تاریخ سند: 22 آبان 1357
موضوع: فاطمه سیدخاموشی معروف به طاها
متن سند:
از: 9/ﻫ 1 تاریخ:22 /8 /1357
به: 312 شماره: 20759 /9 ﻫ 1
موضوع: فاطمه سیدخاموشی معروف به طاها
پیرو 20719/ﻫ 1- 21 /8 /57
خانم طاها ضمن تماس با منزل آیتالله قمی، با امینی داماد قمی مذاکره و بیان داشت عدهای از خانمها در نظر دارند روزه سیاسی بگیرند، اصلح است دختر آقای قمی نیز به جمع آنان بپیوندند و ضمناً نظر آقا در این مورد چیست؟
امینی گفت این قبیل کارها اصولی نیست، عدهای میآیند جلو منزل آقا درود بر خمینی میگویند سپس شعار مینویسند و میروند ما مجبوریم مرتب این شعارها را پاک کنیم. آقا نمیتواند بعضی از مطالب را بگویند، باید این سخنان از دهان طاهر احمدزادهها خارج شود؛ حال معلوم نیست که رهبر دین چه کسی است، هر کسی برای خودش کار میکند، متحد نیستند؛ اگر روزی روزگاری خمینی به ایران برگردد همین شیخ علی تهرانی . سیدعلی خامنهای و عبدالکریم هاشمینژادها هستند که با وی مخالفت نموده و دین را تجزیه خواهند نمود. امینی اضافه کرد مایه تأسف است یکی از روحانیون میگفت چند شیشه بانک را من شکستهام و نباید این کار را میکرد. سپس دختر آیتالله قمی با خانم طاها صحبت کرد، لکن دختر قمی دعوت وی را قبول نکرد و گفت آقا در این مورد دستوری نداده است و من نمیتوانم در روزه سیاسی شما شرکت نمایم؛ لذا قرار شد خانم طاها شخصاً عهدهدار این مسئله باشد.
نظریه چهارشنبه . خانم فاطمه سیدخاموشی معروف به طاها مؤسس مکتب نرجس در مشهد میباشد و یکی از افراطیون مذهبی است و یکی از برادران وی نیز معدوم گردیده و در مشهد فعالیت مذهبی دارد و چگونگی روزه سیاسی به فرمانداری نظامی مشهد اعلام شده است. ضمناً آیتالله قمی خود را بالاتر از خمینی میداند و ناراحت است که چرا به منزل او میآیند و درود بر خمینی میگویند، چرا برای خمینی سه صلوات میفرستند و برای او یکی؛ چند روز قبل دستور داده است اصلاً برای من صلوات نفرستید. به اصطلاح قهر کرده و از اینکه عدهای دنبال شیخ علی تهرانی . هاشمینژاد و خامنهای افتاده و محبوبیتی در بین مردم ایجاد نمودهاند ناراحت است و برای اینکه بتواند خود را با مردم هماهنگ نماید، افراد مذکور را به منزل خود دعوت و اجازه میدهد سخنرانی نمایند، ولی در باطن از این اشخاص خوشش نمیآید و معتقد است که سیزده سال در تبعید بوده و رهبری گروه مخالف را شخصاً عهدهدار گردد. بدین جهت تلویحاً از برنامههای آنان انتقاد مینماید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 17 صفحه 91