صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئى: از آقاى اسداله لاجوردى

بازجوئى: از آقاى اسداله لاجوردى


متن سند:

بازجوئى: از آقاى اسداله لاجوردى

س ـ با احراز هویت شما وضع و چگونگى تاسیس بنیاد رفاه را تشریح و هر نوع اطلاعاتى از گردانندگان و افراد موثر آن دارید توضیح دهید.
ج ـ وقتى رفقاى من یعنى آقایان میر فندرسکى و شفیق و اسلامى و توکلى بعد از من از زندان آزاد شدند یک روز مرا بخانه حاج حسین مهدیان براى نهار دعوت کردند و موضوع کمک کردن بطور دسته جمعى بمردم مطرح شد و گفتند براى جلوگیرى از گدا پرورى بجاى اینکه یک قِران یک قِرانها را بگداهاى حرفه‌اى بدهیم چه خوب است اینها را روی هم بگذاریم و در راه جلوگیرى از فقر و امور خیر بکار بریم بر این اساس چند نفرى من جمله آقایان دکتر حسین هوشمند آرین1 و صادق اسلامى و مهدى شفیق و حاج حسین مهدیان انتخاب شدند و قرار شد کارهاى آنها تنظیم کنند این در جلسه اوّل بود و بالاخره بر همین منوال جلساتى داشتیم و قبضهائى هم بعنواین مختلف چاپ شد و یکدفعه بنام صدقه در خدمت کار براى بیکاران کار تهیه کنند یا شب عید براى لباس فقرا و هم چنین مدرسه‌اى هم بنام مدرسه رفاه درست شده که مشغول تدریس است و اساسنامه هم گویا بثبت رسیده باشد چون تا چند وقت قبل من درست نمی‌دانم که کار ثبت‌اش تمام شده یا نه قبضهاى چاپى و بیلانش نیز چاپ شده موجود است که می‌توان از بنیاد گرفت. اسداله لاجوردى
س ـ نام صحیح بنیاد رفاه چیست. افراد مؤثر در این بنیاد چه کسانى هستند. هزینه این قبیل امور از چه محلى تأمین می‌شود. مدرسه توسط چه کسى و در کجا دایر شده و مسئولین مدرسه و مدرسین مدرسه موصوف چه افرادى هستند محل تأمین هزینه مدرسه از چه ممرى است و جلسات بنیاد در کجا و در چه روزهائى و از چه ساعتى تشکیل و در چه ساعتى خاتمه مى‌یابد سخنران بنیاد کیست. مشروحا توضیح دهید.
ج ـ بیناد رفاه و تعاون اسلامى. افراد مؤثر همان دسته‌اى است که نمی‌دانم اسمش را چه گذاشته‌اند مثلاً اگر بگوئیم هیئت مدیره همان هیئت مدیره است که نمی‌دانم الان چه کسانى هستند می‌توان از خود بنیاد سئوال نمود تا آنجائی که مى‌دانم همان افراد فوق الذکر یعنى هوشمند آرین، شفیق، اسلامى، محمد تقى خاموشى حاج حسین مهدیان می‌باشند. عمده هزینه‌اش را یک وقت در جلسه سالانه گفتند آقایان فرش فروشها داده‌اند که مدرسه خریدارى شود و گفتند هنوز یک مقدار زیاد هم مقروض هستیم و اسامى فرش فروشها را هم نیاوردند. نمی‌دانم مدرسه توسط چه شخصى اداره مى‌شود امّآ محلش پشت مجلس شوراى ملى داخل یک کوچه ماشین رو است و تابلو هم دارد بنام مدرسه رفاه. مؤسسین مدرسه و مدرسین آن را نمی‌شناسم چون مدرسه دخترانه است و من بهنگام درس تا حالا آن‌جا نه رفته‌ام.
مدرسه پولى است و از اعضاء شهریه مى‌گیرند. یک دفعه در خانه ما سالهاى اوّل تشکیل شد و بعد هم در مدرسه و منزل آقاى سعیدى که در خیابان ادیب یا پهلواى‌اش بود من رفته‌ام و این چند دفعه که من رفتم شب بود و خود سعیدى می‌دانم کاسب است ولى چه کسبى دارد نمی‌دانم. سخنران بنیاد آقائى است بنام رجائى2 فکر مى‌کنم معلم باشد در یک جلسه من سخنرانى آقاى محمد جواد باهنر3 را گوش کردم. اسداله لاجوردى
س ـ حدود و مسئولیت خود را در این بنیاد رفاه و تعاون اسلامى روشن و توضیح دهید. از هر نفر از اعضا چه مبلغ و براى چه مدت و توسط چه کسى و بچه صورتى (در مقابل رسید است یا بدون رسید) اخذ می‌گیرد و مسئول مالى این بنیاد بعهده چه شخصى است. وجوه جمع‌آورى شده از کجا و پیش چه کسى نگهدارى می‌گردد.
