صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

عبدالرحیم ربانی شیرازی

عبدالرحیم ربانی شیرازی


متن سند:

1- عبدالرحیم ربانی شیرازی فرزند بمانعلی شغل واعظ
نامبرده فوق یکی از وعاظ ناراحت و افراطی شهرستان قم بوده که به انحاء مختلف نسبت به مسموم نمودن افکار مردم اقدام و از سال 2523 فعالیت‌هایی به شرح زیر انجام داده است:
الف ـ در 2 فروردین ماه سال 2523 در مجالس وعظی که در مدرسه فیضیه قم برپا گردید سخنرانی و طی آن مردم را تحریک به انجام فعالیت‌های ضد ملی نموده است که به همین لحاظ تذکرات لازم به وی داده می‌شود.
ب ـ در آبان‌ماه سال ۲۵۲۳ به سبب تحریکاتی که در بین اهالی و طلاب قم به عمل می‌آورد و ارتباطاتی که با عناصر مخالف به‌ منظور اخلال در نظم برقرار نموده بود دستگیر و پس از مدتی با اخذ تعهد آزاد می‌گردد. مشارالیه به‌ محض آزادی فعالیت‌های خود را شدیداً پیگیری و از کوچکترین فرصت جهت هدایت طلاب به راه‌های ناصواب و مخالف با دولت اقدام که در نتیجه مجدداً در اسفند ماه دستگیر و پرونده وی به صدور قرار منع پیگرد منتهی می‌شود.
پ ـ مشارالیه که از عناصر اخلالگر و شناخته شده بوده پس آزادی مجدد نیز دست از فعالیت‌های خود برنداشته و در سال‌های ۲۵۲۴ و ۲۵۲۵ ضمن تشکیل جلسات محرمانه، تصمیماتی بر علیه دولت از قبیل تهدید و ارعاب و حتی ترور اتخاذ و درصدد به راه انداختن بلوا و آشوب در شهرستان قم برمی‌آید که نتیجتاً در فروردین ماه سال ۲۵۲۵ برای بار سوم دستگیر و از منزل وی تعدادی اوراق مضره و اعلامیه‌هایی که علیه مصالح ملی بوده کشف و پس از مدتی با قرار التزام آزاد می‌گردد.
ت ـ پس آزادی از زندان به شهرستان‌های مختلف از جمله شیراز مسافرت و با ایادی خود تماس و ضمن تشکیل جلساتی آنان را به‌ اتفاق و اتحاد تشویق می‌کند.
ث ـ در اواخر سال ۲۵۲۵ نامبرده اعلامیه‌هایی در انتقاد از لایحه حمایت خانواده تهیه و توسط ایادی خود توزیع می‌نماید.
ج ـ در سال ۲۵۲۳ به‌ اتفاق عده‌ای از روحانیون ناراحت و افراطی در زمینه تهیه و توزیع اعلامیه‌های مضره علیه دولت فعالانه اقدام نموده است.
چ ـ نامبرده در جریان مراسم فرخنده تاجگذاری به‌ اتفاق تعدادی از همفکرانش ضمن تشکیل جلسات مخفی و انتشار اعلامیه‌های مضره و شعارهای ضد ملی تحریکاتی بین طبقات مختلف در رد مراسم مزبور به عمل آورده که به همین لحاظ برای بار چهارم دستگیر و سرانجام به دو سال حبس محکوم که پس از مدتی بازداشت مورد عفو ملوکانه واقع و در روز 6 /8 /2527 آزاد می‌گردد.
ح ـ با اینکه فرد موصوف از مراحم ملوکانه برخوردار و از زندان آزاد می‌گردد مع‌هذا مجدداً فعالیت‌های خود را ادامه و در سال ۲۵۲۸ ضمن تشکیل جلسات خصوصی شدید از دولت انتقاد و تحریکات مضره‌ای در بین اطرافیان خود می‌نماید.
خ ـ نامبرده در سال ۲۵۲۹ ضمن تهیه اعلامیه‌های مضره با برقراری ارتباط با عناصر مشکوک اقدامات ضد ملی خود را دنبال که مجدداً دستگیر و با اخذ تعهد کتبی مبنی بر عدم فعالیت در آینده آزاد می‌گردد.
د ـ نامبرده به تعهدات خود نیز عمل ننموده و مجدداً تحریکات قبلی را پیگیری و مخارج فعالیت‌های مضره خود را از محل سهم امام که در اختیار وی قرار می‌گرفته تأمین می‌کرده است.
