تاریخ سند: 21 آبان 1357
موضوع: تظاهرات در نقده
متن سند:
از: 16 /4 ﻫ 1 تاریخ:21 /8 /1357
به: 312 شماره: 8178/ه 16
موضوع: تظاهرات در نقده
روز یکشنبه مورخه 14 /8 /57 عدهای از فرهنگیان نقده مردم را به خانه معلمان دعوت کرده آنگاه در ساعت 1:00 رجبعلی علمی نیک دبیر دبیرستانهای نقده پس از پخش اسکناسهای فتوکپی شده ملصق به عکس خمینی خطاب به حاضرین گفته است افراد هر چه زودتر به مسجد صاحبالزمان1 بروند حاضرین در خانه معلمان به مسجد صاحبالزمان رفتند در این هنگام شیخ مرتضی رضوی به منبر رفته ابتدا نامهای از شریعتمداری قرائت نمود و طی آن مردم را به پیادهروی با آرامش دعوت کرده و سپس درباره قربانی و ذبح بحث کرده و گفته است در جهاد اسلامی شما بایستی از جان خود بگذرید و قربانی راه حق بشوید، منتهی فرصت را کمتر به دژخیم بدهید (مأموران امنیتی پلیس) مشارالیه در این سخنرانی کلاً مردم را برای یک جهاد بزرگ و قتل و کشتار دعوت کرده و در این موقع صلوات بلندی از بیرون مسجد شنیده شد که پس از لحظهای اکراد به رهبری خلیل مرادی، حسن سفری لواشلوئی، مصطفی و محمد مراد رسولی دبیران نقده وارد مسجد شدند که نامبردگان باند انتظامات به دست داشتند پس از ورود آنان به داخل مسجد، سیدمحمد حسنی (واعظ و دبیر) قطعنامه 14 مادهای را از طرف روحانیون قرائت کرده و طی آن ضمن همبستگی با اصناف و فرهنگیان بازگشت خمینی به ایران و انحلال سازمان امنیت و آزادی زندانیان سیاسی و لغو شرکت سهامی زراعی2 را به فوریت خواستار گردیدهاند، در ساعت 12:15 همگی از مسجد خارج و حدود 7000 نفر وارد خیابان شدند حدود 50 نفر مأمور انتظامی از بین دبیران و اصناف صفوف تظاهرکنندگان را هدایت میکردند این افراد شروع به راهپیمایی در خیابانهای شهر نمودند آنان جلوی دانشگاه آزاد رفتند سپس از آنجا برگشته به سوی فرمانداری حرکت و در میدان آریامهر نماز جماعت برپا کردند و پس از برگزاری نماز باز به سوی جنوب شهر روانه شدند در مقابل گروهان ژاندارمری به علت شعارهایی که بین افراد اسلامی و افراد کمونیستی از جمله دانشجویان دانشگاه آزاد داده میشد برخوردی بین طرفین روی داده و آنان با چاقو به سوی یکدیگر حملهور شدند، منتهی آسیبی به علت میانجیگری مأموران انتظامی شخصی که بین خود انتخاب کرده بودند به کسی وارد نیامد پس از چندی افراد متفرق شدند این افراد شعارهایی اسلامی که نوشته و با خود حمل میکردند همگی خواستار حکومت اسلامی بودند و شعارهایی که بیشتر از همه توهینآمیز و تحریککننده بوده به وسیله غلام بناوند خدمتگزار اداره آموزش و پرورش نقده علیرضا محمدنژاد، دانشآموز داده میشد متن شعارهای آنها بدین شرح بود، مسجد کرمان را دین مسلمان را کتاب قرآن را شاه به آتش کشید بقیه تظاهرکنندگان جمله شاه به آتش کشید را تکرار میکردند، سهرابزاده دانشآموز، سلیمان علیزداه، صادق ولیزاده، یداله علیزاده، پسران حاج بابا محمودی، پسر حاج نصیر جوادی، عاملین اصلی دادن شعار بوده و بقیه به صورت دسته جمعی به تبعیت از آنها شعارها را تکرار میکردند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد اکثر شرکتکنندگان در این راهپیمایی به طرفداری از اسلام و خمینی شرکت داشتند ولی عدهای سودجو که اکثراً در بالا نام برده شده با داشتن مرامهای کمونیستی، ضد ملی، حتی ضد حکومت و شاه وارد میدان تظاهرات شده بودند که اینها چیزی از اسلام و دین و قرآن نداشتند بلکه سعی داشتند که با تبلیغات خویش علاوه بر تحریک مردم آنان راه به شاه و مملکت بدبین نمایند، اینک یک برگ فتوکپی پولهای ساختگی خمینی در تبریز که به وسیله رجبعلی علمی نیک دبیر دبیرستانهای نقده بین افراد توزیع گردیده به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه یکشنبه: همانطوریکه قبلاً به استحضار رسیده حدود 5000 نفر از طبقات مختلف مردم در این تظاهرات شرکت داشتهاند با توجه به دسترسی و میزان اعتماد شنبه دادن شعارهایی به شرح فوق توسط گردانندگان اشاره شده صحیح به نظر میرسد ضمناً اکثر نامبردگان بالا مسبوق به سابقه مضره سیاسی میباشند که سوابق آنان در 4/ه و مرکز موجود است. حامد
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است. الوند
نظریه 16: نظریه دوشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه 16 /4 ﻫ مورد تأیید است.
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه تأیید میشود.
توضیحات سند:
1. مسجد صاحبالزمان(عج) نقده در خیابان حافظ کوی بهارستان این شهر واقع و محل برگزاری نماز جمعه این شهرستان است.
2. قانون تشکیل شرکتهای سهامی زراعی در 13 ماده و چهار تبصره در 5 /10 /1346 به تصویب مجلس شورای ملی و در 27 /10 /1346 به تصویب مجلس سنا رسید. تشکیل این شرکتها از پیامدهای اجرای اصلاحات ارضی بود و هدف از آن جلوگیری از خرد شدن اراضی و غیر اقتصادی شدن آنها بود. (ماده1)
در اجرای قانون اصلاحات ارضی که بخشی از آن مربوط به ایجاد شرکتهای سهامی زراعی بود، در یک یا چند پارچه آبادی یک شرکت زراعی ترکیبی ایجاد میکردند. کشاورزان هم قانع میشدند که زمینهای خود را در اختیار شرکت گذاشته و در عوض، تعدادی از سهام را به دست آوردهاند. تعاونیهای زراعی توسط کارشناسانی که از تهران اعزام میشدند اداره میشد و هزینههای هنگفتی در زمینه ماشینآلات و پرداخت حقوق مسکن و سایر تأسیسات داشت که همه غیر کشاورزی بود و مدیران شرکتهای تعاونی غالباً ادعا میکردند که شرکتهای آنها سودآور است اما سرمایهگذاریهای اولیه و سنگین دولت را محسوب نمیکردند. از این رو ادعای آنها با حقیقت وفق نمیداد. در سالهای آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد کثیری از این شرکتهای سهامی زراعی از هم پاشیده شد. (ر. ک : نیکی آر. کدی، ریشههای انقلاب ایران، عبدالرحیم گواهی، دیبا، تهران 1369، ص 250)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد دوم صفحه 35