و سایر بازداشت شدگان را خواستار گردید.
دولت به جای این که به خواسته های قانونی مردم مسلمان توجه کند عده ای را مأمور خرابکاری نمود تا بتواند مجوزی برای اعلام حکومت نظامی و توقیف مردم مسلمان به دست آورد و مرتکب آن همه جنایات و کشتار بی رحمانه شود و هزاران خانواده را داغدار و تاریخ مملکت اسلامی ایران را ننگین سازد.
اخیرا که حجج اسلام و روحانیون بزرگ شهرستانها برای ابراز همدردی و هماهنگی با مراجع به تهران آمده اند این جانب نیز به همین منظور از خوزستان به تهران آمده ام.
دولت به جای این که عاقلانه از این فرصت استفاده نماید بر خلاف تمام موازین شرعی و قانونی ممالک آزاد جهان به آقایان اخطار نموده که هر چه زودتر تهران را ترک گویند و حتی بعضی از ایشان را به وسیله مأمورین به محل خود عودت داده اند.
من از دستگاه دیکتاتوری سئوال می کنم آیا مهاجرت علماء اعلام شهرستانها جز به منظور پشتیبانی از مراجع تقلید، که خواست آنها خواسته تمام ملت مسلمان ایران است برای امر دیگری بوده؟ آیا آیات عظام با اجتماع خود در تهران برای دستگاه دیکتاتوری خطری ایجاد نموده است؟ آیا جز برای این بوده که به دنیا ثابت کنند قیام مراجع و ملت ایران به لحاظ دفاع از حریم مقدس اسلام تا سر حد امکان ادامه دارد و تا به هدف مقدس خود نرسند از پای نخواهند نشست.
عجبا، در کشوری که فریاد آزادی خواهی گوشها را کر نموده به چه مجوز قانونی از اجتماع علماء شهرستانها که نماینده تمام مردم مسلمان ایران هستند جلوگیری می کنند؟ آیا در این مملکت مرجع صلاحیت داری نیست که در این محیط خفقان آور به این تجاوزات و قانون شکنی های دستگاه دیکتاتوری خاتمه دهد؟ و این نگرانی شدید را از ملت مسلمان ایران مرتفع سازد.
؟ البته انتخاباتی که به وسیله این دولت غیر قانونی و در زیر سایه سر نیزه انجام پذیرد نتیجه آن معلوم است، علاوه آیات عظام بالاخص حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی دامت برکاته که از اعاظم مراجع تقلید و مورد احترام تمام مسلمانان جهان می باشند، معظم له را در محدودیت شدید قرار داده و اجازه ملاقات به اشخاص داده نمی شود.
بدون تردید این اعمال غیر انسانی و خلاف قانون مورد تنفر و انزجار شدید ملت مسلمان و شریف ایران است روحانیت همواره به وظایف شرعی خود عمل نموده و تا برآورده شدن تمام خواسته های قانونی ملت ایران در مقابل دستگاه فاسد استعماری و استبدادی از پای نخواهد نشست.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا باللّه علیه توکلت و الیه انیب.
* علی الموسوی البهبهانی تهران 15 ربیع الثانی 1383 ر.ک : نهضت روحانیون ایران، جلد 4، صص 200 /198 2ـ ر.ک : پیوست سند شماره 842/ ق ـ 6 /6 /42 * تنها مقصودم اصلاح امر شما است و از خدا ـ در هر حال و در هر کار ـ توفیق می طلبم و بر او توکل کرده و به درگاه او ـ از شر بدکاران ـ پناه می برم.
سوره هود، آیه 88

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 349

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.