صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: وضع زندانیان ضدامنیتی زندان شهربانی خراسان

تاریخ سند: 24 اردیبهشت 1352


موضوع: وضع زندانیان ضدامنیتی زندان شهربانی خراسان


متن سند:

به: 311 شماره: 8511 /9ﻫ
از: 9/ﻫ تاریخ: 24 /2 /1352
موضوع: وضع زندانیان ضدامنیتی زندان شهربانی خراسان

زندانیان ضدامنیتی داخل زندان مشهد را با توجه به رفتارهای مشخص و یا رفتارهای ضمنی و توجیهی به چهار گروه می‌توان تقسیم کرد و شرایط هریک از این گروهها با یکدیگر متفاوت است. گروه نخست، افرادی هستند که معتقد به حرکت سیاسی در زندان بوده همچنین استدلال می‌کنند که ما در چنین شرایطی پرتوی از جنبش بیرون از زندان هستیم و چون در شرایط موجود نمی‌توانیم وضع خود را با بیرون تطبیق دهیم به ناچار با استفاده از حداکثر امکانات به حرکت صرفاً سیاسی اقدام می‌کنیم. توجیه حرکت سیاسی از نظر این گروه انجام مراسم یادبود افرادی که اعدام شده‌اند از طریق خواندن سرود، اعتصاب غذا و غیره می‌باشد. این گروه به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول، افرادی که معتقد به نرمش و مذاکره با پلیس هستند و دسته دوم، کسانی هستند که با هرگونه مذاکره و نرمش در مقابل پلیس مخالف‌اند. از این دسته می‌توان چریکها و افراد تحت تسلط آنان را نام برد.
گروه دوم، افرادی هستند که معتقد به حرکت سیاسی و به عبارتی تظاهرات در زندان نیستند ولی خود را در قبال گروه اول بی‌مسئولیت نمی‌دانند و در مواقع ضروری هم دردی و همراهی خود را دریغ نمی‌کنند.
گروه سوم کسانی هستند که بدون هیچ گونه ایدئولوژی مشخصی در زندان دوره محکومیت خود را می‌گذراند. این افراد برای نشان دادن خود در شرایط زندان به ناچار به یکی از دو قطب جذب می‌شوند رفتار و گفتار این گروه کپیه‌ای است از افراد گروه اول و دوم و در مسائل و مواردی که اتفاق می‌افتد خود را نشان می‌دهند. این افراد بیشتر در فکر فهم مسائلی هستند که در خارج از زندان و قبل از محکومیت دسترسی به آن نداشتند.
گروه چهارم، این گروه افرادی هستند که پس از محکومیت خود رابه هیچ جناح فکری خاصی وابسته نمی‌داند و به دنبال مسائل و درگیریهای زندان نیستند و تنها اکتفاشان به این است که زندگی روزمره زندان بگذرد و لحظه آزادی هرچه زودتر فرارسد. این گروه در زندان صرفا به کار درس و یا مطالعه در حدود زندان مشغول می‌شوند. نمونه این گروه عبارتند از: اصغر رستگار. گودرز بیدلی. دکتر غلامحسین روانخواه مقدم. دکتر پرویز مرندی.
در زندان دو گروه تحت عنوان مارکسیست‌های انقلابی و مذهبیون نوین در تضادی عمیق و ریشه‌ای با هم زندگی می کنند. مارکسیست‌ها به هیچ عنوان قادر به تحمل گروه دوم نیستند ولی گروه دوم نسبت به مارکسیست‌ها نرمش بیشتری نشان می‌دهند و حتی تلویحاً به تبلیغ می‌پردازند. لکن طرفین از هرگونه بحث ایدئولوژیک خودداری می‌ورزند زیرا در مقررات کمون1 (زندگی اشتراکی زندان) این موضوع قید گردیده است.
خصوصاً از موقعی که معتقد شده‌اند جناح مارکسیست‌های انقلابی و مذهبیون در خارج ائتلافاتی در زمینه عمل خرابکاری نموده‌اند و به وحدت عملی در زمینه خرابکاری رسیده‌اند.
مارکسیست‌ها در مراسم مذهبی چون اعیاد و یا سوگواری‌های گروه مذهبی شرکت و از این راه وحدت ظاهری خویش را توجیه می‌کنند.
افراد گروه اول که پیرو خشونت بوده و از دو جناح مارکسیست و مذهبی تشکیل می‌شوند به شرح زیر می‌باشند:
از جناح مارکسیست: 1- نقی حمیدیان 2- رحیم کریمیان 3- مصطفی حسن‌پور 4- سهراب افشار قاسمی 5- عبداله عمادرضوی.
از جناح مذهبی: 1- علیرضا تَشَیُّد 2- محسن سادات دربندی 3- سیدمحمد سیدی علوی 4- حبیب‌اله عسگراولادی 5- بهمن بازرگانی.
نظریه شنبه: نظری ندارد
نظریه یکشنبه: نظر قابل ذکری ندارد. بردیا
نظریه چهارشنبه: نظر قابل ذکری ندارد. رازیان


