تاریخ سند: 7 اسفند 1347
موضوع: هوشنگزاده طالبیان
متن سند:
از: 2/ ﻫ تاریخ:7 /12 /1347
به: 312 شماره: 18707/ ﻫ
موضوع: هوشنگزاده طالبیان
صبح روز 22 /11 /47 در دفتر دبستان مهرگان بندرگز ضمن بحث پیرامون مسائل مختلف آقای طالبیان در حضور آقایان کبیر نجفی و داود حریری ضمن اشاره به وقایع 28 مرداد سال 32 اظهارداشت: در وقایع 28 مرداد 32 1 من در کلاس ششم ابتدائی بودم و در بندر پهلوی سکونت داشتیم و خوب به یاد دارم که بیشتر زنهای بندرپهلوی با شعارهایی علیه شاهنشاه آریامهر و زندهباد مصدق و همچنین شعارهای حزب منحلهتوده به کوچه و خیابان میریختند و میتینگ میدادند و دائی من آقای وصالی که یکی از رهبران طراز اول حزب منحله توده2 در بندر پهلوی بود و شهربانی را تحت تسلط خودش قراردادهبود و کلیه پروندههایی که از افراد حزبتوده درست کردهبودند و در شهربانی موجود بود و هرروز هم طی دعوتی از مردم بر تعداد پروندهها افزوده میگردید روز 28 مرداد بعدازظهر قبل از آنکه دائی من را دستگیر نمایند ایشان مقدار زیادی نفت در کف شهربانی بندرپهلوی ریختهبود و آنجا را طعمه حریق نمود و درپناه شعلهای که دراثر اینکار بلند شدهبود خود را از جلو چشم مردم و مأمورین دور نمود و بدینوسیله گم شد و قریب 4 /3شهربانی بندر پهلوی سوخت و ایشان هم فرارکردند ولی بعدها دستگیرشد چون مدرکی علیه وی موجود نبود که او شهربانی را آتشزده است بعداز چندی او را آزاد نمودند و درحالحاضر هم در بندر پهلوی میباشد و باوجود آنکه سن او 40 سال میرسد هنوز ازدواج ننموده است و تا مهر امسال کارش باج گرفتن از افراد بود ولی اخیراً شنیدهام که سازمان امنیتی و از اینراه هم پولی میگیرد و در نصایحی که مشارالیه به من کرده این است که اگر میخواهی در اینعصر و زمانه جزوء حزب یا دستهای بشوید فنا خواهیدشد و چنانچه عقیدهای دارید و به حزب یا دولتی علاقمندید سعی کنید فقط این علاقه را در قلب خود گسترش و وسعت دهید چون هرگاه داخل حزبی بشوید و یا بهنفع دستهای فعالیت کنید اطمینان داشتهباشید که یکنفر در آن دسته خائن خواهدبود و برای همیشه نابود خواهیدشد من امروز این گفته ایشان را آویزه گوش خود قراردادهام و همیشه به طرزفکر او آفرین میگویم.
توضیحات سند:
1. کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332: نهضت ملی شدن نفت ایران ضربه بزرگی بر منافع دول استعمارگر، بهویژه انگلستان وارد کرد. با برنامهریزی مشترک آمریکا و انگلیس کودتای 28 مرداد با موفقیت اجرا شد و سرآغاز دیکتاتوری 25 ساله محمدرضا گردید.
انگلیسیها موفق شدند موافقت آمریکا را با سقوط مصدق جلب کنند و نقش اصلی با انگلیسیها بود. سپهبد فضلالله زاهدی مأمور انگلیسیها بود و سرلشگر حسن اخوی طراح کودتا و مغز متفکر سرلشگر ارفع بود.
کرمیت روزولت (مقام سازمان سیا) برای حسن اجرای کودتا به تهران سفر کرد. در روز 24 مرداد 1332 هجری شمسی محمدرضا حکم عزل مصدق از نخستوزیری و انتصاب زاهدی به نخستوزیری را صادر کرد، اما دکتر مصدق این حکم را نپذیرفت و متوجه کودتا شد؛ کودتاگران شکست خوردند و خلع سلاح شدند و شاه که به نوشهر رفته بود، به بغداد پرواز کرد و از آنجا به ایتالیا رفت و کودتاگران ناکام ماندند.
