تاریخ سند: 6 شهریور 1347
خانم وزیر
متن سند:
به : 322
شماره : 52271 /20 ه 7
تو گفتی من آدم درستی هستم و با دزدی مخالفم، چه کسی از طاهری
بروجینی با آن پرونده کثیف قلهک 35 هزار تومان گرفته و او را مدیرکل کرمان
کرده است؟ چه کسی از رهایی که قرار بود به علت بی کفایتی از فرهنگ یزد
برداشته شود بیست هزار
تومان گرفته و او را مدیرکل
کردستان کرده؟ چه کسی از
مجیدی سه جفت قالیچه به
عنوان کادو گرفته و او را
مدیرکل آذربایجان شرقی
کرده است؟ چند ماه است
صحبت از تغییر
مدیرکل های خوزستان ـ
فارس می کنند و چون
داوطلب پرداخت مبلغ سی
هزار تومان تاکنون پیدا
نشده مدیرکل جدید آنها
معلوم نشده است و شاید
خود آنها مبلغی بدهند و ابقا
شوند.
جهت انتقال هر دبیر
بی پارتی 5 هزار تومان رشوه می گیرند و جهت انتقال هر آموزگار بدون پارتی دو
هزار تومان.
پستهای درجه 2 و 3 را هم گویا بین دو تا 5 هزار تومان بفروش
می رسانند.
می گویند واسطه این کارها یکی سرتیپی مدیرکل وزیر و دو نفر هم
افسر بازنشسته که خود را وابسته به تیمسار شیرین سخن معرفی می کنند و یکی
هم برادر خود خانم وزیر که گویا شرکت کارچاق کنی هم دارد.
هر چه قوم و
خویش تیمسار معظم و بازنشسته بوده است سوار کارها گردیده و مدتی است
چون قوم و خویشها تمام شده اند این کار به سوداگری و معامله کشیده شده.
اگر
مدیرکل کارگزینی احمق و بی عرضه و آلت دست نبود و مانند شما و کادوها را مانند خود شما که می پذیرد
نمی پذیرفت این همه دزدهای سابقه دار و پرونده دار بدست او ابلاغ نمی گرفتند.
خانم دکتر چشم ما و همه فرهنگیان روشن
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 154