در پرونده کلاسه 66815 بایگانی شود. شرف‌الدین 6 /3

توضیحات سند:

1. کمون یا «زندگی صنفی بند» یا «جامعه زندگی دسته‌جمعی» نوعی زندگی اشتراکی برگرفته از مرام کمونیسم بود و برای کمونیست‌های زندانی جایگاه ویژه‌ای داشت. کمون با گروه‌های چپ در زندان‌ها شکل گرفت. افراد عضو کمون در امور روزمره اعم از خوراک، پوشاک و نظافت با یکدیگر سهیم می‌شدند و درآمد مالی خود را به طور مساوی قسمت می‌کردند. واژه کمون(Commune) معادل بخشی از تقسیمات کشوری فرانسه و معادل «بلوک» و «بخش» است. کمون در لغت به معنای اشتراکی است و به نوعی سازمان زندگی و کار جمعی گفته می‌شود که در آن مالکیت خصوصی بر ابزارهای تولید وجود ندارد و افراد به طور یکسان از حاصل کار جمعی برخوردار می‌شوند. اصطلاح کمونیسم از این واژه گرفته شده است. پایه‌گذار زندگی کمون در تاریخ زندان ایران، «یوسف افتخاری»، از اولین زندانیان زندان قصر بود. گفته می‌شود همزمان با فرار«سید فرهاد»، راهزن معروف، فکر تأسیس این تشکیلات با هدف مبارزه با زندانبانان ایجاد شده است. کمون در زندان با الهام از مفاهیم اولیه مرام کمونیستی و زندگی اشتراکی شکل گرفت و در نگاه مارکسیستها نمونه‌ای از جامعه ایده‌ال بی‌طبقه کمونیستی بود. در کمون با حذف مالکیت خصوصی، امکانات محدود رفاهی و مادی بین زندانیان تقسیم می‌شد. کمون در زندان‌هایی که زندانیان باسابقه‌تری داشتند تکامل‌یافته‌تر بود و با قوانین ویژه‌ای اداره می‌شد.عضویت در کمون با شرایط و مقدمات خاصی انجام می‌شد. گروه‌های چپ، نماز را یک حرکت تبلیغی با فلسفه خاص برای گروه‌های مسلمان می‌دانستند، به همین دلیل اولین شرط پذیرفته شدن افراد در کمون، ترک نماز بود. کسی که تازه وارد زندان می‌شد، اگر نماز نمی‌خواند برای عضویت در کمون در نظر گرفته می‌شد. البته فرد جدید بلافاصله در کمون پذیرفته نمی‌شد بلکه ابتدا تحت یک بازجویی اجمالی قرار می‌گرفت و مدتی درمورد وی تحقیقات به عمل می‌آمد تا روشن شود طی مراحل بازجویی با ساواک همکاری نکرده و به اصطلاح «نبریده» و همچنان به اصول خود پایبند است. به این دوران «قرنطینه» می‌گفتند. پس از طی دوران قرنطینه و تأیید فرد توسط کادر مرکزی کمون، به تدریج به عضویت کمون درمی‌آمد. عمده‌ترین گروه‌های عضو کمون در طی سال‌های مختلف عبارت بودند از: حزب توده، حزب رنجبران، حزب دمکرات کردستان، جبهه ملی، مائوییست‌ها، سازمان مجاهدین خلق و سازمان مارکسیست ـ لنینیستی طوفان. علاوه بر گروه‌های منسجم چپ، افرادی نیز جدا از کمون زندگی می‌کردند و تنها در تصمیم‌گیری‌های عمومی شرکت داشتند. طی سالهای 1350 تا 1354 ش برخی از جمع‌های اسلامی نیز به کمون بزرگ پیوستند و در سال 1354 ش در زندان شماره 2 و 3 زندان قصر بیشتر از پانصد نفر با عقاید متفاوت، کمون مشترک داشتند. در این سال، و پس از آشکار شدن تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق و صدور فتوای مشهور علمای زندانی در نجس بودن مارکسیست‌ها و ممنوع بودن حشر و نشر با آنها؛ مذهبی‌ها جمع خود را از کمون کمونیستها و اعضای سازمان مجاهدین خلق جدا کردند. (دائرۀالمعارف زندان سیاسی عصر پهلوی)

منبع:

کتاب حبیب‌الله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 386



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.