درباره: محمد فرزند فضلاله شهرت حسینی بهشتی شغل واعظ
متن سند:
از: ساواک تاریخ: ۲۰/۱/۵۴
به: ریاست اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی (دادستانی) شماره: ۱۳۷/ک
درباره: محمد فرزند فضلاله شهرت حسینی بهشتی شغل واعظ
بازگشت: ۱۲۶۵۸/۱ - ۶۶-۴۰۱- ۱۸/۱/۵۴
نظر به این که امکان دارد تکمیل پرونده اتهامی نامبرده بالا مدت زمانی به طول انجامد و از طرفی با بررسیهای به عمل آمده چنین تشخیص داده شده که بیم تبانی از ناحیه مشارالیه مرتفع گردیده، علیهذا خواهشمند است دستور فرمائید از هر گونه اقدام قانونی که در این مورد معمول میدارند این سازمان را آگاه سازند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور. از طرف ارتشبد نصیری۱
گیرنده: ریاست بخش مستقل ۳۰۳ جهت اطلاع و هر گونه اقدام مقتضی
۲۹/۱/۵۴
__________________
۱- ارتشبد نعمتالله نصیری فرزند عبدالممالک، متولد سمنان و فارغ التحصیل دانشکده افسری بود. او مدتی فرماندهی گروهان دانشکده افسری، معاونت دانشکده تکمیلی، فرماندهی گردان هنگ ۱۸ لشگر کرمان و فرماندهی گردان مستقل سیرجان را به عهده داشت. سپس به فرماندهی هنگ یکم از لشگر گارد و فرماندهی گارد سلطنتی منصوب شد. در ۱۳ مهرماه ۱۳۵۰، مقارن با جشنهای ۲۵۰۰ ساله به درجه ارتشبدی ارتقاء پیدا کرد و در شهریور ماه ۱۳۵۷ پس از برقراری حکومت نظامی در تهران که موج افشاگریها علیه دستگاه جهنمی ساواک بالا گرفت، نصیری را که در آن زمان سفیر پاکستان و ساکن آن کشور بود، به تهران احضار و با بازداشتی [عوامفریبانه] روانه زندان کردند. ارتشبد نصیری از عوامل مؤثر کودتای آمریکاییها در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و مدتی پس از سقوط دولت ملی مصدق، به عنوان معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور منصوب شد. نصیری بخاطر دخالت مستقیم و غیر مستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادیخواهان، مورد نفرت همه طبقات جامعه بود. آجودان مخصوص شاه، همچنین با سوء استفاده از قدرت عظیم و یطانی خود، ثروتی افسانهای به هم زده بود. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در دادگاه انقلاب محاکمه و به اتهام مفسد فی الأرض و محاربه با خدا به اعدام محکوم گردید. حکم اعدام او در ساعت ۲۳:۴۰ روز بیست و ششم بهمن ۱۳۵۷ به مرحله اجرا در آمد.
رک: خبر گزاری پارس مفسدین فی الأرض، صص ۱۴ - ۱۱ تهران مصور، ۸ آذر ۱۳۵۷ تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جمال الدین مدنی، ج ۲، ص ۲۵۹. روزنامه آیندگان، ۱۷ مرداد ۲۵۳۶ (۱۳۵۶)
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی صفحه 296