ج ـ من در بنیاد هیچ نوع مسئولیتى ندارم فقط عضو ساده هستم. حق عضویت مشخص نیست هر که هر قدر بخواهد مى‌دهد و رسید چاپى در مقابل دریافت مى‌دارد و نشانه بنیاد یک مثلث است که در آن آیه قرآن و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم نوشته شده است و یک مأمور وصول دارد که اسم آن را نمی‌دانم و ماهیانه قبوض را با خود مى‌آورد و باعضا داده و در مقابل هر قدر که دادند در رسید مى‌نویسد و در ته چک رسید نیز مى‌نویسد و در ته چک رسید اسم و مبلغ دریافتى از هر فرد را قید می‌نماید مسئول مالى این بنیاد در اوّل قرار بود بعهده آقاى محمد تقى خاموشى شغل خرازى فروش در بازار بزرگ مى‌باشد ولى الان نمی‌دانم بعهده کیست و از اینکه وجوه جمع آورى شده در کجا و پیش چه شخصى نگهدارى مى‌گردد در حال حاضر اطلاع ندارم. اسداله لاجوردى
س ـ تعداد اعضاء این بنیاد تقریبا چند نفر و چه کسانى هستند با مشخصات معرفى فرمائید.
ج ـ تعداد اعضاء را من نمی‌دانم و فقط همین چند نفر رفقاى خودم را مى‌شناسم که ذکر شده و علاوه بر آنها توکلى هم عضو بیناد هست و اسامى اعضاء و افراد را کلیه می‌توان از بنیاد سئوال نمود. اسداله لاجوردى
س ـ کلیه فعالیت‌هاى بنیاد رفاه و تعاون اسلامى را با ذکر نوع آن تشریح و توهید[توضیح دهید] چه فعالیّتهائى را تا کنون بیناد انجام داده و چه فعالتیهائى را در نظر دارند انجام بدهند و اصولاً هدف و منظور از تشکیل بنیاد رفاه و تعاون اسلامى چیست.
ج ـ بزرگترین فعالیت آنها تاسیس مدرسه رفاه بوده که داراى 2 کلاس اول ابتدائى و اول متوسطه مى‌باشد و در نظر دارند چنانچه امکانات اجازه دهد هر سال یک کلاس اضافه کنند و تا آنجا که فکر مى‌کنم از هر محصل بدون و ماشین و نهار شاید 5 تومان بگیرند در سال و دیگر خاکه ذغال به فقرا در زمستان داده‌اند کت و شلوار باز به ضعفاى شاگردان یک مدرسه که اسمش را نمی‌دانم داده‌اند و چند نفر را بکار گمارده‌اند البته کامل و مشروح را از خود بنیاد باید سئوال کرد و تا آن جائی که من مى‌دانم گردانندگان این بنیاد مبلغ زیادى بابت تأسیس مدرسه شاید بدهکار باشند و هنوز نپرداخته باشند و هدف و منظور از تاسیس بیناد جلوگیرى از گدا پرورى و انجام کارهاى عام‌المنفعه می‌باشد. اسداله لاجوردى
س ـ اسم بنیاد رفاه و تعاون اسلامى توسط چه شخصى یا اشخاصى انتخاب گردید و اصولاً در این زمینه مؤسسین از چه افرادى اعم از آیات روحانیون و سایر طبقات کمک فکرى و مادى گرفته‌اند و بنیاد بچه شخصى یا اشخاصى بدهکار است.
ج ـ نمی‌دانم اسم بنیاد را که درست کرده. آقاى غفورى هم یک دفعه در زمینه جمع کردن یک قِران یک قران‌ها و روی هم گذاشتن آن و متمرکز کردن آن صحبت کردند و بچه شخص یا چه اشخاصى بدهکار است من اطلاع ندارم . اسداله لاجوردى
س ـ جزوه ولایت فقیه بچه وسیله در اختیار شما قرار گرفته و توسط چه شخصى و چه اقداماتى در مورد این جزوات انجام داده‌اید.
ج ـ همان جلسه اوّل که در حسینیه ارشاد شیخ حسن نصیرى را دیدم جزوه‌هاى ولایت فقیه را به من داد و من هم 5 عددش را به لشکرى دادم 2 عددش هم نزد خودم بود وقتى فهمیدم لشگرى را گرفته‌اند پاره کردم و ریختم دور. اسداله لاجوردى
