تاریخ سند: 1 بهمن 1314
تشویق و پیشرفت رفع حجاب
متن سند:
13141101
اسم کشف کننده خلیلی
(ارکان حرب کل قشون)
مرموزات
تاریخ وصول 1 /11 /1314
کشف تلگراف . لشگر فارس1 از شیراز2
نمره وارد6224
تاریخ اصل30 /1ماه1314
تاریخ مخابره لیله1 /11ماه1314
تاریخ کشف ماه ۱۳۱
ستاد ارتش
عطف به نمره ۶۱۹۵ قبل از وصول امر مبارک در تشویق و پیشرفت رفع حجاب اقدام و مجالس مهمانی از طرف فرماندهان و رؤسا برای این منظور تشکیل و عملی گردید و کلیه افسرانی که متأهل هستند خانمهایشان بدون حجاب میباشند.3
نمره ۱۹۰۷ -30 /1 /14
سرتیپ زندیه4
مراتب عینا به شرف عرض رسید.
2 /11 /14
توضیحات سند:
۱- در فروردین سال ۱۳۱۴ که یک تجدید کلی در سازمان لشگرها، تیپها و هنگ ها پدید آمد لشگر فارس نیز به عنوان لشگر نمره ۷ معرفی و نامگذاری شد. (ر.ک به پنجاه سال تاریخ نیروی زمینی، محمد کاظمی، صفحات ۱۵۶ و ۱۵۷).
۲ - شیراز مرکز استان فارس قبل از تقسیمات کشوری در سال ۱۳۱۶، جزء یکی از چهار ایالت کشور بود. بعد از تقسیمات کشوری در سال مزبور که کل کشور به ده استان تقسیم شده و هر استانی نامی و شمارهای پیدا کرد شیراز مرکز استان هفتم قرار گرفت و شهرهای بهبهان، بوشهر، فسا، آباده، لار و... در تحت تابعیت آن قرار گرفتند. این شهر یکی از قدیمترین، معروفترین و زیباترین شهرهای ایران در طول اعصار گذشته و حال بوده و هست و چند بار پایتخت سلاطین و شاهان قرار گرفته است لذا آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی فراوان در آن جای دارد. از سال ۱۳۱۲ تا اواخر سال ۱۳۱۴ مجید آهی والی آن بوده است. (ر.ک: وزارت کشور از دیروز تا امروز، ناصر نجمی، صفحات ۳۷ و ۳۹ رهبر فرماندار، وزارت کشور، صفحات ۶۶۱ به بعد، بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی، ناصر نجمی، صفحه ۲۲ و فرهنگ معین).
۳- شهر شیراز و علما و مردم متدین آن یکی از اولین شهرهایی بوده که نسبت به کشف حجاب عکس العمل نشان داده و علیه آن موضع گیری کرده بود. به طوری که این موضعگیریها حتی قبل از اعلام رسمی کشف حجاب بروز و تبلور یافت. در زمانی که حکومت پهلوی سعی در زمینه سازی کشف حجاب داشت علما و مردم در یک اقدام منسجم علیه آن طرح استعماری و ضد دینی و فرهنگی واکنش نشان دادند و حتی پیش از قیام مردم مشهد به این مهم پرداختند. جریان بدین صورت بود که در یکی از شبهای جمعه ماه ذی الحجه سال ۱۳۵۳ قمری [اسفند ۱۳۱۳ شمسی] در مدرسه شاهپور شیراز جشنی برپا میشود. در این جشن على اصغر حکمت وزیر معارف وقت شرکت میکند. در پایان جشن اتفاقی میافتد که چون بمب بر روی شهر شیراز منفجر میگردد... پس از ختم گفتارها و سخنرانیها عدهای دختر جوان بر روی سن ظاهر گشته و پوشش از روی برگرفتند و با چهرهای باز و گیسوانی نمایان پایکوبی را آغاز کردند، حاضرین دچار شگفتی گشته و عدهای بنا به اعتراض، جشن را ترک گفتند. فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماع عظیمی بر پا گشت. مردم میخواستند بدانند که در مقابل این توطئه عظیم چه باید بکنند. سید حسام الدین فالى (فال اسیری روحانی متعهد و مبارز بر فراز منبر قرار گرفت و در حاکمیت جو اختناق و خفقان و زور، رفتار توهین آمیز دیروز را محکوم ساخت و مسئولین حکومت را به باد انتقاد گرفت و به مردم هشدار داد که مواظب توطئهها باشند... سید مذکور در چنگال دژخیمان رضاشاه افتاده، دستگیر و محبوس گشت... چندی پس از این واقعه جشن دیگری در میدان جلالیه در ارتباط با جشن نخست برگزار شد. جشنهایی کاملا سازمان یافته، مشخص و استعمارگرانه، در جشن اخیر اکثریت دختران شرکت کننده از طبقات مرفه و کارمندان دستگاه اداری بودند و بیحجاب. ذکاءالملک فروغی نخست وزیر آن وقت دولت حضور داشت. علی اصغر حکمت نطق مفصلی میکند و تاکید میورزد که: «امر همایونی است و باید کشف حجاب صورت گیرد.» (قیام گوهرشاد، سینا واحد، صفحه ۳۵ همچنین ر.ک : فصلنامه تاریخ معاصر، سال اول شماره ۲، تابستان ۷۶، مقاله روند کشف حجاب و واکنش روحانیان، حمید بصیرت منش، صفحه ۸۱).