ذ- در سال ۲۵۳۰ با تماس با عده‌ای از ایادی خود تحریکات و فعالیت‌های دامنه‌داری را در زمینه مخالفت با برپایی جشن‌های دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی 1 ایران شروع و در مجالس به‌ شدت از برگزاری جشن‌ها انتقاد و اعلامیه‌هایی نیز در رد جشن‌ها منتشر که به همین سبب دستگیر و در بازرسی از منزلش اعلامیه و مدارک مضرهای کشف گردیده است.
ر ـ فرد موصوف در سال ۲۵۳۱ از زندان آزاد و مجدداً به فعالیت‌های خلاف خود ادامه که به‌ منظور جلوگیری از انحراف فکری دیگران ممنوع‌الوعظ می‌گردد.
ز ـ در اواخر سال ۲۵۳۱ اقدامات وسیعی را جهت جمع‌آوری پول به‌ منظور کمک به خانواده‌های زندانیان ضد امنیتی معمول داشته است.
ژ ـ در سال ۲۵۳۲ نامبرده با یک گروه مارکسیست اسلامی که در شهرستان قم مبادرت به کشتن یک نفر پاسبان و مجروح نمودن دو نفر دیگر از پاسبانان شهرستان قم نموده بودند مرتبط و بنا به اعتراف اعضاء دستگیر شده گروه مزبور، مشارالیه همکاری‌هایی با آنان داشته است لذا نامبرده دستگیر و در بازرسی از منزلش تعدادی اعلامیه و کتب و جزوات مضره کشف و سرانجام به سه سال و یک ماه حبس محکوم می‌شود.
س ـ نامبرده پس آزادی از زندان به سبب داشتن افکار منحرف، فعالیت‌های گذشته خود را دنبال و ضمن ارتباط با سران جبهه به‌اصطلاح ملی سابق اقدامات ضد ملی خود را پیگیری می‌نماید.
نامبرده در جریان حوادث اخلالگرانه آذرماه سال ۲۵۳۶ شهرستان قم به‌ اتفاق عده‌ای از همفکرانش از عاملین اصلی اخلالگران و خرابکاری‌های شهرستان مذکور بوده که به همین لحاظ طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در کاشمر محکوم و به محل مزبور اعزام می‌شود. مشارالیه در محل تبعید نیز شروع به تحریکاتی در بین اهالی نموده و طبق تصمیم کمیسیون مزبور محل تبعید وی به فیروزآباد فارس تغییر و چون در این منطقه نیز دست به فعالیت‌های ضد ملی می‌زند لذا به شهرستان سردشت تغییر محل داده می‌شود.
۲- محمدصادق صادقی گیوی معروف به خلخالی فرزند یدالله شغل واعظ نامبرده فوق از جمله وعاظ ناراحت و افراطی می‌باشد که همواره با تحولات مترقیانه کشور مخالفت و به انحاء مختلف سعی داشته اطرافیان خود را به انجام اقدامات ضد ملی تحریک نماید. سوابق مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ در جریان وقایع سال ۲۵۲۲ شهرستان قم که عده‌ای از طلاب در اثر برخورد با مأمورین زخمی و در بیمارستان بستری بودند، نامبرده جهت تأمین مقاصد سوء خود اقدام به تهیه عکس از مجروحین نموده که فیلم مربوطه توسط شهربانی از بین برده می‌شود.
ب ـ در سال ۲۵۲۲ با انجام تبلیغات سوء در بین طلاب و اهالی شهرستان قم آنان را تشویق به مخالفت با دولت و همکاری با آشوب‌طلبان می‌نموده است و در تهیه و توزیع اعلامیه‌های مضره نیز دست داشته است که به همین لحاظ دستگیر و پرونده وی پس از سیر مراحل قانونی منجر به صدور قرار منع پیگرد گردیده است.
پ ـ در تاریخ 7 /12 /2523 مجالس یادبودی در شهرستان قم برگزار که به تحریک نامبرده در پایان مجالس مزبور شرکت‌کنندگان شروع به انجام تظاهرات خیابانی و دادن شعارهای مضره می‌نمایند. لذا مشارالیه دستگیر و با صدور قرار منع پیگرد آزاد می‌شود.