س ـ توضیخ دهید که جزوه‌هاى مزبور را در چه تاریخى و در کجا از حسن نصیرى گرفتید و در کجا به لشگرى تحویل دادید و به غیر از این جزوات هر گونه اعلامیه و تراکت و نشریه به این شخص یا دیگران داده‌اید شرح دهید.
ج ـ در همان اوّلین بر خورد با نصیرى از نصیرى گرفتم و در مغازه به لشگرى دادم و همان اعلامیه‌اى را که لشگرى به من داد بدهم چاپ کنند پس از اینکه نصیرى چاپ کرد به لشگرى دادم و اعلامیه و نشریه دیگرى نداده‌ام و این جزوه (ولایت فقیه) را هم تقریبا 2 ماه قبل از دستگیرى از نصیرى گرفتم و در محل کار خودم به لشکرى دادم. اسداله لاجوردى
س ـ این جزوات از کجا و بچه وسیله در اختیار نصیرى قرار گرفته بوده سرکار چند بار این جزوات را از نصیرى گرفته‌اید
ج ـ نصیرى وقتى به من داد به من گفت خودم چاپ کرده‌ام یک بار از او گرفته‌ام. اسداله لاجوردى
س ـ نحوه ارتباط و آشنائى خود را با لشگرى روشن و ضمن تشریح کلیه فعالیتها که با وى نموده‌اید توضیح دهید چند بار در جلسات متشکله در منازل لشگرى. کروبى و پیوان شرکت کرده‌اید بچه منظور و بچه ترتیب بوده و چه نوع اقدامات و تصمیماتی که در جلسه‌ای که شما شرکت داشته‌اید انجام و گرفته شده است. ج ـ آشنائى ما با لشگرى شاید از 7 یا 8 سال قبل باشد که در بازار جامع دکّان داشت و همکار ما بود و بعدا هم که زیگزال دوزى درست کرد ما روسرى‌هایمان را به او می‌دادیم که بدوزد و تا کنون هیچگونه فعالیتى با او نداشته‌ام و اصلاً خانه لشگرى نرفته‌ام فقط یک بار لشگرى مرا به خانه شخصى برد که اسمش را نمیدانستم و اینجا آقایان بازجویان4 بمن گفتند و خانه او رفتیم که شاید طریقه پلى کپى کردن با دست را با آنها درست کنیم ولى خراب شد و نشد و به منظور چاپ دستى تراکت براى مسابقه ایران اسرائیل5 بود و در آنجا هیچگونه حرف دیگرى زده نشد و از آنجا رفتیم. اسداله لاجوردى
س ـ متن تراکتهاى تهیه شده چه بود و بچه تعدادى تهیه شد و خود شما در پخش آن چه رلى داشتید. ج ـ متن تراکتها را لشگرى تهیه کرده بود و به این مضمون بود تجاوز اسرائیل محکوم است ننگ بر اسرائیل و بقیه‌اش را یادم نیست و اصلاً خراب شد و چاپ نشد تا چه رسد بچند تا بودنش و به طور کلى از آنجا درست نشده بیرون آمدیم. اسداله لاجوردى
س ـ وسائل استنسیل دستى و جوهر مخصوص را از چه کسى و بچه مبلغى گرفته‌اید. ج‌ـ از بازار خریدیم که اسمش را نمی‌دانیم و جمعا بنظرم 35 تومان شد. اسداله لاجوردى
س ـ هدف و منظور شما از تهیه تراکت‌هاى مزبور چه بوده و چه اقداماتى در این مورد بعمل آورده‌اید.
ج ـ لشگرى گفت براى روز مسابقه ایران اسرائیل چند تراکت مى‌خواهیم من فکر کردم که بلد باشم بوسیله دستى درست کنم ولى نشد و منظور دیگرى نداشتم. اسداله لاجوردى
س ـ در زمینه خرابکارى شرکت ال عال چه نوع مذاکراتى از طرف لشگرى و دیگر دوستانش با شما شده و شما چه پیشنهاد و اقدامى در زمینه خرابکارى در سایر موسسات نموده‌اید.
ج ـ فقط لشگرى بمن گفت ما می‌خواهیم در ال عال خرابکارى کنیم و به من گفت دم دوچرخه سازى هستیم ولى من آن روز که از امجدیه آمدم ماشینهاى 2 طبقه جلو درب امجدیه ایستاده بودند یکى گفت راه آهینهایش بیایند بالا من هم سوار آن شدم و سر چهار راه گمرک شاهپور پیاده شدم و بخانه رفتم و هیچگونه اطلاعى نداشتم. اسداله لاجوردى
س ـ اظهارات خود را گواهى نمایید.
ج ـ اظهارات خودم را شخصا نوشتم و امضاء مى‌کنم. ضمنا قلم خوردگى سطر چهارم از ناحیه خود اینجانب است. اسداله لاجوردى

