اطلاعیه درباره : مسافرت دکتر کشاورز به ژنو
متن سند:
در چند روز اخیر بیشتر وقت دکتر کشاورز به گردش در شهر و دیدن ایرانیان
می گذشت.
بالاخره روز دوشنبه 7 شهر یورزن و فرزندش از پاریس به ژنو رفته و
در سه روز اخیر بیشتر با آنها مشغول بوده و کمتر به دید و بازدید پرداخته است.
در این مدت آقای ارسنجانی1 که مدتی است در ژنو اقامت دارد و آقای پوروالی
که اخیرا از ژنو به قصد آمدن
به تهران خارج شده است به
ملاقات کشاورز رفته اند.
با آقای پیراسته نیز ملاقات
و مذاکره نموده و تنها
شخصی که در این ملاقاتها
کشاورز را به راه راست
هدایت نموده آقای پیراسته
می باشد.
آقای پیراسته به
کشاورز گوشزد می نماید که
موافقت کن از پیشگاه
اعلیحضرت همایونی
استدعای عفو برایت نموده
تا بتوانی به کشور خود
بازگشته و شرمندگی خود را
جبران نمایی ولی او قبول
ننموده است.
آقای مجتبی مینویی استاد دانشکده ادبیات که اخیرا در کنگره خاورشناسان
مسکو شرکت نموده بود با کشاورز در یکی از قهوه خانه های شهر کهنه ژنو
(ViEiLLE.
ViLLE) ملاقات می نماید.
در این ملاقات آقای مینویی جریان مسافرت به مسکو را تعریف نموده و صحبت
دیگری در بین نبوده است.
نامبرده اصرار داشته است با امیر علایی2 (وزیر کابینه مصدق) ملاقات نماید.
روی این جریان به دفتر تلفن مراجعه و به نام آقای امیر علائی که از دوستان
بسیار نزدیک مرحوم قوام السطنه بوده است و فعلاً بیمار و در ویلای شخصی
خود در ژنو سکونت دارد برخورد و از او تلفنا تقاضای ملاقات می نماید ولی
وقتی که به منزل آقای امیر علایی وارد و می فهمد که اشتباه نموده است پس از
مختصری صحبت خداحافظی نموده و خارج می شود.
ضمنا با شخص دیگری به نام دانش که قد کوتاهی داشتن (نامبرده توریست
می باشد) ملاقات نمود است.
به طور خلاصه درباره این
ملاقاتها و مذاکراتی که
می شود چنین باید تعریف
نمود که کلیه ملاقات
کنندگان تا به حال با دکتر
کشاورز همصدا بوده اند.
به
استثنای آقای پیراسته.
سایرین غیر از مذمت و
بدگویی کار دیگری انجام
نداده اند.
کارهایی که قرار است انجام
شود.
1ـ چون نامبرده از جریان
اوضاع پلنومی که اخیرا در
لایپزیک تشکیل شده
بی اطلاع مانده لذا از دکتر
رادمنش (که دوستی خود را با او به طور کامل حفظ نموده و همیشه دکتر رادمنش
او را در جریان کارها می گذارد) خواسته است که شرح جریان را جهت او
بنویسد.
2ـ هر سال در اولین یکشنبه سپتامبر در پاریس روزنامه اومانیته جشنی ترتیب
می دهد که از تمام دنیای کمونیست نمایندگی در آن شرکت خواهند نمود.
کشاورز قصد دارد که یا مستقیما خودش یا به نمایندگی از جناب خود شخص
دیگری را به پاریس اعزام دارد.
دو نماینده ای که قرار است از طرف ایران در این جشن شرکت نمایند نفر اول از
ایرانیان مقیم پاریس بوده و نفر دوم یا کاظم ثقفی از وین خواهد رفت یا بزرگ
علوی از آلمان شرقی، ولی به هر حال بزرگ علوی اطلاع داده است که از طریق
وین به پاریس رفته و سپس به ژنو خواهد آمد.
مدت جشن دو روز است که روز اول واقعا جشن بوده و روز دوم کنفرانس
مطبوعاتی می باشد که کلیه نمایندگان کمونیست کشورها در آن شرکت خواهند
داشت.