ت ـ در سال ۲۵۲۵ در شهرستان خمین ضمن سخنرانی مبادرت به ایراد مطالب خلاف مصالح ملی در رد انقلاب شاه و ملت می‌نماید که از ادامه منبر وی توسط شهربانی جلوگیری شده است.
ث ـ در سال ۲۵۲۶ در شهرستان خلخال ضمن شرکت در جلسات سخنرانی مبادرت به بیان مطالب تحریک‌آمیز و ضد ملی نموده و از دولت به‌ شدت انتقاد کرده است.
ج ـ در سال ۲۵۳۰ در یک مجلس خصوصی نسبت به مقام شامخ سلطنت اهانت نموده است.
چ ـ در سال ۲۵۳۰ در مسجد گیوی از توابع خلخال ضمن ایراد سخنان تحریک‌آمیز و انتقاد از دولت جوانان را تشویق به مخالفت با دولت و انجام اقدامات ضد میهنی نموده است.
ح ـ در آبان‌ماه سال ۲۵۳۱ از طرف بخشداری بخش گیوی شهرستان خلخال از نامبرده دعوت شده که در مراسم جشن میلاد شاهنشاه آریامهر شرکت و نسبت به ذات اقدس ملوکانه دعا و نیایش نماید، لکن مشارالیه در مراسم شرکت ولی از انجام مراسم نیایش خودداری و سخنان تحریک‌آمیزی نیز ایراد می‌نماید.
خ ـ در سال ۲۵۳۲ به سبب تحریکاتی که از ناحیه مشارالیه در بین اهالی قم در زمینه مخالفت با اقدامات دولت و ایجاد شورش و بلوا انجام می‌شده طبق رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان مذکور به سه سال اقامت اجباری در انارک یزد محکوم شده است.
د ـ در انارک یزد نیز اقدامات ضد ملی را خود دنبال و ضمن شرکت در مجالس سخنرانی به تحریک مردم و مسموم نمودن افکار عمومی مبادرت که به همین سبب محل تبعید وی در سال ۲۵۳۳ به شهرستان رودبار تغییر می‌کند.
ذ- در سال ۲۵۳۵ مدت محکومیت نامبرده خاتمه یافته و به شهرستان قم مراجعت و ضمن تدریس در مسجد امام قم مجدداً فعالیت‌های اخلالگرانه و تبلیغات شوم خود را در بین طلاب شهرستان مذکور شروع می‌نماید.
ر ـ در تاریخ 11 /9 /2536 نامبرده به همراه عده‌ای دیگر از وعاظ ناراحت و افراطی شهرستان قم در مجلس ترحیمی که در مسجد اعظم منعقد بوده شرکت و چون مشارالیه ممنوع‌المنبر بوده لذا به‌ طور ایستاده شروع به انجام سخنرانی تحریک‌آمیز و تشویق مردم به اخلالگری می‌نماید که در پایان مجلس شرکت‌کنندگان در اثر تحریکات نامبرده و سایر وعاظ به خیابان‌ها ریخته و اقدام به شکستن شیشه‌های بانک‌ها و وارد آوردن خسارات مالی به برخی از اماکن دولتی و دادن شعارهای ضد ملی می‌نمایند.
چون نامبرده با روحیه ماجراجویانه خود یکی از محرکین اصلی مردم به انجام اخلالگری در حوادث تأسف‌آور شهرستان قم بوده لذا برابر رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در رفسنجان محکوم و به این محل اعزام می‌شود. مشارالیه در رفسنجان نیز با عده‌ای از اهالی و عناصر ماجرا جو تماس و اقدامات سوء خود را دنبال که در اثر تحریکات وی روز 29 /11 /2536 عده‌ای از اهالی به خیابان‌های رفسنجان ریخته و شروع به انجام تظاهرات و دادن شعارهای مضره می‌نمایند. لذا چون ادامه اقامت وی در رفسنجان نیز به مصلحت نبوده طبق تصمیم کمیسیون مزبور محل تبعید وی به شهرستان لار تغییر یافته است.
3 ـ عبدالمجید معادیخواه فرزند حسین شغل واعظ
نامبرده فوق یکی از وعاظ ناراحت شهرستان قم بوده که از سال ۲۵۲۸ با اقدامات ضد ملی خود همواره تحریکاتی در بین طبقات مختلف انجام داده است. خلاصه سابقه مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ در سال‌های ۲۵۲۸ و ۲۵۲۹ هنگامی که واعظ مسجد همت و هدایت تهران بوده سخنرانی‌های تحریک‌آمیزی در انتقاد از رژیم ایراد و مردم را به مبارزه تشویق و ترغیب نموده است.
