تاریخ سند: 27 آبان 1342
در چند روز قبل در مسجد فیل1 شخصی به نام هاشمینژاد2 در یک شب شروع به صحبت مینماید
متن سند:
شماره: 21418/ر2 تاریخ:27 /8 /1342
اطلاعیه
برابر اطلاع واصله از مشهد .
در چند روز قبل در مسجد فیل1 شخصی به نام هاشمینژاد2 در یک شب شروع به صحبت مینماید و به شدت هرچه تمامتر به دستگاههای دولتی و سازمان امنیت و وضع انتخابات حمله میکند و مردم را برعلیه مصالح مملکت و مبارزه با دولت تحریک مینماید و حتی از آیتالله خمینی و قمی و میلانی و رهبران جبهه ملی و سایرین، تعریف و تمجید و پشتیبانی مینماید که دامنه این تحریکات بالا گرفته و به گوش مقامات انتظامی میرسد. از طرف فرماندهی لشکر و سازمان امنیت، اشخاصی به مسجد فیل فرستاده میشوند و به آقای هاشمینژاد تذکر میدهند که حق تحریک و ایجاد بلوا را ندارد و میخواهند که وی را دستگیر نمایند. چون سخنان وی در مردم نیز اثر گذاشته بود، مردم از وی پشتیبانی نموده و نمیگذارند که مأمورین او را دستگیر نمایند. پس از این جریان، مأمورین انتظامی دخالت میکنند و برای برقراری نظم و آرامش، چند تیر شلیک میشود که یک نفر مهندس و یک نفر دیگر در آن مسجد زخمی میشوند. گفته میشود که این دو نفر به قتل رسیدهاند. مردم پس از کشتهشدن این دو نفر، مقاومت نموده که مجدداً تیراندازی میشود و در نتیجه اشخاص، زخمیهای خود را به بیمارستان میبرند و در ضمن، یک ماشین سازمان امنیت را خرد3 کرده و از شخص هاشمینژاد پشتیبانی و نمیگذارند که در آن مجلس به وی صدمهای برسانند و پس از اتمام جریان، از طرف آخوندها و افراد جبهه ملی در مشهد مجدداً فعالیتهایی آغاز میگردد و گفته میشود در فکر تهیه مقدماتی برای ایجاد ناراحتیهای مختلف دیگر باشند و مقاومت مردم در مقابل افراد انتظامی در شهر مشهد اثر بخشیده و فعالیتهایی آغاز شده است.4
در مشهد عدهای در لوای مبارزه با بهاییها، فعالیتهای خود را آغاز نموده و شبها جلساتی دایر مینمایند و موضوع مبارزه[با] بهاییها فعلاً پردهپوش فعالیتهاست و در این کارها اکثر آخوندها فعالیت مینمایند. گرداننده این جلسات شخصی است به نام رضایی یا رسولی که به چند اسم خود را معرفی مینماید و حتی سازمان امنیت و دستگاههای دولتی و انتظامی نیز از جلسات و محلهای آنها با اطلاع میباشد. شخص موردنظر دارای کلاس شبانه بوده که در آن برعلیه بهاییها تبلیغ مینماید. نامبرده چندی قبل به سازمان امنیت احضار و به وی گوشزد میکنند که دست از تحریکات خود بردارد. نامبرده به شدت به دستگاههای دولتی و مسئولین مملکتی حمله نموده که درنتیجه از طرف سازمان امنیت بازداشت میگردد، لیکن شخصی به نام حاج الستی به سازمان امنیت مراجعه و اظهار میکند که اگر وی را فوراًً آزاد ننمائید ممکن است حادثهای اتفاق افتد که قریب 500 ـ 600 نفر کشته شود. در اثر اظهارات حاج الستی، شخص مورد بحث از طرف سازمان امنیت آزاد میگردد. نامبرده به فعالیت خود ادامه داده و حتی پا را فراتر گذاشته و به شهرستانهای شمالی خراسان ازجمله بجنورد، شیروان[و] قوچان برای تبلیغات عزیمت و قرار است در همین نزدیکیها برای مبارزه با بهاییها به شهرستان مرزی درگز نیز عزیمت نماید.
گیرنده .
سازمان اطلاعات و امنیت کشور . نیروی زمینی . دفتر ویژه اطلاعات . شهربانی کل کشور
در جریانیم. روی پرونده روحانیون خراسان بایگانی شود. شهابی
اداره دوم بخش 321
توضیحات سند:
1. مسجد فیل مسجدی تاریخی در محله پایین خیابان مشهد است. نام و یاد مسجد فیل یادآور منبرها و سخنرانیهای پرحرارت، عمیق، صریح و شجاعانه شهید هاشمینژاد در تابستان و اوایل پائیز سال 42 است؛ سخنرانیهایی که منجر به تحریک عوامل ساواک و نیروهای شهربانی شد. نیروهای شهربانی در تاریخ 22 /7 /42 برای بازداشت شهید هاشمینژاد به این مسجد رفته و پس از مواجهشدن با مقاومت مردم، بهسوی آنان تیراندازی کردند و حادثه مسجد فیل را رقم زدند.
2. شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد، فرزند سیدحسن در سال 1311 ﻫ ش در بهشهر متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات مقدماتی راهی قم شد و از محضر اساتیدی چون آیتالله العظمی بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) بهرهمند شد. پس از فوت آیتالله العظمی بروجردی در سال 1340 به مشهد رفت و علاوه بر تدریس، در درس آیات محمد هادی میلانی و شیخ مجتبی قزوینی حاضر شد.
