با یورش شبانه به منزل حضرت امام خمینى (ره) در قم، در نیمههاى شب، ایشان را دستگیر و به طرف تهران حرکت دادند.
متن سند:
با یورش شبانه به منزل حضرت امام خمینى (ره) در قم، در نیمههاى شب، ایشان را دستگیر و به طرف تهران حرکت دادند. وضع به گونهاى بود که حتى براى نماز صبح هم ماشین را متوقف نکردند و تنها اجازه تیمّم، آن هم از داخل ماشین به امام داده شد.
زندان قصر اولین مکانى بود که امام را در آن جاى دادند. بازپرسى شروع شد و پاسخ امام، یک عبارت بیشتر نبود:
«چون استقلال قضایى در ایران نیست و قضات محترم در تحت فشار هستند، نمىتوانم به بازپرسى جواب دهم. روحاللّه الموسوى»
امام را به زندانى در داخل پادگان عشرتآباد منتقل کردند ولى در اثر فشارها، ایشان را به خانهاى ابتدا در داودیه برده و در آنجا تحت مراقبت قرار دادند و از آنجا به قیطریه منتقل نمودند.
در این مدت، کابینه اسداللّه علم سرنگون شد و حسنعلى منصور مأمور تشکیل کابینه گردید. جواد صدر ـ پسر صدرالاشراف ـ وزیر کشور بود که در فروردین 1343 در قیطریه به دیدار امام رفت و پس از آن در نیمه شبى به طور مخفیانه، ایشان را به قم منتقل کردند.
این شعر در زمان زندانى بودن امام در قیطریه، سروده شده است. چراغ برق کوچه شرقى جنب مسجد شاه [مسجد امام فعلى در تهران] اجازه کندن این اشعار دستنویسى را به مأمورین نداده است، تا اینکه اول از آن رونوشت تهیه کرده و سپس آن را تراشیدهاند.
شاه را گر [گو] مرجع تقلید را آزاد کن
مسلمین دل خسته را از این الم دلشاد کن
گر ندارى رحم بر ملت بیا اندیشه کن
از ورق گردانى این چرخ بدبنیاد کن
گر که مىنازى بر تخت و تاج و اقتدار
این جهان فانى است تاریخ پدر را یاد کن
رهبران پیشواى ملت و زندان کجا
خویشتن را آماده بهر کیفر میعاد کن
اینکه مىخواهى دوام سلطنت از خون خلق
یادى از آن روزهاى آخر مرداد کن
گر که این مشروطه باشد اف بر این مشروطه باد
اى دموکراسى نما اعلام استبداد کن
سازمانهائى دهى تشکیل بر آزار خلق
خلق را آسوده از این لانه جلاد کن
دوستان را مىکنى سرکوب بهر دشمنان
دوست را دریاب و نامى بهر خود ایجاد کن
سوختند ایرانیان از آتش بیگانگان
این بساط ظلم را یا رب تو خود بر باد کن
حق و باطل این زمان گردیده با هم روبرو
بگذر از سر خلق را در راه حق ارشاد کن
منبع:
کتاب
فریاد هنر صفحه 23