توضیحات سند:

1ـ حسین هوشمند آرین فرزند محّمد در سال 1312 ه‍‌ش در تهران متولد شد. وى که در رشته پزشکى تحصیل می‌کرد. به دریافت تخصص چشم پزشکى نائل گردید. وى به علّت فعالیت به همراه روحانیون و حمایت از آنان همواره مورد مراقبت ساواک قرار داشت.
در سال 44 و 45 به ساواک جنوب شرق تهران احضار و به وى تذکر داده شد و در آبان ماه سال 46 مجددا احضار و تعهدى مبنى بر عدم فعالیت به نفع روحانیون مخالف و بطور کلى عدم شرکت در جمعیت و دستجاتیکه فعالیت مضره دارند از وى گرفته شد.
دکتر حسین هوشمند آرین از اعضاء مؤثر بیناد رفاه و تعاون اسلامى بود و در جلسات مختلف مذهبى شرکت داشت از جمله فعالیت‌هاى وى به تأسیس مدارس اخوت و دانش در خزانه و تشکیل هیأت اسلامى ورزشکاران می‌توان اشاره کرد.
2ـ محمدعلى رجائى در سال 1312 در قزوین و در خانواده‌اى مذهبى متولد شد. در 4 سالگى پدر را از دست داد بعد از گرفتن مدرک ششم ابتدایى به کار در بازار پرداخت. در 14 سالگى قزوین را به قصد تهران ترک کرد، و در بازار آهن فروشان به شاگردى مشغول شد. و چندى نیز در جنوب تهران از طریق دست فروشى امرار معاش نمود. و چون مصادف شد با حکومت سپهبد على رزم آراء. نخست وزیر تصمیم گرفت دست فروشها را جمع‌آورى کند. ناچار به نیروى هوائى پیوست و در این دوران که هنگامه دولت مصدق بود او جذب شعار «همه کار و همه چیز براى خدا» و «اسلام برتر از همه چیز و هیچ چیز برتر از اسلام نیست.» فدائیان اسلام شد و با آنان همکارى نمود. و به کلاسها گذر قلى وابسته به جامعه تعلیمات اسلامى راه یافته و در خدمت شهید حاج صادق امانى به فراگیرى علوم اسلامى همت گماشت. بعد از کودتاى 28 مرداد سال 1332 از نیروى هوایى تصفیه شد و چون همزمان موفق به اخذ دیپلم شده بود. لذا پس از مدتى معلمى در بیجار به دانشسراى عالى راه یافته و موفق به اخذ لیسانس شده و به دبیرى روى مى‌آورد آمار را با موفقیت پشت سر گذاشته و در این سالها با دکتر سحابى آشنا شد و در دبیرستان کمال به تدریس مشغول مى‌شود. در اردیبهشت سال 45 بازداشت و پس از 50 روز زندان آزاد مى‌شود. و در آذر سال 53 نیز مجددا دستگیر و تا آبان سال 1357 در زندان به سرمى‌برد و به قول خودش در سایه مبارزات مردم مسلمان از زندان آزاد شد او در سال 1341 ازدواج کرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى از وزارت آموزش پرورش تا نخست وزیرى و ریاست جمهورى را پشت سر گذاشت و در یک انفجار تدارک دیده شده از سوى سازمان مجاهدین خلق به همراه نخست وزیر خود دکتر محمد جواد باهنر به شهادت رسیدند.
