تاریخ سند: 2 خرداد 1357
موضوع: جلسه کلوپ روتاری
متن سند:
از: 10ه3
به: 341 شماره: 7277 /10ه3
در ساعت 1300 روز فوق جلسه کلوپ روتاری با حضور 21 نفر از اعضاء در هتل کورش اصفهان تشکیل گردید.
در این نشست آقایان رفیع انصاری مدیر سابق روزنامه کیهان و دکتر هرمز انصاری استاد دانشگاه اصفهان به اتفاق یک نفر مهمان آلمانی آقای افهام و همچنین آقای بیداردل و یک نفر انگلیسی عضو مؤسسه زبان انگلیسی مهمان آقای وطنخواهی بودند و آقای سلامتیان نماینده شورلت نیز حضور داشت پس از صرف نهار آقای احمد صرافان رئیس کلوپ به آقای دکتر جاویدان که اخیراً از آمریکا مراجعت کرده خوشآمد گفت و اظهار داشت نظر به اینکه قبلاً آئیننامه کلوپ روتاری طوری بود که باید از هر صنف و رستهای یک نفر عضو داشته باشد این موضوع تغییر حاصل کرده و اخیراً میبایستی از هر صنف و دستهای دو نفر عضو شوند لذا از اعضاء خواهش نمود که هر کدام یک نفر دیگر را به کلوپ معرفی نمایند.
آقای ربیع انصاری در مورد وقایع آذربایجان در سالهای بعد از شهریور 20 و قیام پیشهوری و گرفتاری او و پسرش به دست پیشهوری1 و فرارش به اصفهان و انتشار روزنامه کیهان در سالهای 1324 و 1325 اخلالگریها و خرابکاری تودهایها در اصفهان صحبت کرد و بیان نمود که چگونه با آقای افهام در یک سنگر علیه خائنین فعالیت داشته و من به وسیله روزنامه و ایشان و دوستانشان در سنگر اتحادیه کارگران با آنان مبارزه میکردیم و من پس از نجات آذربایجان مجدداً به رضائیه مراجعت کردم و یک بار دیگر در سال 1320 به اصفهان آمدم و ریاست بیمارستان کارگران را عهدهدار شدم و باز به رضائیه بازگشتم و داروخانه تأسیس نمودم و در حال حاضر در رضائیه به عنوان رئیس اتاق بازرگانی مدیر یک کارخانه آجر و رئیس کمیته جنبش نیکوکاری فعالیت مینمایم.
آقای بیداردل و همکار انگلیسی ایشان درباره مؤسسه زبان انگلیسی که به وسیله آنها در ایران و انگلستان اداره میشود به تفصیل صحبت کردند آقای احمد صرافان از آقای دکتر هرمز انصاری دعوت کرد یک روز در جلسه حضور یابند و سخنرانی نماید و ایشان نیز قبول کرد.
جلسه در ساعت 1500 پایان یافت.
نظریه یکشنبه: تشکیل جلسه مورد تایید است.
سپهر
نظریه چهارشنبه: تشکیل جلسه و طرح مسائل فوق مورد تایید است.
سادات
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه مورد تایید است.
پژواک
413213 بایگانی شود
توضیحات سند:
1ـ سیدجعفر پیشهوری در سال 1272 ه ش (1893 م) در روستای زاویه خلخال به دنیا آمد.
در سال 1905 م به همراه پدر و مادر به باکو رفت و در آن جا به تحصیل و کار پرداخت.
در حوالی انقلاب روسیه (1917 م) به کمونیسم جلب شد.
وی در سال 1918 در سن 25 سالگی، عضو کمیته مرکزی حزب عدالت و عضو بوروی خارجی 5 نفره آن گردید.
در سالهای 1919 ـ 1920 سردبیری روزنامه حرّیت را به عهده داشت.
در اردیبهشت 1299 (مه 1920) ارتش سرخ در جریان جنگ با روسهای سفید وارد خاک ایران شد و به همراه آن تعدادی از رهبران حزب عدالت، از جمله پیشهوری، وارد گیلان شدند.
و در 30 خرداد 1299 (22 ژوئن)1920 در بندر انزلی اولین کنگره حزب کمونیست ایران را به پا داشتند.
در این کنگره، پیشهوری عضو کمیته مرکزی و یکی از چهار رهبر اصلی حزب شد و در کنار «حیدر عمواوغلی (تاریوردیف)، سلطانزاده (آواتیس میکائیلیان) و کامران» به انتشار روزنامه کامونیست ارگان حزب، در رشت پرداخت.
او در مرداد 1299 (ژوئیه 1920) در دولت «کودتای سرخ» احسانالله خان دوستدار، سمت کمیساریای کشور را به عهده گرفت.
در پی شکست نهضت جنگل مدتی به باکو رفت و مدیریت روزنامه اکینجی را به دست داشت و سپس به عنوان دبیر مسؤول تشکیلات تهران، به ایران آمد.
در این دوران، او سرمقالههای روزنامه حقیقت ـ به مدیریت «سیدمحمد دهگان» را مینوشت.
پیشهوری در سال 1304 رابط حزب کمونیست ایران و کمینترن بود.
