تاریخ سند: 1 اردیبهشت 1357
موضوع: اظهارات ستاره سراب کارگر مؤسسه تولید پوشاک گنبد
متن سند:
از: گ11 تاریخ: 1 /2 /2537[1357]
به: 2ﻫ3 شماره: 1086/گ11
موضوع: اظهارات ستاره سراب کارگر مؤسسه تولید پوشاک گنبد
ساعت 12:45 روز 19 /1 /37 1در یک اجتماع چندین نفری باحضور ستاره سراب و صغرا حاجعلی و فاطمه لدونی و مدینه علینژاد از شلوغیها و اغتشاشهای اخیر صحبت گردید و عنوان شد کمکم مثل اینکه صداها خاموش شدهاند خانم ستاره سراب درمورد اغتشاشهای اخیر صحبت نموده و میگفت این افراد هرچندوقت یکبار مدتی سکوت نموده تا بهاصطلاح رد گم کنند منظور آنها این است که رژیم عوض شود زیرا کارهای مملکت همهاش حقهبازی و دزدی است مشارالیها (ستاره سراب) اضافه نمود برادرم امسال عید از من پرسید چقدر عیدی و سود گرفتی گفتم به ما سود ندادند گفت از اول به تو گفتم نرو آنجا حالا رفتی از صبح سحر آنجا زحمت بکش و عرق بریز و سودش را اشرف پهلوی2 ببرد وی اضافهنمود مثلاً روزنامه رستاخیز نوشته که حقوق و دستمزد یک کارگر در سال نو باید 1400 تومان باشد پس درمورد ما چرا چنین نیست آخر نمیگویند که مثلاً من که یک زن تنها هستم چطور میتوانم با این حقوق کم هم کرایه منزل بدهم و هم خرج خوراک و لباسم را تأمین نمایم همچنین یادشده اضافهنمود چندوقت پیش در مشهد و سایر شهرها انبار میوهها را گرفتند و گفتند مردم دزد هستند درصورتی که سرتاسر گل چشمه نزدیک گنبد متعلق به شمس پهلوی3 است و باغهای سیب آن خیلی پربار و معروف است و بخاطر این باغها یک کارخانه کمپوتسازی هم آنجا ساختهاند چرا انبارهای سیب گل چشمه را نگرفتند خانم حاجعلی گفت می گویند کاشتن توتون ممنوع است و تریاک قاچاق درصورتی که در شهر گلپایگان اشرف پهلوی زمینهای فراوانی دارد که در آنها توتون می کارند و خاله من در آنجا خشخاش میچیند و میگوید دورتادور این زمینها نگهبان دارد و موقع خروج از کار ما را بازدید میکنند که مبادا کسی دزدی کرده باشد.
نظریه شنبه: عنوان مطالب فوق از طریق نامبردگان بالا صحت دارد
نظریه دوشنبه: 1ـ شنبه در جلسه حضور داشته و مذاکرات را گزارش نموده 2ـ مشخصات کامل کلیه کارکنان مؤسسه تولید پوشاک قبلاً طی لیست و پرسشنامه الف بهعرض رسیده.
3ـ در مورد شناسائی برادر خانم ستاره سراب اقدام شده
4ـ مراقبت از خانم ستاره سراب ادامه دارد هرگونه اطلاع به موقع بهعرض خواهد رسید.
نظریه گ10: ضمن تأیید نظریه دوشنبه تا آنجا که من اطلاع دارم خودم گلپایگانی هستم تا 20 سال قبل والاحضرت شمس در گلپایگان زمین نداشته.
توضیحات سند:
1. اصل: 19 /1 /36 که با توجه به تاریخ سند و محتوای گزارش، به 37(1357) تغییر داده شد.