بعد از اعلان رسمی کشف حجاب و در سالهای بعد از سقوط رضا خان نیز شهر شیراز و علما و مردم آن تن به کشف حجاب نداده، عده کثیری از آنها را در مقابل این توطئه به اشکال مختلف مقاومت میورزیدند. در زیر به دو سند در این خصوص اشاره میشود.
نامه وزارت داخله به ریاست وزرا، اداره سیاسی، نمره۲۱۱۰/۱۱۷۳، به تاریخ ۲۷ بهمن 1314
«مرقومهای از ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی رسیده بود که مطابق اطلاعات واصله موضوع نهضت نسوان در... فارس پیشرفتی ندارد و علت این سستی و غفلت را استعلام فرموده بودند. از طرف وزارت داخله جریان امر از ایالات مزبور استفسار و تأکید بلیغ در پیشرفت منظور گردید...»
نامه اداره اطلاعات اداره کل شهربانی به وزارت کشور، شماره861 /9127 /1 . به تاریخ 3 /7 /1322فوری، محرمانه، مستقیم «طبق گزارش تلگرافی رمز شماره ۲۰۹۶ شهربانی شیراز معروض میدارد:
طبق اطلاع واصله تلگرافی از طرف حاجی آقا حسین قمی مجتهد به عنوان علمای شیراز رسیده که پیشنهادات پنج گانه ایشان مورد تصویب دولت واقع و برای پیشرفت منظور، علمای شیراز جدیت نمایند. در اثر این خبر علما و وعاظ راجع به حجاب مذاکراتی کرده و بانوان را ترغیب مینمایند. گر چه شهربانی مربوطه بوسایل مقتضی از اقدامات آنها جلوگیری نموده ولی نسبت به دخالت وعاظ در امر حجاب، کسب آموزش نموده است مستدعی است امر و مقرر فرمایند از هر اقدامی که باید به عمل آید نظریه اعلام گردد. کفیل شهریانی کل کشور، پاسیار سیف [دستور در حاشیه سند]... وعظ را باید از دخالت در امر حجاب ممنوع ساخت. [امضا.] »
(سند اول: خشونت و فرهنگ، سازمان اسناد ملی ایران، صفحه ۱۶ - سند دوم: واقعه کشف حجاب، سازمان مدارک و مؤسسه پژوهش... صفحه ۴۵۴).
۴- سرتیپ ابراهیم زندیه یکی از افسران جنایتکار و فاسد حکومت رضا خان بود. در پاییز سال ۱۳۰۷ ش اولین برخورد نظامی بین عشایر فارس و قوای دولتی رخ داد. سرلشگر حبیب الله شیبانی در تنگ تامرادی با عشایر بویراحمدی درگیر شد. تمام نیروهای دولتی کشته شدند و شیبانی که فرماندهی قوای فارس را به عهده داشت به خاطر این شکست به تهران احضار شد و پس از محاکمه به سه سال زندان محکوم شد. پس از او در مورخه ۲۰ شهریور ۱۳۰۹ سرتیپ ابراهیم زندیه که در آن زمان درجه نایب سرهنگی داشت به فرماندهی قوای فارس و فوج پهلوی منصوب شد و به همراه ۱۶۰۰ سرباز و تعدادی توپ به سوی نواحی شرق فارس رهسپار شد و بعد از یک جنگ نابرابر، آنقدر جنایت و کشتار کرد و آن چنان بلایی بر سر عشایر آورد که باورکردنی نیست. پس از تسلط بر منطقه، مهدی سرخی را که پس از سالها جنگ و گریز بنا به تامین سرهنگ زندیه تسلیم شده بود به همراه شخص دیگری بدون هیچ گونه محاکمهای اعدام کرد. در مورخه ۱ فروردین ۱۳۱۲ عدهای از صاحب منصبان قشون ترفیع درجه گرفتند که از جمله سرهنگ ابراهیم زندیه بود که به درجه سرهنگ تمامی نایل شد. وی در سال ۱۳۱۶ با درجه سرتیپی کفالت دایمی لشگر فارس را به عهده داشت و به خاطر جنایات و شدت عمل و خشونتی که در طول پنج سال حکومت خود در فارس نسبت به عشایر روا داشته بود و زیاده رویها و سوء استفادهایش که بسیار وسیع بود، رضاشاه خود شخصأ به شیراز رفته او را خلع درجه نمود و به زندان افکند. خسرو روزبه درباره او میگوید: «سرتیپ زندیه در شیراز رسما به ناموس افسران زیردست خود و دختران خواندن و تجار شهر تجاوز میکند.» (ر.ک : شورش عشایری فارس، کاوه بیات، صفحات ۸۷ و ۱۲۴ و ۱۲۵ و ۱۲۷ و ۱۳۶، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، دکتر عاقلی، صفحه ۴۱۵، روزشمار تاریخ ایران، دکتر عاقلی، جلد اول، صفحات ۲۵۵ و ۲۷۱ و اطاعت کورکورانه، خسرو روزبه، صفحه ۱۰).
منبع:
کتاب
تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد صفحه 186