در سال 1306 در کنگره دوم حزب کمونیست ایران ـ معروف به کنگره ارومیه که در شهر رستوف در نزدیکی مسکو برگزار شد، مجدداً دبیر کمیته مرکزی و مسؤول تشکیلاتی حزب در تهران شد.
و در 6 دی ماه 1306 توسط شهربانی دستگیر شد.
او در تمام دوران زندان حتی منکر عضویت در حزب کمونیست بود، تا بالاخره در اسفند 1318 در دادگاه جنایی به جرم عضویت و تبلیغ فرقه اشتراکی، طبق قانون 1310، به 10 سال زندان محکوم گردید.
در دوران زندان میان پیشهوری و سایر زندانیان کمونیست، به ویژه اردشیر آوانسیان، اختلاف شدیدی وجود داشت که یکی از علل آن شاید اصرار پیشهوری در کتمان سمت حزبی و سوابق خود بوده است.
پس از آزادی در سال 1319 به کاشان تبعید شد.
و سپس در مهرماه 1320 در جلسه مؤسسان حزب توده شرکت کرد و جزء رهبران اولیه حزب انتخاب شد و به همراه ایرج اسکندری اولین مرامنامه حزب را نوشت ولی به علت اختلاف با اردشیر آوانسیان به زودی کناره گرفت.
در خرداد سال 1322 انتشار روزنامه آژیر را در تهران آغاز کرد.
وی در انتخابات مجلس چهاردهم از حوزه تبریز انتخاب گشت ولی در 23 تیر سال 1323 اعتبارنامه او رد شد.
در کنگره اول حزب توده (10 مرداد 1323) به عنوان نماینده سازمان حزبی آذربایجان حضور یافت ولی در این جا نیز اعتبارنامه او رد شد.
در مرداد 1324 روزنامه آژیر توقیف شد و پیشهوری به آذربایجان رفت و در شهریور 1324 فرقه دمکرات آذربایجان را بنیان گذارد و در 21 آذر 1324 حکومت خودمختار فرقه را ایجاد کرد.
پیشهوری در پی شکست فرقه در 21 آذر 1325 به باکو رفت و سرانجام در 20 تیر ماه 1326 در یک سانحه اتومبیل به قتل رسید.
قتل پیشهوری را به میرجعفر باقروف ـ دیکتاتور آذربایجان شوروی ـ نسبت میدهند و عامل آن را غلامیحیی دانشیان میدانند و در سالهای اخیر این مطلب در جمهوری آذربایجان شیوع کامل یافته است.
با آغاز گلاسنوست گورباچف، این مطلب را اولین بار «علی توده» در یکی از مطبوعات شوروی (ادبیات و اینجه صنعت) ارگان اتحادیه نویسندگان آذربایجان شوروی اعلام داشت.
علت این امر اختلاف پیشهوری با باقروف و میرزا ابراهیموف وزیر فرهنگ آذربایجان شوروی ذکر میشود.
به گفته یک شاهد عینی (نصرتالله جهانشاهلو) پیشهوری علت شکست فرقه را افراط در جدایی از احزاب سیاسی ایران میدانسته است و باقروف، به عکس، علت را در این میدانسته که «به یک باره از دولت و مردم ایران نبریدید و به ما نپیوستید».
اسناد ساواک نیز مرگ پیشهوری را به علت پشیمانی وی از همکاری با شوروی و تلاش او برای تشکیل دوباره و بازگرداندن ایرانیان مقیم شوروی به ایران و نیز تألیف کتابی با عنوان «چگونه اشتباه کردم» دانستهاند، اما برخی از اعضای قدیمی حزب توده مرگ او را کاملاً تصادفی و بدون برنامهریزی پیشین از سوی مقامات شوروی میدانند.
به هر روی داستان زندگی و مرگ پیشهوری بدون دسترسی به اسناد دولتی شوروی سابق مانند دفتری بیآغاز و انجام در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند.
همسر پیشهوری معصومه رحمانی نام داشت و از او یک پسر، به نام داریوش، به جای مانده است.
(تقی شاهین، پیدایش حزب کمونیست ایران، ترجمه ر.
رادنیا، تهران : گونش، 1360 ؛ ابراهیم فخرایی، سردار جنگل، تهران : جاویدان 1366؛ علی زیبایی، کمونیزم در ایران، تهران: 1343 ؛ کاوه بیات [به کوشش]، فعالیتهای کمونیستی در دوره رضاشاه، تهران: سازمان اسناد ملّی ایران، 1370؛ ایرج اسکندری، خاطرات سیاسی، تهران: علمی، 1368؛ نصرتالله جهانشاهلوی افشار، سرگذشت ما و بیگانگان، لندن: مرد امروز، 1367، ج 2؛ راه ارانی، شماره 4، شهریور 1367) ـ دکتر حسن نظری، گماشتگیهای بدفرجام، تهران، ...
، 1376 برگرفته از خاطرات کیانوری، ص 116 ـ 117 تهران، اطلاعات 71.
دکتر حسن نظری،گماشتگیهای بدفرجام ،تهران، رسا، 1376.
منبع:
کتاب
کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 416