تاریخ سند: 17 آبان 1355
متن سند:
به: 342
از: 20 ه 22 شماره: 61811 /20 ه 22
اخیرا شخصی به نام عبدالحسین
سرداری1 (دائی آقای هویدا نخست وزیر) که
مدت 20 سال است در لندن زندگی می نماید
و مدتی است به تهران آمده در نخست وزیری
اطاق مشاور مخصوص نخست وزیر اظهار
می داشت من به امیرعباس (منظور
نخست وزیر است) گفتم که کاری به من بدهد
که بیایم به تهران او گفت همه مردم در حال
فرارند و می خواهند از اینجا بروند تو
می خواهی بیائی اینجا.
نظریه شنبه: پاسخ نخست وزیر به نامبرده و
اظهارات آقای سرداری از طرف ایشان از نظر
اذهان عمومی صحیح نمی باشد.
نظریه سه شنبه: نظریه شنبه مورد تایید است.
تاکستانی
نظریه چهارشنبه: با توجه به نظریه شنبه خبر قابل بررسی می باشد.
ماجد
موضوع را ذکر کنید
مدتی است به تهران اشتباه است
اداره کل سوم 17 /8
اداره دوم عملیات 16 /8 /35
اشتباه است
توضیحات سند:
1ـ عبدالحسین سرداری فرزند سلیمان (ادیب السلطنه) در سال 1281 ه ش در تهران به دنیا آمد.
از سوابق مشارالیه که دائی امیرعباس هویدا می باشد، اطلاع دقیقی در دست نیست ولی در سال 1336 که به عنوان
رایزن سفارت کبرای ایران در بغداد منصوب شده، در سوابق وی آمده است:
«قبلاً رئیس اداره دفتر و بایگانی وزارت خارجه بوده و در تاریخ 12 /9 /1331 دستور جلوگیری از صدور گذرنامه، برای وی
داده اند.
»
و در تاریخ 12 /9 /1331 گفته اند:
«ایشان تاکنون برای دریافت گذرنامه مراجعه نکرده است و طبق مندرجات روزنامه اطلاعات تحت تعقیب می باشد.
آنچه در خارج مسموع شد، مشارالیه در یکی از مأموریت های خارج از کشور مرتکب اختلاس از سفارتخانه مربوطه شده
و به تهران احضار و تحت محاکمه قرار گرفته و گفته می شود که گویا تبرئه شده است.
وی یک دختر روسی را که هنوز هویت او معلوم نیست و فروشنده قنادی فیروز در خیابان نادری، چهارراه قوام السلطنه
بوده، به عنوان کلفتی به خانه خود برده و هم اکنون [سال 1336] با او زندگی می کند.
»
عبدالحسین سرداری که با علیقلی اردلان (وزیر خارجه وقت)، و عبدالحسین راجی (وزیر فرهنگ وقت) دوستی و
معاشرت داشته، مدت 25 سال در کشورهای اروپایی (برای تحصیل و مأموریت) اقامت داشته و مدتی مشاور مدیر امور
فنی و بین المللی لندن بوده است و در سال 1335 برای تدریس حقوق بین الملل در دانشگاه جنگ دعوت شده است.
مشارالیه که از فراماسونرهای قدیمی بود، در زمان حضور در بغداد در تاریخ 12 /8 /1336 نامه ای برای محمدخلیل
جواهری (از احیاکنندگان فراماسونری در ایران) ارسال کرده است که نشانگر دوستی دیرینه با وی می باشد.
سرداری در
این نامه می نویسد:
«استاد اعظم حضرت آقای محمدخلیل جواهری
آقای رائد خبر فاجعه دردناک و نیز اظهار لطف و مرحمت خاص جنابعالی را در آن ...
اطلاع دادند.
فاجعه ای بدین بزرگی برای دیگران غیرقابل تحمل است ولی شخص متین و بااراده و بزرگ منشی چون جنابعالی قادر
خواهند بود که آرامش درونی و قوت اعصاب خود را از دست ندهند و در برابر اراده خداوند...
تسلیم باشند.
این برادر
کوچک، نهایت تأثر و همدردی خود را تقدیم میدانم (میدارم) و از خداوند خواهانم آن برادر بزرگوار و ارجمند و خانواده
گرامی را از هر گزندی در آینده محفوظ دارد و این فاجعه...
برای آن خاندان...
و محترم باشد.
سپاسگزاری خود را از ابراز
تفقدی که...
تقدیم میدارم در این جا با جناب آقای دولت شاهی و آقای رائد همیشه ذکر آن استاد اعظم در میان است.
در خاتمه استدعا می کنم ...
ارادت بنده را به دوست و برادر بزرگوار آقای میرزا موسی خان ابلاغ فرمائید.
ارادتمند
عبدالحسین سرداری»
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 401