ب ـ در یکی از منابر خود در سال ۲۵۲۹ ضمن تحریک مردم به مبارزه، از حوادث ۱۵ خرداد سال ۲۵۲۲ صحبت و اضافه نموده: «هدف مقدس بود اما راه درست نبود». همچنین در سال مزبور در جلسات مذهبی ضمن سخنرانی شدیداً به دستگاه‌های دولتی و وسایل ارتباط جمعی حمله و آنان را محکوم به خیانت و دروغگویی نموده است که به همین لحاظ چندین بار تذکرات لازم به‌ منظور جلوگیری از اعمالش به وی داده می‌شود.
پ ـ چون دادن تذکرات به نامبرده مؤثر واقع نشد و اقدامات و تحریکات ضد ملی خود را ادامه می‌داد لذا در سال ۲۵۲۹ ممنوع‌الوعظ می‌شود.
ت ـ در سال ۲۵۲۹ به سبب انجام سخنرانی‌های خلاف مصالح از طرف شهربانی تجریش تحت تعقیب واقع که ابتدا به شهرستان قم متواری ولی پس از مدتی شخصاً به کلانتری تجریش مراجعه و پس از تحقیقات از طریق اداره اطلاعات شهربانی آزاد می‌گردد.
ث ـ با اینکه در سال ۲۵۲۹ ممنوع‌الوعظ بوده مع‌هذا در جلسات مذهبی شرکت و از منبر استفاده و به بیان مطالب خلاف مبادرت می‌کرده است. لذا مشارالیه احضار و چون کتباً تعهد می‌دهد که از ادای مطالب منحرف‌کننده و خلاف خودداری کند، با ادامه سخنرانی وی موافقت می‌شود.
ج ـ در سال ۲۵۳۰ مجدداً رویه گذاشته خود را دنبال و در جلسات متشکله مذهبی در تهران انجام تحریکات مضره مبادرت که به همین سبب ممنوع‌المنبر می‌گردد.
چ ـ در دی‌ماه سال ۲۵۳۰ در تظاهراتی که در شهرستان قم به‌ منظور مخالفت با اقدامات دولت انجام شده بود شرکت کرده است.
ح ـ در سال ۲۵۳۱ در تظاهراتی که به‌ منظور پشتیبانی از اعمال معدومین ضد امنیتی در شهرستان قم برپا شده بود شرکت که به همین لحاظ دستگیر و پرونده وی به صدور قرار منع پیگرد منتهی می‌شود.
خ ـ در سال ۲۵۳۲ با اینکه ممنوع‌الوعظ بوده مع‌هذا در جلسات مذهبی که در تهران و قم تشکیل می‌شد شرکت و با سخنان تحریک‌آمیز خود افکار عمومی را نسبت به پیشرفت‌های دوران انقلاب بدبین می‌کرده که به همین سبب طبق رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان گنبد کاووس محکوم و به این محل اعزام می‌شود.
د ـ به دنبال دستگیری یک گروه مارکسیست اسلامی در سال ۲۵۳۲ و اعترافات اعضاء دستگیر شده، مشخص می‌گردد که نامبرده با گروه مزبور همکاری داشته و با در اختیار قرار دادن کتب و جزوات مضره به آنان در پیشبرد مقاصد خرابکارانه اعضاء گروه فعالیت می‌نموده است. در نتیجه نامبرده که در تبعید بسر می‌برده دستگیر و در بازرسی از منزلش تعدادی مدارک مضره کشف و سرانجام به ۱۸ ماه حبس جنحه‌ای محکوم می‌گردد.
ذ- فرد مزبور در سال ۲۵۳۵ با دادن تعهد عدم فعالیت از زندان آزاد ولی به‌ محض آزادی فعالیت‌های گذشته خود را شروع و در بین اطرافیان خود شروع به تبلیغات مضره می‌نماید.
ر- در خرداد ماه سال ۲۵۳۶ قصد انجام سخنرانی در سمنان داشته که توسط شهربانی جلوگیری شده است.