توضیحات سند:
1ـ حسن ارسنجانی در سال
1301 ه ش در تهران در یک
خانواده روحانی به دنیا آمد.
پدرش سیدمحمد حسین
ارسنجانی یک روحانی اهل
ارسنجان فارس بود و در جوانی
به اتفاق خانواده به تهران
مراجعت کرد او 6 ساله بود که
پدر خود را از دست داد.
او
دوره ابتدائی را در دبستان
پهلوی و دوره دبیرستان را در
دارالفنون و سن لوئی فرانسویها
به پایان رساند.
او سپس وارد
دانشکده حقوق دانشگاه تهران
شد و لیسانس گرفت.
او در
شهریور 1320 وارد کار
روزنامه نگاری شد و روزنامه
داریا را منتشر کرد.
و در سال
1324 حزبی به نام «آزادی»
تأسیس کرد اما کار او نگرفت و
در سال 1325 در زمان حزب
دمکرات قوام جزء مؤسسین آن
بود.
ارسنجانی در سال 1326
پس از رد شدن اعتبارنامه اش
یک بار دیگر به کار
روزنامه نگاری مشغول شد و
اداره روزنامه دمکرات از
طرف قوام به او واگذار شد.
در
زمان سپهبد رزم آرا، ارسنجانی
یکی از مشاوران او بود و
طرحی درباره تعاونی های
روستائی و فروش املاک خاصه
به کشاورزان به رزم آرا داد.
دکتر حسن ارسنجانی در 19
اردیبهشت 1340 در کابینه دکتر
امینی به عنوان وزیر کشاورزی
معرفی شد و قانون اصلاحات
ارضی را تهیه و به مورد اجرا
گذاشت پس از آنکه امینی
استعفا داد او در مقام خود ابقاء
شد.
اما پس از مدتی علم بنای
ناسازگاری با ارسنجانی
گذاشت و ارسنجانی 20 اسفند
1341 از وزارت کشاورزی
استعفا داد و در 17 فروردین
1342 او را به سمت سفیر ایران
در ایتالیا منصوب کرد.
ارسنجانی از عاملین انگلیسیها
در ایران بود و با نزدیک کردن
خود به شاه و آمریکائیها
اقدامات خود را به نفع
انگلیسیها تمام می کرد.
او از
سابق با مقامات انگلیس در
تهران مرتبط بود.
او در روز
جمعه دهم خرداد 1348 در اثر
سکته قلبی درگذشت.
«تاریخ
رجال ایران، مهدی بامدادی، ج
6، ص 78»
«ظهور و سقوط پهلوی،
مؤسسه مطالعات و پژوهشهای
سیاسی، ج 2، ص 36».
2ـ شمس الدین امیرعلایی در
تهران متولد شد ابتدا شاگرد
مدرسه سن لویی بود بعد به
دارالفنون رفت و از آنجا به
دانشکده حقوق راه یافت و به
اخذ مدرک لیسانس نایل آمد
جهت ادامه تحصیل به فرانسه
رفت و در رشته اقتصاد لیسانس
گرفت و به دنبال آن در رشته
حقوق و علوم سیاسی به اخذ
دکترا نایل گردید و سپس به
ایران بازگشت و در جبهه ملی
عضویت یافت و در جریان ملی
شدن نفت با مصدق همکاری
نمود و استاندار خوزستان شد
سپس دکتر مصدق او را به جای
سرلشکر زاهدی وزیر کشور
نمود و سرپرست شهربانی کل
کشور شد و بعد به سفارت ایران
در بلژیک منصوب شد.
او پس
از کودتای 28 مرداد استعفا داد
و به تهران آمد و به دستور
دولت زاهدی به برازجان تبعید
گردید وی در اوایل انقلاب
اسلامی به عنوان سفیر ایران در
فرانسه بود و پس از چندی
استعفا داد و به ایران
بازگشت.
«دولت های ایران از سید ضیاء
تا بازرگان ناصر نجمی ص
1198».
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 579