تاریخ سند: 30 آذر 1357
موضوع: دکتر سیدرضا پاکنژاد
متن سند:
از: 26/ ﻫ تاریخ: 30 /9 /1357
به: 312 شماره: 4876 /26 ﻫ
موضوع: دکتر سیدرضا پاکنژاد
نامبرده بالا ضمن تماس با شیخ محمد صدوقی اظهار داشت که: آقای استاندار خدمت شما سلام رسانده و گفتهاند فردا چنان امنیتی در یزد برقرار شود که اگر کسی جسارتی کند به شما بگویند و شما به من اطلاع دهید تا ببینید چه بلائی سرشان میآورم و در مورد تحصن هم گفتند اگر صلاح هست ترتیبی بدهند.
صدوقی پاسخ داد: تحصن فرهنگیان به خاطر مشهد است و در خاتمه صدوقی به دکتر پاکنژاد عنوان داشت: در تبریز سربازان با توپ و تانک به مردم ملحق شدند حتی سرهنگ آنان و الان هم این سلاحها دست مردم است دکتر با خوشحالی اظهار داشت: پس حالا قم، زنجان، تبریز1 شد جمهوری اسلامی صدوقی گفت: قم که خبر ندارم دکتر گفت: زنجان که شده است و حتی شخصی قسم میخورد دست یک دزد را در زنجان به جرم دزدی قطع کردهاند و گفتهاند اینجا جمهوری اسلامی است که صدوقی پاسخ داد: پس در اینجا هم که با ما تماس میگیرند و هر چه میگوئیم قبول میکنند به خاطر اینها است.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه سهشنبه. اعمال و رفتار شیخ محمد صدوقی کماکان تحت کنترل و مراقبت میباشد. ضمناً دکتر پاکنژاد یکی از طرفداران خمینی میباشد که در حال حاضر بین شیخ محمد صدوقی و مقامات استان نقش واسطه را عهدهدار است.
نظریه 26/ ﻫ : نظریه سهشنبه مورد تائید است.
توضیحات سند:
1. پیوستن گروهی از افسران و درجه داران و سربازان پادگان تبریز به مردم، آغاز پیوستن گسترده نیروهای ارتشی به انقلاب اسلامی بود. در این ایام، اعلامیهای در دو صفحه و با عنوان «پیام جمعی از افسران، درجه داران و سربازان الحاقی به مردم (پادگان تبریز)» منتشر گردید که در بخشی از آن که خطاب به امام خمینی(ره) میباشد، آمده است: «.... ای نائبالحجۀ و ای تنها رهبر شیعه جهان، آن روز که به ما در کتاب ولایت فقیه دستور دادی که چون موسی در دربار فرعون به خدمت سربازی روید و فنون نظامی را فراگیرید، با تمام مشقاتش، با جان و دل شنیدیم و امروز هم پیامت را که گاهی از سرزمین عراق و گاهی از پاریس برایمان فرستادی، در آخرین اعلامیه مورخه محرم 99 سفارش کردی که از سربازخانهها فرار کنیم، شنیدیم و جان بر کف به سویت شتافتیم و دعوتت را لبیک گفتیم...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 5 صفحه 392