نامبرده که همواره درصدد به دست آوردن فرصتی جهت انجام مقاصد سوء خود بوده در آذرماه سال ۲۵۳۶ در جلسات ترحیمی که در شهرستان قم برگزار گردید شرکت و ضمن ایراد سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و حمله شدید به دولت، مردم را به ایجاد بی‌نظمی و اخلالگری تشویق می‌نماید. در اثر تحریکات مشارالیه و همدستانش حوادث تأسف‌آوری در روز 11 /9 /2536 به وقوع پیوسته است، لذا طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم نامبرده به سه سال اقامت اجباری در شهرستان سیرجان محکوم که به‌ محض اطلاع از چگونگی رأی متواری، لیکن پس از مدتی در تهران دستگیر و به محل تبعید اعزام می‌شود. فرد مزبور در سیرجان نیز تحریکات خود را در بین مردم آن منطقه شروع و با شرکت در مجالس وعظ مبادرت به ایراد مطالب ضد ملی و تشویق مردم به ایجاد بلوا و آشوب می‌نموده که به همین لحاظ طبق تصمیم کمیسیون مزبور محل تبعید وی از سیرجان به شهرستان شاهپور آذربایجان غربی تغییر یافته است.
۴- محمدمهدی ربانی را نکوهی فرزند ابوالمکارم شغل واعظ
نامبرده فوق یکی از وعاظ ناراحت و افراطی شهرستان قم می‌باشد که همواره با تحریکات خود در ایجاد محیط ناآرام و انحراف فکری طبقات مختلف اقدام نموده است. سوابق مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ در جریان حوادث سال ۲۵۲۲ شهرستان قم با ارتکاب به اعمال مجعول (پوشیدن کفن) تحریکاتی در بین اهالی در مسیر مخالفت با دولت انجام داده است
ب ـ در مورخه 1 /3 /2523 (روز عاشورا) در مجلس سوگواری در کاشان سخنرانی و به وقایع ۱۵ خرداد سال ۲۵۲۲ اشاره و دستگاه دولت را به دستگاه یزید و شمر تشبیه و با بیانات خود وضع مجلس را متشنج و مردم را به انجام اقدامات خلاف مصالح ملی تحریک نموده که به همین لحاظ به ‌وسیله مأمورین شهربانی کاشان دستگیر و پس از مدتی با صدور قرار التزام آزاد گردیده است.
پ ـ نامبرده پس آزادی از زندان به تحریکات و تبلیغات مضره خویش شدیداً ادامه داده و به همین علت مجدداً در دی‌ماه سال ۲۵۲۳ بازداشت و به دو ماه حبس تأدیبی محکوم گردیده است.
ت – با اینکه نامبرده متعهد می‌گردد که غیر از مسائل دینی در مجامع و محافل به بیان مطالب دیگری مبادرت ننماید مع‌هذا در طول سال‌های گذشته همواره به تحریکات خود در مجالس مذهبی ادامه و در انحراف فکری جوانان کوشش می‌نموده است.
ث ـ در سال ۲۵۳۱ به‌ اتفاق چند تن از طلاب افراطی مقیم قم ضمن مراجعه به مراجع عالی‌قدر دینی به عنوان اعتراض به احکام صادره در مورد معدومین و محکومین یک سازمان پنهانی و غیرقانونی که هدف اساسی آن واژگون کردن رژیم از طریق جنگ‌های چریکی بوده، تقاضای تعطیل کلاس‌های حوزه علمیه قم را نموده است. به همین جهت نامبرده در تاریخ 22 /2 /2531 بازداشت و پس از احاله پرونده به دادگاه از اتهام منتسبه برائت حاصل می‌نماید.
ج ـ مشارالیه کماکان به تبلیغات سوء خود در سال‌های ۲۵۳۱ و ۲۵۳۲ ادامه که به همین جهت در تاریخ 22 /5 /2532 طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان‌های شوشتر و فردوس محکوم می‌گردد.
چ ـ یادشده در شهرستان فردوس با استفاده از پنهان‌کاری و عوام‌فریبی و با طرح دوستی با برخی از افراد ساده‌لوح به پیگیری اقدامات خلاف مصالح خود مبادرت و علیرغم تذکرات عدیده‌ای که به وی داده می‌شود در روحیه و طرز رفتار خود تجدیدنظر نمی‌نماید.