2. اشرف پهلوی، فرزند رضا در سال 1298 ﻫ ش در زیر یک چادر چرمى در حومه شهر تهران از همسر دوم رضاخان به نام تاجالملوک متولد شد. اشرف 2 دقیقه زودتر از محمدرضا برادر دوقلویش به دنیا آمد و از ابتدا داراى خلق و خوى تند و تیز بود. در حالى که محمدرضا در سوئیس در مدرسه لوزان مشغول تحصیل بود، اشرف که 17 سال بیشتر نداشت به همراه پدرش در لشکرکشى به آذربایجان و اطراف آن شرکت داشت. در 15 سالگى با احمد قوام ازدواج کرد ولى طولى نکشید که از او جدا شد. در زمان اشغال ایران و کنارهگیرى رضاشاه متفقین قبول کردند که اشرف در ایران بماند و رضاخان به وى اظهار داشت : «تو خوب مىدانى که باید اینجا بمانى. این وظیفه توست. از این به بعد در خانواده پهلوى تو تنها مرد هستى.» از همان زمان تا آخر عمر سلطنت پهلوى همواره اشرف بود که محمدرضا را سرپا نگه مىداشت و تصمیمات جدى و حساس را براى او مىگرفت.
اشرف عهدهدار تمامى جلسات تفریحى دربار بود و فوزیه خواهر ملک فاروق را وی براى اولین بار جهت همسرى شاه تعیین کرد. تنها زنى که تا حدودى اشرف را به ناکامى کشاند ثریا همسر دوم شاه بود که سرانجام با توطئه اشرف مجبور به طلاق شد.
اشرف، فرح دیبا را از میان 300 دختر مشهور و پولدار به عنوان سومین همسر شاه انتخاب کرد. وى در امور سیاسى و بینالمللى هم دخالت مىکرد و با رؤساى جمهور آمریکا (ترومن)، انگلستان (چرچیل) و شوروى (استالین) ملاقات نمود و تنها زن ایرانى است که داراى مدال پرچم سرخ از اتحاد جماهیر شوروى است.
اشرف سه ازدواج رسمى داشت، همسر دوم او احمد قوام شفیق یک جوان مصرى بیکار بود که در ایران به ریاست خط هوایى انتخاب شد. مهدى بوشهرى همسر سوم اشرف بود. در خصوص فساد اخلاقى و روابط نامشروع وى مطالب زیادى در اسناد وجود دارد که در این جا یک نمونه ذکر شده است: «طبق اظهارات غیرنظامى حسین فدایى در زمان حضور والاحضرت اشرف در پاریس یک جوان که احتمالاً افکار ضد نظام داشته از روابط جنسى با ایشان فیلمى تهیه کرده و مدتى است که از دربار شاهنشاهى حقالسکوت دریافت مىکند و...»
طبق گزارشهای ساواک، اشرف به وسیله مصونیت ویژهاى که داشت اقدام به قاچاق مواد مخدر در سطح گسترده و بینالمللى نموده و یک بار نیز در چمدانهاى وی در فرودگاه سوئیس مقداری مواد مخدر یافت شد که باعث رسوایی رژیم پهلوی گردید. اشرف به وسیله نفوذ خانوادگى و صرف مبالغ هنگفت توانست مسئله را حل کند به طورى که روزنامه مذکور معذرت خواهى نموده و خبر را تکذیب و نسخههاى فروش رفته یک کتاب را که براساس این خبر در فرانسه چاپ شده بود جمعآورى کرد.
اشرف پس از پیروزى انقلاب به کشور فرانسه گریخت و مطالبى برضد جمهورى اسلامى در روزنامههاى پاریس به چاپ رسانید. طبق اسناد موجود وى در جلسهاى با حضور بنىصدر و مسعود رجوى و برخى دیگر از اپوزیسیون فرارى از کشور، در فرانسه شرکت کرده است. وی در سال 1394 در فرانسه درگذشت.
رک: اشرف پهلوى به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخى، 1378
3. شمس پهلوی، اولین فرزند رضاخان از همسر دومش تاجالملوک در سال 1296 ﻫ ش در تهران متولد شد. شمس از عزیزترین فرزندان رضاخان به شمار میرفت و حتی خود رضاخان که ظاهراً به لحاظ ابراز عواطف بسیار خوددار بود، علاقهی خاصی به وی داشت. زندگی نامبرده دو مرحله دارد؛ مرحلهی اول در زمان حیات پدر و سیطرهی دیکتاتورمآبانهی رضاخان و مرحلهی دوم دوران محمدرضا و مرحلهی آزادی عمل میباشد.