ایشان در سال 1342 پس از فاجعه 15 خرداد دستگیر شد و 41 روز در زندان شهربانی حبس بود. در سال 1343 با همکاری آیتالله سیدحسن ابطحی «کانون بحث و انتقاد دینی» را بنا نهاد و چند ماه بعد در فاجعه مسجد فیل در 22 /7 /1342 دستگیر و پس از مدتی آزاد شد. ایشان پس از سخنرانی در مسجد سید اصفهان در اواخر دهه چهل ممنوعالمنبر شد، اما به تشکل و راهنمایی دانشجویان پرداخت و کلاسهای زیادی در دانشگاهها برگزار کرد و در سال 1354 در ایام فاطمیه در پی ایراد سخنرانی دستگیر شد و تا تاریخ 20 /3 /56 زندانی بود. وی پس از آن در مشهد به فعالیتهای خود ادامه داد و مجدداً دستگیر شد. شهید هاشمینژاد پس از پیروزی انقلاب دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در مشهد شد، اما طولی نکشید که در هفتم مهرماه 1360 با نقشه سازمان منافقین در حالی که از کلاس درس در حزب جمهوری اسلامی خارج میشد به شهادت رسید و در «دارالزهد» حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به خاک سپرده شد.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمی نژاد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377
3. اصل: خورد.
4. حادثه مسجد فیل، شهید هاشمینژاد پس از آزادی از زندان و بازگشت به مشهد در مهرماه سال 1342، به دعوت آقای اخوان فاطمی در مجلس روضه او شرکت میکند و ضمن سخنرانی مذهبی، به روشنگری دربارۀ قیام خونین 15 خرداد میپردازد و با انتقادهایی از رژیم پهلوی و عمال آن، مردم را به مبارزه علیه حکومت دعوت میکند. در روز سوم مراسم، یعنی 19 /7 /42، شهید هاشمینژاد در پایان سخنان خود اعلام میکند که «از فردا شب در مسجد فیل دنباله مطلب را خواهد گرفت.» از آنجاییکه گزارش سخنان تند و صریح او به ساواک و دفتر اطلاعات لشکر مخابره شده بود، سرلشکر مینباشیان، فرمانده لشکر 6 خراسان، طی نامهای به استاندار وقت خراسان، پس از ارائه گزارش سخنان شهید هاشمینژاد در مجلس مذکور، حکم جلب شهید هاشمینژاد را از استاندار درخواست میکند.
پس از پیگیری لشکر و نیز ساواک، درحالیکه یک شب از سخنرانی شهید هاشمینژاد در مسجد فیل و حملات تند ایشان به حکومت و دولت گذشته بود، دستور جلب شهید هاشمینژاد صادر میشود. رئیس وقت ساواک خراسان در حاشیه گزارش 22 /7 /42 از شب اول سخنرانی شهید هاشمینژاد، خطاب به کشمیری مأمور ساواک، مینویسد: «... دستور جلب وی داده شده، اگر نتوانستند تا امشب او را دستگیر کنند و خودتان هم طبق دستور عمل کردید و نتیجهای حاصل نشد، سر حوصله او را باید ربود که درعینحال نه بزرگ بشود و نه سروصدا ایجاد گردد.» ساواک هم طی نامه 6989/م الف 11 - 22 /7 /42 به شهربانی دستور بازداشت شهید هاشمینژاد، شیخ علی فصیحی و غروی واعظ، از دیگر سخنرانان مخالف حکومت را میدهد. پیرو این دستور، مأمورین شهربانی در همان روز تصمیم به دستگیری افراد نامبرده میگیرند. در گزارش 23 /7 /42 از ساواک شرح این اقدام را اینگونه میخوانیم: «... چون قرار بود شیخ علی فصیحی و واعظ مزبور در غروب همان روز در مسجد فیل به روی منبر بروند، مأمورین شهربانی به عوض اینکه از تشکیل مجلس جلوگیری و یا وعاظ را در بین راه و قبل از ورود به مسجد دستگیر کنند، پس از تشکیل مجلس و اجتماع عدهای در حدود هشت هزار نفر، با تعداد قلیلی پاسبان به درب مسجد رفته، ابتدا شیخ علی فصیحی را پسازانجام وعظ در حین خروج از مسجد دستگیر و به شهربانی جلب و سپس برای دستگیری هاشمینژاد با همان وسیله به مسجد مراجعت مینمایند و منتظر میشوند تا سخنرانی او به پایان برسد... در این هنگام رئیس اطلاعات شهربانی مشهد نزد او [هاشمینژاد] رفته و به وی تکلیف میکند به همراهی مأمورین به شهربانی برود. مشارالیه اظهار میدارد جلب من به این صورت ممکن است موجب تحریک مردم شده و سبب بروز حوادثی بشود؛ بهتر است تأمل شود تا پس از متفرق شدن جمعیت به شهربانی برویم. مأمورین شهربانی قانع نشده و او را به داخل اتومبیل فولکس واگن سرگرد قاسمی، رئیس کلانتری 3 هدایت و هنگام حرکت با مقاومت جمعیت که در معابر بودند، مواجه و در نتیجۀ تعرض آنان که با پرتاب سنگ و ایجاد موانع انجام میگردد، از حرکت خودرو جلوگیری مینمایند و در اینجا مأمورین ناگزیر مبادرت به تیراندازی نموده و درنتیجه دو نفر مقتول و پنج نفر مجروح میگردند.»
این ماجرا که اندکی پس از فاجعه 15 خرداد روی داد، موجب برانگیختهشدن دوبارۀ احساسات مردم و خشم آنها از عمال حکومت شد و موجی جدید را علیه حکومت در شهر مشهد به راه انداخت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان شمالی- 1 صفحه 10