ح ـ پس از طی دوران مدت محکومیت و مراجعت به شهرستان قم نیز تحریکات خود را شروع که به همین لحاظ چندین بار ممنوع‌الوعظ می‌گردد. نامبرده در جریان حوادث آذرماه سال ۲۵۳۶ شهرستان قم با بهره‌گیری از اجتماعات مذهبی و تماس با عناصر اخلالگر مردم را تحریک به اخلال در نظم عمومی نموده و تبلیغات مضره وی و همدستانش موجب بروز حوادث ناگواری در روز 11 /9 /2536 در شهرستان قم می‌گردد. در نتیجه مشارالیه طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی به سه سال اقامت اجباری در شهرستان شهر بابک محکوم که به‌ محض اطلاع از رأی کمیسیون متواری، لیکن پس از مدتی دستگیر و به محل مزبور اعزام می‌شود. فرد مزبور در [شهر] بابک نیز تحریکات همه‌جانبه‌ای را آغاز و حتی عده‌ای از اولیای دانش‌آموزان از اینکه مشارالیه افکار فرزندان آنان را منحرف می‌نماید شاکی می‌باشند. ضمناً وقایعی که در ماه‌های اخیر در شهرستان شهر بابک از جمله نوشتن شعار مضره توزیع اعلامیه، تعطیل مغازه‌ها و ایجاد حریق در ساختمان حزب رستاخیز ملت ایران به وقوع پیوسته نیز ناشی از تحریکات نامبرده بوده است.
۵- محمدجواد حجتی کرمانی فرزند عبدالحسین شغل واعظ
نامبرده فوق یکی از وعاظ مخالف و افراطی می‌باشد که از سال ۲۵۱۴ همواره با اقدامات خلاف خود مجدانه در انحراف فکری طبقات مختلف و تحریک آنان به مخالفت با اقدامات مترقیانه مملکتی کوشش می‌کرده است. خلاصه سوابق مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف- در سال ۲۵۱۴ از طرف فرمانداری نظامی به اتهام پخش اعلامیه مضره در شهرستان قم تحت تعقیب قرار گرفته است.
ب ـ در سال ۲۵۳۲ در جلسات مذهبی که در تهران تشکیل می‌گردید شرکت و ضمن ایراد سخنرانی‌های تحریک‌آمیز، شرکت‌کنندگان در مجالس مزبور را به‌ اتفاق و اتحاد تشویق نموده که به همین لحاظ توسط شهربانی دستگیر و به ساواک تحویل و سرانجام به دو ماه حبس تأدیبی محکوم می‌گردد.
پ ـ در سال ۲۵۲۴ به سبب فعالیت و عضویت در حزب ملل اسلامی 2 و انجام اقدامات مخالف مصالح کشور دستگیر و به ده سال حبس محکوم می‌گردد.
ت ـ نامبرده در مدت تحمل کیفر در زندان‌های قصر ـ برازجان و کرمان ضمن تماس و ارتباط با زندانیان ضد امنیتی مخفیانه مبادرت به انجام تبلیغات و تحریکات مضره در بین آنان می‌کرده و همچنین به ‌وسیله نامه و یا توسط ملاقات‌کنندگانش در زندان با ایادی خود در خارج از زندان نیز ارتباط برقرار و فعالیت‌های سوء خود را دنبال می‌نموده است.
ث ـ نامبرده در سال ۲۵۳۴ از زندان آزاد می‌گردد ولی طول مدت محکومیت نیز ویرا از ادامه اعمال گذشته بازنداشته و با توجه به افکار و عقاید سوء خویش مجدداً با عده‌ای از عناصر مظنون تماس برقرار و فعالیت‌های گذشته خود را با پنهان‌کاری بیشتری دنبال و در سخنرانی‌ها نیز مردم را تحریک به ضدیت با دولت و اخلال در نظم می‌نموده است.
ج ـ مشارالیه در جریان وقایع آذر ماه سال ۲۵۳۶ شهرستان قم که منجر به تظاهرات و اخلالگری از طرف عده‌ای ماجراجو و برهم خوردن نظم عمومی شهر گردید نقش فعالی را به عهده داشته و با سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و قرائت یک قطعنامه ۱۴ ماده‌ای که حاوی مطالب مغرضانه‌ای بوده در روز 11 /9 /2536، مردم را تشویق به ایجاد بلوا و آشوب و مخالفت با دولت کرده است.
