تاریخ سند: 26 مهر 1357
استاد سه بار نیرومند کارگاه عطار نیشابوری
متن سند:
تاریخ:26 /7 /1357
برادر بسیار نام آور امیرمهدی خواجوی
استاد سه بار نیرومند کارگاه عطار نیشابوری
شورایعالی ایران دستور داد برادران بسیار گرامی: مسعود قراجه داغی . بهمن هدایت . کاظم قائمیان . فرهنگ مهر و فضلالله معتمدی1 از سوی کارگاههای اندیشه و زرتشت همراه برادر بسیار گرامی سیروس احمدی در جلسه 3 آبانماه 1357 آن کارگاه به درجۀ دوازدهم سیر داده شوند.
برادر شما
محمدحسن مشیری
بزرگ دبیرکل
توضیحات سند:
1. فضلالله معتمدی، فرزند غلامحسین در سال 1300ه ش در تهران متولد شد، پس از تحصیلات مقدماتى، در دبیرستان شاهرضا مشهد و دارالفنون تهران ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت و از دانشگاه تهران در رشتۀ علوم سیاسى لیسانس دریافت نمود. وی ابتدا در 1322 در بانک ملى استخدام شد و در 1326 به وزارت کار منتقل شد و در مشاغلى از جمله کارمند ادارۀ امور شهرستانها، ریاست ادارۀ کار گزینى، کارمند اداره کل تهران ـ معاون اداره آمار و اطلاعات ـ معاون اداره کار و تبلیغات استان نهم (خراسان) ـ معاون اداره کار استان هفتم (شیراز) ـ معاون اداره کار استان یکم (رشت) ـ معاون اداره کار استان ششم ـ معاون اداره امور اجتماعى ـ مشاور عالى وزارت کار و امور اجتماعى - معاونت کل وزارتکار و مدیر عامل سازمانهاى بیمههاى اجتماعى به کارپرداخت.
فضلاللّه معتمدى مدتى نیز در سایر وزارتخانهها مشاغل مهمى چون: استاندار سیستان و بلوچستان، معاون ادارى و مالى وزارت کشور، بازرس عالى هیأت امنای بنیاد آرشام، نمایندۀ دائم حفاظت در وزارت آبادانى و مسکن، مدیر سازمانهاى تحت نظر فرح و مدیر دفتر مخصوص فرح را عهدهدار شد. وی عضو هیأت مدیره حزب ایران نوین بود و در سال 1354 کاندیدای نمایندگى مجلس شوراى ملى از طرف حزب رستاخیز در زاهدان بود. مشارالیه نشانهاى متعددی از جمله: نشان درجه 2 همایون، نشان درجه 1 آبادانى، نشان تاجگذارى و نشان کار از شاه دریافت کرد. در سال 1356 فرحپهلوى یک دستگاه بنز 280 با معافیت گمرکى به وى اهدا کرد. فضلاللّه معتمدى در مشاغل مختلف داراى اختلاسهاى چند میلیونى از جمله در دوره استاندارى سیستان و بلوچستان بود.
وی در سازمان کوک، باشگاه شاهنشاهى و تشکیلات فراماسونرى (لژ سعدى و عطارنیشابورى) عضویت داشت و جزو معدود افرادى بود که در ایران به بالاترین مراتب فراماسونرى( درجه 33 آئینکهن) رسید.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
دکتر فرهنگ مهر به روایت اسناد ساواک صفحه 571