3ـ شهید حجت الاسلام دکتر محمد جواد باهنر در سال 1312 در کرمان متولد شد. در سال 32 به قم عزیمت نمود. سطوح عالى تحصیلات اسلامى را در حوزه علمیه قم ادامه داد و نزد بزرگانى چون آیت‌اللّه‌ بروجردى و امام (ره) و علامه طباطبائى به تلمذ پرداخت. از سال 36 فعالیتهاى مطبوعاتى خود را آغاز و سالنامه مکتب تشیع را منتشر کرد.
از جمله تألیفات او: «جهان در عصر بعثت»، «شناخت اسلام»، «خداشناسى» را مى‌توان نام برد . براى اولین بار در سال 1337 به علت سخنرانى بر علیه اسرائیل دستگیر شد. و از سال 41 فعالیت سیاسى خود را شروع نمود. بار دیگر در اسفند 1342 دستگیر و زندانى شد و تا سال 50 از سخنرانى منع گردید. پس از پیروزى انقلاب درسمت‌هاى زیر به انجام وظیفه پرداخت: عضویت در شوراى انقلاب، عضویت در تنظیم مدارس، نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان ، نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى و همچنین در کابینه شهید رجایى به سمت وزارت آموزش و پرورش منصوب شد. وى مدتى نیز نخست‌وزیر بود، درعصر روز 8 /6 /1360 سرانجام در حادثه انفجار بمب در یکى از اطاقهاى ساختمان نخست وزیرى به همراه رئیس جمهور شهید رجایى به شهادت رسید.
4ـ این هم سند گویائى از این ادعاست که شهید بزرگوار لاجوردى تنها مطالبى را براى ساواک بازگو می‌کرد که میدانست آنها به آن دسترسى پیدا کرده‌اند و در اینجا هم وقتى بازجویان نام فردى را که براى تهیه تراکت دستى به خانه او رفته‌اند مطرح کرده‌اند سید هم اشاره‌اى به آن کرده است آن هم بدون نام او.
5ـ اعلامیه:
پیروز باد نهضت انقلابى خلق‌هاى فلسطین
مردم مبارز تهران اکنون بر کسب [کسى] پوشیده نیست که صهیونیسم دشمن سوگند خورد ملل مسلمان است این موضوع در حملات راهزنانه اسرائیل در سالهاى اخیر بنحو بارزى به ثبوت رسیده است لیکن هیئت حاکمه ما بنا بر سرشت مرتجعانه خود با یک سرى تبلیغات و مانورهاى بیشرمانه سعى دارد که ملل مسلمان عرب را دشمن و اسرائیل را دوست مردم ایران جلوه دهند. اخیرا با دعوت تیم فوتبال اسرائیل باین گونه عملیات خود وسعت داده است. امّا ملت آگاه ایران به حکم همبستگی‌هاى عمیق مذهبى، مذهبى و تاریخى خود فریب اینگونه تبلیغات پوچ و بى‌اساس را نخورده و با شرکت فعال خود در اعتراض عمومى روز.... فروردین از انجام این مسابقات جلوگیرى به عمل خواهند آورد.
بر قرار باد همبستگى خلقهاى ایران و فلسطین.





منبع:

کتاب شهید سید اسدالله لاجوردی صفحه 99



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.