اما کودتای 28 مرداد طرحریزی شد که براساس آن جمعیتی در خیابانها راهپیمایی کردند و نیروهای کودتا به منزل مصدق رفتند و سرهنگی به نام رحیمی ساختمان خانه دکتر مصدق را به توپ بست. اما مصدق موفق به فرار شد. زاهدی زمام امور را در دست گرفت و محمدرضا به کشور بازگشت و حکومت سرکوب را در کشور حاکم کرد. در ابتدای سال 1379 وزیر خارجه آمریکا اعتراف کرد که در کودتای 28 مرداد ایران، آمریکا نقش داشته است.
2. حزب توده، در مهرماه سال 1320ﻫ ش، یک ماه پس از ورود ارتشهاى بیگانه به خاک ایران، موجودیت خود را اعلام کرد. مؤسسان حزب توده از بقایاى کمونیستهایی بودند که سالها قبل از شهریور 1320ش به اشاعه افکار کمونیستى در ایران پرداختند و در سال 1310 ش دستگیر و تا شهریور 1320 تعدادى از آنها در زندان و یا در تبعید به سر بردند و در جریان فرمان عفو عمومى، 28 شهریور 1320 آزاد شدند. آنها پس از آن درصدد برآمدند که حزبى به نام حزب توده با مرام کمونیستى بنیان گذارند. افرادى چون سلیمان محسن اسکندرى، محمد بهرامى، مرتضى یزدى، جعفر پیشهورى، تقى مکىنژاد و احسان طبرى جزو مؤسسان حزب و آزادشدگان از زندان بودند که به اشاره دولت شوروى دست به تشکیل حزب توده زدند. اولین جلسه هیأت مؤسسان حزب توده در مهرماه 1320 در منزل محسن اسکندرى با حضور 37 نفر از دسته 53 نفر و کمونیست هاى دیگر و «علىاف» که ایرانىالاصل و کاردار سفارت شوروى بود و به صورت ناشناس در جلسه حضور داشت، تشکیل گردید. در این جلسه اعضاى کمیته مرکزى انتخاب شدند و مرامنامه حزب به تصویب رسید. حزب توده از تأسیس تا آغاز پیدایش فرقه دمکرات، که خود را به صورت سازمانی علنى و ملى وانمود میکرد، در همان آغاز راه منحرف شد و با طرح مسأله اعطاى امتیاز نفت شمال به شوروى نشان داد که نیروىوابسته به امپریالیسم شرق است. بعد از پیدایش فرقه دمکرات حزب توده به اوج خود رسید و سه وزیر، به کابینه ائتلافى قوام وارد کرد و از نظر کمى و کیفى گسترش یافت، که این دوران را دوران طلایى خود مىداند. پس از تیراندازى به شاه در 15 بهمن 1327، حزب توده غیرقانونى اعلام شد و اعضاى آن دستگیر و یا متوارى و سپس در خارج جمع شده و حزب را سامان دادند. در زمان نخستوزیرى دکتر مصدق، با استفاده از شرایط مساعد و آزادی هاى به وجود آمده، حزب توده یک سرى سازمان هاى علنى ایجاد و با شعار ملى شدن نفت مخالفت کرد. بعد از کودتاى 28 مرداد، سازمان نظامى حزب کشف شد و دوران ورشکستگى حزب فرا رسید و مجدداً در خارج از کشور کار خود را ادامه داد و در تمام این دوره که به سال 1357 ختم شد، کار حزب توده در داخل کشور سازماندهى حزب و در خارج ستیز ایدئولوژیکى با گروه هاى ملىگرا بود. دوران نهایى حزب توده از سال 1357 مىباشد، که بعضى از آنها معتقد بودند که با استقرار عناصر لیبرال مىتوانند در بازی هاى دیپلماسى شرکت کنند و مىگفتند که نهضت روحانیت و حکومت اسلامى دوامى ندارند و شکننده بودن نظام را حتمى مىدانستند و با کارهاى مخفى به سازماندهى مشغول بودند. در ظاهر از نظام حمایت مىکردند، ولى در خفا با خائنانى مانند ناخدا افضلى و سرهنگ عطاران، سرهنگ کبیرى و آذرفر، فعالیت پرجوش و خروش جاسوسى به سود شوروى را رهبرى مىکردند و به همین علت، در سال 1361ش، به جرم جاسوسى و توطئه، حزب توده منحل و رهبران آن دستگیر شدند و اعضاى کمیته مرکزى به فعالیتهاى جاسوسى خود اعتراف کردند و پایان زندگى این حزب فرا رسید.
ر.ک: سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشى و خاطرات ایرج اسکندرى، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، خاطرات نورالدین کیانورى، تهران، دیدگاه، 1374
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب1 صفحه 77