از مرحلهی اول زندگی شمس که عمدتاً دورهی نوجوانی اوست، اطلاع زیادی در دسترس نیست. مهمترین فعالیت اجتماعی شمس در این مرحله را باید حضور وی در مراسم کشف حجاب و پیش از آن در کانون بانوان ایران دانست. او به اجبار پدر با فریدون جم ازدواج کرد، ولی سرانجام خوشی نداشت و پس از مرگ رضاخان به طلاق و ازدواج مجدد شمس انجامید. شمس از اواخر سال 1322 زندگی مستقلی را برای خود آغاز کرد و به ابتذال و زندگی غیراخلاقی روی آورد و اوج این زندگی مبتذل آشنایی و رابطهی نامشروع با عزتالله مینباشیان (مهرداد پهلبد) است که با آشکار شدن این ارتباطات شمس از فریدون جم در مهر سال 1323 طلاق گرفت و در سال 1324 با عزتالله مینباشیان که با اصرار شمس به مهرداد پهلبد تغییر نام داد، ازدواج کرد. شمس گرایش به آئین مسیحیت داشت که این گرایش نهایتاً به مسیحی شدن وی انجامید. او به واتیکان رفت و با پاپ ملاقات کرد و یک مدرسهی مذهبی ـ مسیحی در ملک اختصاصیاش در کرج و کلیسای کوچکی نیز در کاخ شخصیاش ـ مهرشهر ـ ساخت. علاوه بر شمس همسر و فرزندانش نیز طبق رویهی او به این آئین گرویدند. شمس پهلوی دنبال یک زندگی آرام بود، ولی برای کسب وجههی اجتماعی، ریاست جمعیت شیروخورشید سرخ را برعهده داشت. با به قدرت رسیدن دکتر مصدق و اختلاف وی با اعضای خاندان پهلوی، اعضای این خاندان از جمله شمس و همسرش به آمریکا رفتند و پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 به ایران مراجعت کردند. در زمینهی اقتصادی، شمس با داشتن املاک وسیع در غرب تهران و مهرشهر کرج بالقوه صاحب ثروتی عظیم در کشور بود. نامبرده پول فروش این زمینها را به حبیب ثابت پاسال سرمایهدار داد تا تجارت کند و از سود به دست آمده مشترکاً استفاده کنند. او به غیر از این، از اموال بیتالمال نیز بدون محدودیت در شیروخورشید استفاده میکرد. از جمله سرمایهگذاریهای اقتصادی فراوان شمس میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تصفیه شکر اهواز، لبنیات پاک، قند دزفول، باغداری گل چشمه، سازمان زراعی مهرشهر، سردخانههای متعدد با ظرفیتهای مختلف در مهرشهر و گرگان، شرکت مهر ساختمان، شرکت آلوم پارس، شرکت دامداری ایران و اسکاتیش، شرکت آبمیوه و مربا، شرکت دامپروری و علاوه بر این بخشی از ثروت وی صرف تأسیس اماکن کمهزینه از قبیل رستوران، پمپ بنزین و سوپرمارکت میشد. شمس علاوه بر داشتن ویلاها و کاخهای متعدد در ایران چندین ویلای بزرگ نیز در خارج از کشور داشت که میتوان به ویلای واشنگتن، ویلای پاریس و ویلای کالیفرنیا اشاره کرد. طبق اسنادی که بعد از انقلاب منتشر شد، گوشهای از هزینههای او بدین شرح است: 1ـ هزینهی شمس پهلوی در سال 1349 پانزده میلیون تومان، در سال 1350 بالغ بر 20 میلیون تومان و در سال 1351 معادل 25 میلیون تومان و مخارج کاخهای شمس: قصر مروارید 40 میلیون تومان و کاخ نوبهار 225 میلیون تومان و هزینهی خرید جواهرات در سال 1351، 25 میلیون تومان بود. با آغاز طوفان انقلاب اسلامی بسیاری از پروژههای اقتصادی شمس که اکثراً نیمهکاره باقی مانده بود متوقف شد و به همراه خانوادهاش در 19 شهریور 1357 یعنی درست دو روز بعد از جمعهی خونین تهران، صلاح خود را در این دید که کشور را به سوی خارج ترک کند. سرانجام شمس در سال 1374 در 78 سالگی درگذشت و طبق آئین مسیحیت به خاک سپرده شد.
زنان دربار به روایت اسناد ساواک، شمس پهلوی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب3 صفحه 88