صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: شیخ عباس طبسی . شیخ محمدرضا محامی . سید علی خامنه‌ای

تاریخ سند: 26 شهریور 1349


درباره: شیخ عباس طبسی . شیخ محمدرضا محامی . سید علی خامنه‌ای


متن سند:

شماره: 11798/ ﻫ 1 تاریخ: 26 /6 /1349
از: ساواک استان خراسان
به: تیمسار ریاست ساواک . اداره کل سوم / 316
درباره: شیخ عباس طبسی . شیخ محمدرضا محامی . سید علی خامنه‌ای
پیرو 11323/ ﻫ 1- 8 /5 /49

پس از تصدی اینجانب در ساواک و بررسی پرونده‌های سه نفر آقایان عباس طبسی . محمدرضا محامی و سید علی خامنه‌ای استنباط گردید که شهربانی اقدام مجدانه‌ای در دستگیری آنان به عمل نیاورده است. بدین منظور به منابع دستور داده شد که شخصاً تلاش در به دست آوردن مخفی‌گاه آنان به عمل آورند. در این جریان شیخ عباس طبسی و شیخ محمدرضا محامی به وسیله اشخاص تقاضا نمودند که به منظور عرض گزارش و معرفی خود با رئیس ساواک به آنان اجازه ملاقات داده شود. بنابراین به منظور ابراز حسن نیت و مذاکره با آنان، طبسی وسیله یکی از دوستان ساواک و محامی وسیله اعتمادالسلام[الاسلام]بختیاری (پدرزنش) روز 22 /6 و 23 /6 /49 به ترتیب در اداره حاضر و مدت دو ساعت با آنان مذاکره به عمل آمد و گفته شده ساواک در جریان کلیه فعالیت‌های آنان بوده و هست و آنقدر قدرت دارد که افراد خاطی را طبق قانون و مقررات تحت تعقیب قرار دهد، کما اینکه حکم تبعید شماها هم اکنون صادر و آماده اجراء است و در تمام مدتی که به اصطلاح مخفی بوده‌اید، از مخفی‌گاه شما ساواک با اطلاع بوده و چون اصولاً هدف ساواک ارشاد افراد فریب خورده است، باز هم به کسانی که به گناهان خود اعتراف و طلب بخشش نمایند و متعهد شوند که در آینده مرتکب اعمال خلاف نگردند، مساعدت می‌کند، مشروط به اینکه این تعهدها معتبر باشد. مشارالیهم خیلی وحشت زده بودند و ملتمسانه استدعا کردند که این بار هم از گناهانشان صرفنظر و به آنها مجال داده شود که به زندگی عادی خود بپردازند و متعهد می‌شوند که در آتیه مرتکب کوچکترین عمل خلاف مصالح کشور نشوند و هر کدام در حضور اینجانب این تعهد را کتباً نوشته و تقدیم کردند.
این ساواک معتقد است تبعید افرادی نظیر طبسی و محامی علاوه براینکه نتیجه مثبت در بر ندارد، موجب می‌شود که اولاً طبقه آخوند نسبت به ساواک بیش از پیش بدبین، ثانیاً این قبیل اشخاص که اکثراً زندگی خود را در گرو این نوع فعالیت‌ها و وابستگی‌ها می‌دانند، مظلوم و بیشتر مورد حمایت و پشتیبانی روحانیون افراطی و متعصبین مذهبی واقع شوند، ثالثاً پس از اختتام، حکم این افراد بزرگ و معروف شده و ضمن اینکه از نظر مادی بهره بیشتری می‌برند، مجدداً شروع به فعالیت [می]نمایند و بالاخره نه تنها تنبیه نشده‌اند بلکه معروف تر می‌گردند، مانند قمی1. بنابراین به عقیده این ساواک، اگر به تعهد آنها ترتیب اثر داده شود و ارفاق گردد، این مسئله موجب می‌شود که در بیم و امید به سر برده و به احتمال قوی دیگر فعالیت مضره نخواهند کرد، لذا به این اشخاص گفته شد که اگر به تعهد خودشان عمل کردند و از وابستگی‌های خود به قمی و خمینی و تبلیغ به نفع آنان صرفنظر نمودند، ساواک مزاحم آنان نخواهد شد؛ در غیر این صورت اجرای حکم بلافاصله به مرحله اجراء گذارده خواهد شد. با عرض مراتب فوق مقرر فرمایند با نظر این ساواک موافقت و اجرای حکم برای مدتی که این ساواک صلاح می‌داند متوقف گردد. ضمناً با مذاکراتی که با نامبردگان به عمل آمد، وجود شکاف و دو دسته گی بین طرفداران قمی و میلانی استنباط گردید که ساواک در نظر دارد با تنظیم طرحی از این نفاق و شکاف استفاده نماید. فتوکپی تعهد کتبی طبسی2 و محامی به ضمیمه تقدیم و اعمال و رفتار نامبردگان کماکان تحت مراقبت خواهد بود. رئیس ساواک استان خراسان . شیخان 3
اقدام کننده . دبیری 24 /6 رئیس بخش . نشاط
معاون ساواک . سعیدی 26 /6 /49

توضیحات سند:

1. این نام در تایپ اصل سند، «خمینی» بوده که با قلم به «قمی» تبدیل شده است.
2. در بخشی از این تعهدنامه آمده است: « مطالب گفته شده صرفاً روی اغراض شخصی بوده و کوچکترین عمل اینجانب را بزرگ کرده به اطلاع آن سازمان رسانیده اند... چنانچه در ضمن تدریس نامی از آقایان آیات الله خمینی و قمی برده شده، جنبه تبلیغی نداشته بلکه به مناسبت موضوع پیش آمده است... مجدداً بدین وسیله متعهد و ملتزم می‌گردم چنانچه در آینده مواردی در زمینه اینگونه موضوعات و یا فعالیتی علیه مصالح کشور از اینجانب مشاهده گردید طبق پرونده موجود جهت اجرای هرگونه کیفری آماده می‌باشم. ع . واعظ طبسی 22 /6 /1349 » بخش ضمائم
3. احمد شیخان، فرزند یدالله، به سال 1299 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پس از انجام تحصیلات به خدمت ارتش درآمد و در رکن 2 مشغول شد. در شهریور 1336 توسط سرتیپ حسن علوی‌کیا معاون رکن 2، به ساواک معرفی و به آن سازمان منتقل شد و در اداره کل یکم به خدمت پرداخت. در 1 تیرماه 1340 به اداره کل هشتم ساواک رفت و معاونت این اداره را به عهده گرفت و همزمان عضو دادگاه تجدیدنظر هم بود. سال بعد دوره فرماندهی و ستاد مشترک را در دانشگاه جنگ گذراند. سال 1343 برای طی دوره 50 روزه‌ای همراه با عده‌ای از افراد ساواک به لندن رفت. در مرداد 1349 و هنگامی که معاون اداره کل هشتم ساواک بود، به ریاست ساواک خراسان منصوب گردید. در آذر 1354 به درجه سرتیپی رسید. در دی ماه 1357 به تهران فراخوانده شد و ریاست ساواک تهران به او سپرده شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 302



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.