تاریخ سند: 26 شهریور 1348
موضوع: حاج حسین نیک بخشان
متن سند:
از: 8 ﻫ تاریخ:26 /6 /1348
به: 316 شماره: 10789 /8 ﻫ
موضوع: حاج حسین نیک بخشان
ضمن ملاقاتی که بین نامبرده بالا و شیخ علی اصغر توکلی به عمل آمده مشارالیه اظهار داشته آیتاله سیدمحمدرضا گلپایگانی1 و شریعتمداری مبادرت به چاپ و توزیع اعلامیههایی در مورد آتشسوزی مسجدالاقصی2 نموده و حتی آیتاله گلپایگانی در نظر داشته در مدرسه فیضیه قم سخنرانی کند که از طریق سازمان امنیت جلوگیری کردهاند مشارالیه اضافه مینماید از اعلامیههای مزبور در قم و سایر شهرستانها پخش گردیده نمیدانم چرا این جا نرسیده است سپس یاد شده بالا یک برگ از اعلامیه مزبور را به شیخ علی اصغر توکلی نشان داده تا ایشان مطالعه نماید و آن گاه به وی قول داده است که از نمونه اعلامیه مذکور در اختیار وی قرار دهد تا در صورت امکان نسبت به تکثیر و توزیع آن در بین کرمانیان اقدام نماید.
نظریه منبع ـ نامبرده فوق برادر داماد آیتاله خمینی است و در طول ماه یک الی دو بار به کرمان مسافرت که طبق اظهارات خودش از شیخ علی اصغر صالحی امام جمعه کرمان دیدن مینماید.
نظریه رهبر عملیات ـ 1ـ ضمن تحقیقات انجام شده مسافرت وی به کرمان مورد تایید است. مشارالیه با شخصی در بازار کرمان طرف معامله بوده که از وی لباسهای بندری و دوخته شده خریداری و طبق اظهار خودش در قم و تهران به فروش میرساند و نیز به طرف معامله خود چندین بار اظهار داشته که برادر داماد آیتاله خمینی است و یا اینکه خمینی برادر زن وی میباشد.
2ـ به گزارش عملیاتی خبر مراجعه شود. صوفی
آقای ابراهیمی ـ بهرهبرداری و دستور مراقبت داده شود. 30 /6
فیش ـ 1 /7
توضیحات سند:
1. آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی، فرزند سید محمد باقر در سال 1275 ﻫ ش در روستای گوگد در شش کیلومتری گلپایگان دیده به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر، آیتالله ملاتقی گوگدی، آقا ضیاءالدین اراکی و آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی گذرانید. پس از تأسیس حوزه علمیه قم، به دعوت آیتالله العظمی حائری یزدی به قم رفت و مدارج عالی علوم حوزوی را در این شهر کسب نمود. تبحر ایشان در علم فقه موجب شد که هفتاد سال مدرس این علم در حوزه علمیه قم باشد. وی همچنین از مهاجرت علماء و زعمای حوزه علمیه نجف به قم در سال 1302 کمال بهره را برد و برای مدتی هر چند کوتاه از محضر درس برخی از آنان همچون آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله نائینی و غروی اصفهانی بهرهمند گردید. با درگذشت آیتالله حائری، آقای گلپایگانی مسئولیتهای سنگینتری را متقبل شد و به تدریس دروس خارج فقه و اصول همت گماشت و تا پیش از ارتحال، همواره کلاس درس خارج معظمله در مسجد اعظم قم، یکی از بزرگترین مکاتب تدریس علوم دینی بود. در پی درگذشت آیتالله بروجردی نیز بخش اعظم وظائف آن عالم ربانی در اداره حوزه علمیه قم به ایشان واگذار شد. با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) ایشان همواره حامی نهضت و پشتیبان امام بود. بیشتر اعلامیههای مراجع در مسیر مبارزه با رژیم شاه را امضا میکرد و در جلساتی که علمای قم در اوایل نهضت تشکیل میدادند، شرکت مینمود. همگام با امام و دیگر مراجع، عید 1342 را به دلیل اصرار رژیم بر اجرای لوایح ششگانه (انقلاب سفید) تحریم و بعد از تبعید امام به ترکیه نیز از این اقدام رژیم به شدت ابراز ناخشنودی کرد. واکنشهای سیاسی حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی نسبت به مسائل روز ایران و جهان اسلام، رژیم پهلوی را همواره وادار میکرد که از موضعگیریهای ایشان بیمناک باشد. مراسم نیایشی که ایشان در سال 1352 برای پیروزی مسلمانان در جنگ با اسرائیل برپا کرد، در آن زمان واکنش قابل توجهی به همراه داشت. اعلامیههایی که علیه رژیم شاه در مناسبتهای مختلف به ویژه در سالهای 56 و 57 از سوی ایشان صادر میشد، تنور مبارزه مردم را علیه رژیم شاه گرم نگاه میداشت. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در زمستان 1357 ایشان با انتشار اعلامیههایی از ارتش خواست که به ملت بپیوندد و اعلام کرد: «هر کس مردم را به گلوله ببندد، قرآن را به گلوله بسته است.» پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقاطع حساس شاهد حمایت ایشان از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی بودهایم. در طول جنگ تحمیلی نیز همواره مشوق رزمندگان اسلام بود و بارها نمایندگان ایشان برای تقویت روحیه رزمندگان به جبهه رفتند. در تمام انتخابات در صحنه بود و مردم را تشویق و ترغیب به رأی دادن میکرد. ایشان علاوه بر انجام اقدامات خیریه از قبیل احداث مدارس، بیمارستانها و سایر خدمات عامالمنفعه، چندین اثر تألیفی از خود به یادگار گذاشتهاند که از آن جمله است: حاشیه بر عروۀالوثقی، حاشیه بر رسائل، مناسک حج، تألیفی در فقه و کتابی در اصول. حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی در 19 آذر 1372 به ملکوت اعلی پیوست و پس از تشییع پرشکوه در تهران و قم، در جوار حضرت معصومه (سلامالله علیه) به خاک سپرده شد.
ر. ک : حضرت آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی، به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
2. بر اثر آتش سوزی در روز 30 مرداد 1348، مسجدالاقصی قبلۀ اول مسلمین و محل معراج پیامبر اکرم (ص) در آتش سوخت و اکثر مسلمانان دنیا، صهیونیستهای اشغالگر را عامل این فاجعه دانستند. اگر چه علمأ دینی شدیداً نسبت به این امر واکنش نشان دادند، اما وزارت دربار با انتشار بیانیهای بدون اشاره به سبب اصلی آن صرفاً نسبت به آتش سوزی ابراز تأسف کرد. با واکنش مسلمانان موضوع حریق مسجدالاقصی به سازمان ملل کشیده شد و شورای امنیت سازمان ملل در این رابطه اسرائیل را محکوم کرد و کنفرانس سران کشورهای اسلامی نیز برای بررسی موضوع در 30 آبان 1348 در رباط پایتخت مغرب تشکیل شد. نهایتاً کنفرانس سران کشورهای اسلامی با صدور قطعنامهای به کار خود پایان داد و به عنوان یک اقدام صرفاً اعلام نمود که با بینالمللی شدن شهر اورشلیم مخالف میباشند. ر. ک : غلامرضا کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 1، صص 77 - 371
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 2 صفحه 105