چون فرد موصوف با ایده و افکار منحرف خود در تهییج و تشویق طبقات مختلف فعالانه کوشش می‌نموده و اقدامات وی و عده‌ای از همدستانش باعث به وجود آمدن حوادث ناگواری در شهرستان قم گردیده بود لذا برابر رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان ایرانشهر محکوم که به‌ محض اطلاع از چگونگی رأی کمیسیون متواری ولی توسط مأمورین در کرمان دستگیر و به محل تبعید اعزام می‌شود. مشارالیه در ایرانشهر نیز ضمن ارتباط با ایادی خود، فعالیت‌های خلاف گذشته را پیگیری و در صدد انحراف فکری اهالی برمی‌آید که به همین لحاظ پس از مدتی طبق تصمیم کمیسیون مزبور محل تبعید وی به سنندج تغییر یافته است.
۶- مرتضی فهیم فرزند غلامرضا شغل واعظ
نامبرده فوق یکی از وعاظ افراطی و مخالف می‌باشد که از سال ۲۵۲۲ همواره با اقدامات و تبلیغات سوء خود تحریکاتی انجام و در انحراف فکری طبقات مختلف کوشش نموده است.
خلاصه سوابق مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ فرد مزبور در سال ۲۵۲۲ به علت انجام تبلیغات مضره دستگیر و با صدور قرار التزام آزاد می‌گردد.
ب ـ در تاریخ 6 /3 /2524 در تهران قصد ملاقات با عده‌ای از زندانیان ضد امنیتی را داشته که در نتیجه بازداشت و ضمن بازرسی بدنی چند فقره اعلامیه مضره از وی کشف و سرانجام به ۱۸ ماه حبس محکوم می‌شود.
پ ـ در سال ۲۵۲۶ پس از کشف شبکه‌ای از طلاب و روحانیون مخالف که در شهرستان قم اقدام به نوشتن شعار و پخش اعلامیه‌های مضره نموده بودند مشخص گردید فرد مزبور از مسببین اصلی این فعالیت‌ها بوده و با عاملین دیگر شبکه در قم و تهران مرتبط و موجبات تقویت آنها را فراهم می‌کرده است لذا در مورخه 15 /7 /2536 دستگیری و سرانجام درباره‌اش قرار منع پیگرد صادر می‌گردد.
ت ـ نامبرده در ماه رمضان (در سال ۲۵۲۵) به قریه سعدین باغین کرمان عزیمت و تحریکاتی در بین اهالی نموده است.
ث ـ به علت تبلیغات مضره و بیان مطالب تحریک‌آمیز بر روی منابر در سال ۲۵۲۶ ممنوع‌الوعظ گردیده است.
ج ـ در سال ۲۵۲۹ در یکی از جلسات روضه‌خوانی در مسجد جامع راور کرمان مبادرت به انجام تبلیغات مضره و انتقادآمیز نموده است.
چ ـ در مورخ 21 /1 /2529 ضمن عدم شرکت در مراسم دعا و نیایش، با برگزاری مراسم مذکور در مسجد جامع قریه راور کرمان مخالفت نموده است. به همین جهت یادشده در روز 14 /2 /2529 دستگیر و سرانجام برائت حاصل می‌نماید.
ح ـ در سال ۲۵۳۶ ضمن تشکیل مدرسه علمیه دخترانه در قم، کوشش نموده که طلاب افراطی و ناراحت را تبلیغ مضره به نقاط مختلف کرمان اعزام و اهالی را به انجام تظاهرات تحریک نماید.
علاوه بر اقدامات فوق فرد موصوف در جریان حوادث روزهای ۱۹ و 2 /1 /2536 شهرستان قم یکی از محرکین اصلی مردم به انجام تظاهرات و اخلال در نظم بوده و با عده‌ای از همدستانش مجدانه در ایجاد محیط متشنج در شهرستان قم فعالیت داشته است لذا طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت جباری در شهرستان سقز محکوم و به محل مزبور اعزام شده است.
7 ـ شیخ محمد یزدی معروف به خیرخواه یزدی و توکلی یزدی شغل واعظ. این شخص از جمله وعاظ افراطی و ناراحت است که سوابق او از سال ۲۵۲۲ مؤید عملیات مضره و اظهارات تحریک‌آمیز و ضد امنیت ملی از ناحیه مشارالیه می‌باشد.
خلاصه سوابق نامبرده به شرح زیر است:
الف ـ مشارالیه از جمله محرکین و اخلالگرانی بود که در وقایع ۱۵ خرداد سال ۲۵۲۲ به تحریک عمومی مبادرت کرده است. وی که از ناحیه پا دچار ناراحتی است، بارها اظهار نموده که ناراحتی پای او ناشی از شرکت در وقایع ۱۵ خرداد بوده که برای فرار و از دست مأمورین دچار آسیب‌دیدگی شده است.
