تاریخ سند: 21 فروردین 1344
موضوع: فرقه بهائی در توطئه علیه جان اعلیحضرت همایونی دست داشتهاند
متن سند:
شماره:6654 /9ﻫ تاریخ:21 /1 /1344
موضوع: فرقه بهائی در توطئه علیه جان اعلیحضرت همایونی دست داشتهاند
بهطوریکه آقای حاج سیدمحمد حجازی اظهار میداشتند طبق اطلاعاتی که از تهران برای آیتالله میلانی رسیده است، در جریان 21 فروردین و واقعه کاخ، بهائیها نیز دست داشتهاند زیرا مهندسین متهم به توطئه از کارخانه ارج ایران بودند که کارخانه مزبور متعلق به بهائیها است و یک واحد صنعتی در ایران میباشد و با توجه به اینکه نامهای نیز نخستوزیر بهطور محرمانه به ادارات مهم و حساس فرستاده تا کارهای این دسته را تحت نظر بگیرند و ضمناً طبق دستوری که از عکّا مرکز بهائیهای جهان به بهائیهای ایران داده شده است، موقتاً فعالیت خود را مخفی و کمتر نمودهاند، تا حدی این مسئله تأیید میشود.1 اهمیت مسئله مزبور از نظر روحانیون اگر صحیح باشد بیشتر ازاینجهت است که اولاً در چند سال اخیر وقایع مهمی که در ایران روی داده است، بیشتر به دست همین فرقه بوده است و چون جهودها1 و بهائیها دارای یک مرکز در عکّا و حیفا2 میباشند و در کارهای خود هر دو باهم همکاری دارند و در سنوات اخیر با کمک بهائیها دولت اسرائیل جای پای اقتصادی مهمی در ایران باز کرده است و تقریباً بازار ایران را در اختیار گرفته است و درنتیجه دولتهای اسلامی بهخصوص اعراب از ایران جدا شدهاند و دولت ایران را حامی اسرائیل میدانند و با توجه به اینکه در دین بهائی شرکت در سیاست و تشکیلات حزبی منع شده است و پذیرفتن دین آنهم یک سیستم3 افراطی کمونیستی از طرف جوانان این طبقه خود واجد و حائز اهمیتی شایان است، زیرا اگر مسئله ثابت شود دو سود متوجه نهضت مخالف با دستگاه ایران خواهد شد: اول اینکه موقتاً در این دسته طرد خواهند شد؛ ثانیاً چون بهائیها افرادی مؤمن و تشکیلاتی منظم و رخنهای غیرقابلانکار در همه شئون ایران دارند، مخالفت آنها با دستگاه به سود مردم تمام خواهد شد. چه این عمل با مشورت دستگاههای مرکزی آنها باشد، چه نباشد بههرحال بازداشت و احیاناً تیرباران افرادی که در توطئه دست داشتهاند، هم آنها را خواهناخواه نسبت به ایران بدبین میکند و هم اینکه دولت را وادار به احتیاط بیشتری نسبت به دسته مزبور مینماید و چهبسا اینکه منجر به تصمیمات شدیدی نظیر آنچه که دولت برای سایر افراد مخالف خود گرفت، نسبت به آنها نیز اتخاذ گردد و خود این مسئله برای روحانیون امیدوار کننده خواهد بود.
نظریه: چون آیتالله میلانی با عدهای از افراد سرشناس در تهران تماس داشت، با تحقیقاتی که این ساواک به عمل آورد آقایان سیدصدرالدین جزایری استاندار سابق خراسان و سیدجلالالدین تهرانی و چند نفری از نزدیکان دکتر امینی با میلانی رابطه دارند که اوضاع سیاسی کشور را مرتب برای وی تفسیر و اطلاع میدهند. تصمیمات متخذه و دستور دولت اغلب قبل از اینکه حتی به بعضی از ادارات برسد، میلانی با اطلاع میشود کما اینکه مأمور گزارش نموده است که صدور دستور کنترل فرقه بهائی از طرف دولت قبلاً به اطلاع میلانی رسیده است.
گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم ـ 321)
پینوشت تیمسار ریاست: گزارش شود.
توضیحات سند:
1. سوءقصد به محمدرضا شاه پهلوی: محمدرضاشاه در طول دوران زندگی خود دوبار مورد سوءقصد قرار گرفت که از هردوی این سوءقصدها جان سالم به در برد با این تفاوت که هرکدام از آنها تأثیرات و نتایج متفاوتی را در پی داشت. ترور اول شاه سال 1327 روبروی درب دانشگاه تهران اتفاق افتاد که نتایج و تأثیرات زیادی مانند سرکوب بیمحابای مخالفان مانند حزب توده را در پی داشت و واقعه دوم هم مربوط به سال 1344 بود که به نوبه خود حوادث زیادی را در دهه چهل به جا گذاشت.
این سوءقصد که ساعت 9 صبح روز 21 فروردین 1344 در کاخ مرمر روی داد، در شرایطی اتفاق افتاد که تنها دو ماه از ترور حسنعلی منصور از سوی نیروهای فداییان اسلام گذشته بود و هنوز جامعه و تحلیلگران از این واقعه بهت زده بودند و انتظار اتفاقی مشابه آن هم علیه شخص اول مملکت را نداشتند؛ به همین جهت هضم این موضوع برای بسیاری از تحلیلگران و خبرگزاریها سخت بود.
حادثه مزبور در یکی از اسناد ساواک به این صورت منعکس شد: «ساعت 9 صبح روز گذشته هنگامی که اعلیحضرت همایون شاهنشاه به دفتر کار خود در کاخ مرمر نزول اجلال می فرمایند، سرباز وظیفهای[رضا شمسآبادی] با تهدید و تیراندازی به سرسرای کاخ وارد میشود و بلافاصله توسط دو نفر از مأمورین کشته میشود. در این جریان دو مأمور شهید و یک باغبان و یک پیشخدمت زخمی میشوند و چون ضارب به قتل رسیده، تحقیقات ادامه دارد که روشن گردد آیا ضارب عمداً دست به این عمل زده یا جنون آنی بوده است.»
بنا به اسناد ساواک، پس از این حادثه گروهها و افراد مختلفی بهعنوان متهم مورد بازجویی و تفحص قرار گرفتند. از آنجایی که ضارب با یکی از مهندسین کارخانه ارج رابطه دوستی نزدیکی داشت، یکی از سناریوهایی که وجود داشت، دست داشتن مهندسین این کارخانه در ترور شاه بود ولی این گمان نیز اثبات نشد. حرکت شمسآبادی با توجه به وضع خانواده و سابقه وی، نمایانگر یک احساس مذهبی است و اگرچه در تشکیلات مذهبی شرکت نداشت، ولی بهعنوان یک اقدام مستقل فردی مذهبی قابل توجه است و شاید قتل منصور در تصمیم او بیاثر نبوده باشد؛ مخصوصاً عدم ارتباط مستقیم با گروهی چپی که اعضای آن تحت محاکمه قرار گرفتند، مثبِت این مدعی است. اسناد این واقعه در کتاب «ترور شاه به روایت اسناد ساواک» توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است. (به نقل از اسناد ساواک، و مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد دوم، دفتر انتشارات اسلامی، ص 139)
2. در اصل: صیغا
3. در اصل: ستستم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 11