تاریخ سند: 6 مرداد 1341
موضوع: پیکنیک سازمان کارگری جبهه ملی در باغ اللهیار صالح
متن سند:
شماره: 6111/س ت تاریخ:6 /5 /1341
موضوع: پیکنیک سازمان کارگری جبهه ملی در باغ اللهیار صالح
در روز جمعه 5 /4 /41 پیک نیک سازمان کارگری جبهه ملی با حضور عدهای در حدود 350 نفر در باغ آقای اللهیار صالح واقع در خیابان دربند . قبر ظهیرالدوله . خیابان سعید شیبانی . کاشی شماره 20 تشکیل گردید.
ادارهکنندگان پیکنیک عبارت بودند از علی اصغر گیتی بین . موسوی . محمدعلی بهنیا . حسن بیشهای . حسین شاهحسینی.1
مقارن ظهر یکی از کارگران اذان گفت و سپس چون آقای دکتر مهدی آذر کار داشت، مطالبی در مورد اینکه امنیت در کشور ما وجود ندارد و مردم نمیتوانند به طور آزاد نظریات و عقاید خود را بگویند اظهار داشت و سپس محل را ترک گفت و کارگران به اتفاق به صرف غذا پرداختند.
در ساعت 1600 آقای گیتی بین سخنرانان را معرفی نمود و بعد آقای موسوی مطالبی را از روی نوشته به شرح زیر قرائت نمود.
افتخار میکنم مسئولیتی که به اینجانب و سایر دوستان محول شده توانستیم تا اندازهای رضایت خاطر رفقای کارگر را فراهم کنیم و امیدوارم دفعات دیگر بهتر بتوانیم برنامههای خود را اجرا نمائیم و در اینجا از رهبران خود میخواهیم که نگذارند کسانی که میخواهند در راه ملت ما و در دستگاه رهبری اخلال و یا سنگاندازی نمایند به هدفهای خود برسند و امیدواریم به جای اختلاف سلیقه، تاکتیک صحیح داشته باشیم تا بتوانیم به هدفهای نهائی خود برسیم و سپس آقای اللهیارصالح مطالبی در مورد تأیید گفتههای آقایان اظهار نمود و در این وقت حسن کشاورزصدر شروع به سخنرانی کرد و گفت میگویند این ملت شعور ندارد و نمیفهمد، اگر واقعاً چنین است پس چرا جشن 2500 ساله2 شاهنشاهی میگیرند و اگر این ملت چیزی نمیفهمید، شما به نام او برای شاهنشاهی ایران جشن نمیگرفتید، پس ملت خوب میفهمد و شما هستید که نمیفهمید.
سپس آقای داریوش فروهر که در ساعت 1630 به باغ آمده بود گفت شما کارگران باید سندیکای ملی تشکیل دهید و با تشکل خود جواب یاوهسرایان را بدهید. نامبرده سپس مطالبی در مورد تشویق کارگران برای وسعت سازمان خود بیان نمود.
در اواخر برنامه آقای محمدعلی بهنیا اعلامیهای که اخیراً از طرف جبهه ملی چاپ شده و هنوز پخش نشده است را قرائت نمود و سپس جلسه بحث و انتقاد شروع شد و چند نفر از کارگران سئوالاتی نمودند که آقای دکتر حسین مهدوی به سئوالات پاسخ داد.
این جلسه در سال 1900 پایان یافت.
توضیحات سند:
1. حسین شاهحسینی در سال 1306ش در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. پدرش حاج شیخ زینالعابدین نورى شاهحسینى از مدافعان شهید آیتالله سیدحسن مدرس بود. پس از فوت پدر، با دوستان وى خاصه مرحوم آیتالله حاج سیدابوالقاسم کاشانى، رابطه برقرار کرد و از این طریق، وارد عرصه سیاست شد. پس از ترور عبدالحسین هژیر، براى اولین بار به زندان افتاد.
در انتخابات دوره هفدهم، در زمره فعالان جبهه ملى به حساب مىآمد و پس از بروز اختلاف میان آیتالله کاشانى و دکتر محمد مصدّق، جانب مصدق را گرفت. پس از کودتاى 28 مرداد 1332 در نهضت مقاومت ملى مشارکت کرد و چند بار دستگیر شد. در سال 1342 به دلیل فعالیت، بار دیگر دستگیر و روانه زندان شد و با فعالیت نهضت آزادى به بازرگان نزدیک گردید.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در دولت موقت به سمت معاون نخستوزیر و رئیس سازمان تربیت بدنى ایران و کمیته ملى المپیک منصوب شد. بعد از سال 1360 همراه عدهاى از اعضاى نهضت آزادى «جمعیت دفاع از آزادى و حاکمیت ملى ایران» را تشکیل داد و همراه تعدادی از ملیون، از نظام جمهورى اسلامى فاصله گرفت. شاهحسینی در سال 1396 درگذشت.
2. در تلاش وسیع رژیم پهلوی، برای احیاء سنن شاهنشاهی قبل از اسلام با هدف ستیز با دین، جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی در دستور کار این رژیم قرار گرفت و از سال 1336 اولین اقدامات آن صورت پذیرفت و کمیسیونهای مختلفی برگزار شد. در ابتدا قرار بود این جشن در سال 1337 برگزار شود، امّا این تاریخ به دلیل بافت حاکم بر بوروکراسی رژیم شاه، هر ساله به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره در سال 1350 در تخت جمشید برگزار شد. برگزاری این جشن با هزینه میلیونها دلار از سرمایههای ملّی، موجب خشم و نفرت عمومی و محکومیت آن توسط علماء و روحانیون و خصوصاً حضرت امام خمینی(ره) شد که با اشاره به فقر شدید مردم، این چنین جشنهایی را اسراف میدانستند. جشنهای 2500 ساله در تخت جمشید، نمایشی از رؤیاها و بلندپروازیهای شاه و رهآوردِ آن، جدایی کامل او از واقعیات بود که بیش از پیش، دچار اشتغال فکری دربارۀ سلطنت خود و اهمیت جانشینی مستقیم خود بر اریکه کوروش گردید. محمدرضا پهلوی با برپائی این جشنها، دورۀ جدیدی در پادشاهی خود آغاز کرد، دوره جنون انجام کارهای بزرگ. بسیاری از معروف ترین و مقتدرترین چهرههای جهان در تختجمشید برای ستایش کشور شاهنشاهی و بلکه مهمتر از آن، ستودن خود او، به این محل آمده بودند. ر . ک: کتاب بزماهریمن چاپ مرکز اسناد تاریخی وزارت اطلاعات . دوره 4 جلدی . ماروین زونیس، شکست شاهانه، ترجمه عباس مخبر، نشر طرح نو، تهران، ص 114 و 115. ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه؛ ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، تهران، ص 38 و 49.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 405