ب ـ در ۲۳ دی‌ماه سال ۲۵۲۴ در کرمانشاه مطالب تحریک‌آمیزی ایراد کرده که توسط شهربانی از ادامه سخنرانی او در بالای منابر جلوگیری شده است.
پ ـ در ۱۲ شهریور ۲۵۲۵ در خمین ضمن سخنرانی مردم را به عصیان و شورش و ضدیت با یکدیگر تحریک کرده است.
ت ـ در روزهای ۲۸ و ۲۹ فرودین ۲۵۲۶ در اهواز سخنرانی‌های تحریک‌آمیزی ایراد کرده که سبب تظاهرات اخلالگرانه متعصبین مذهبی شده و به همین جهت از طرف شهربانی احضار و تعهد سپرده که در اهواز به منبر نرود.
ث ـ در سال ۲۵۲۶ کتابی تحت عنوان «حسین بن علی(ع) را بهتر بشناسیم» منتشر نموده که طی آن حکومت و رژیم کشور را مورد مقایسه‌های غیرواقعی قرار داده و بر آن مبنا سعی در بدبین کردن مردم نسبت به حکومت قانونی کشور داشته است.
ج ـ در سال ۲۵۳۰ جلساتی در مدرسه فیضیه قم به‌ ظاهر تحت عنوان درس اخلاق تشکیل می‌داده و در واقع با جمع‌آوری طلاب و متعصبین مذهبی آنها را مورد بدآموزی قرار می‌داده و حاضران در این جلسات را برای تحریک مردم به آشوب و اخلال، آموزش می‌داده و تحریک می‌کرده است.
چ ـ در سال ۲۵۳۱ درصدد بوده به‌ منظور اخلال نظم و تعطیل حوزه علمیه قم به نفع اعضاء گروه تروریست مارکسیست‌های اسلامی اقداماتی به عمل آورد که به همین علت دستگیر و کوشش‌های او عقیم مانده و سپس با قرار منع پیگرد آزاد شده است.
ح ـ در سال ۲۵۳۲ نامبرده در قم تحریکات دامنه‌داری در جهت اخلال نظم به عمل می‌آورده که سبب برهم خوردن آرامش منطقه شده و به همین جهت طبق رأی مورخه 22 /5 /2532 کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در بندر کنگان محکوم شده است. وی در تاریخ 2 /6 /2532 بدون اطلاع قبلی محل اقامت را ترک و به قم متواری و مجدداً در تاریخ 28 /6 /2532 دستگیر و ضمناً در منزل او تعدادی مدارک مضره به دست آمده و متعاقباً به محل اقامت اجباری اعزام و سه ماه در بازداشت بوده و سپس محل اقامت او به رودبار ـ استان گیلان تغییر یافته است. وی در محل‌های اقامت اجباری کماکان تحریکاتی می‌کرده است.
خ ـ نامبرده کراراً به علت ایراد مطالب تحریک‌آمیز ممنوع‌الوعظ شده، مع‌هذا با سماجت بدون آنکه بالای منبر برود، در جلسات و مجالس مختلف پای منبر ایستاده و به بیان مطالب اغواکننده و تحریک‌آمیز پرداخته است.
د ـ در ماه مهر سال ۲۵۳۶ جلساتی تحت عنوان دعای ندبه و درس اخلاق تشکیل می‌داد و به اغفال و تحریک جوانان مبادرت می‌کرده که چون اثرات نامطلوبی در امنیت ملی داشته، جلسات مذکور تعطیل شده است.
ذ- پس از اینکه در دی‌ماه سال ۲۵۳۶ فعالیت‌های اخلالگرانه‌ای در قم انجام گردیده، این شخص از محرکین درجه اول بوده و طلاب و متعصبین را به شورش و اخلال نظم و مقاومت در مقابل مأمورین انتظامی تحریک می‌کرده است. از طرف آیات و مراجع شیعه مقیم قم به او مأموریت داده شده که مردم را به آرامش و سکوت دعوت کند. مشارالیه که خود از محرکین اخلالگری بوده، ضمن اهانت به مراجع عالی‌قدر، از جلسه آنها خارج و اخلالگران را به ادامه تظاهرات و مقاومت در برابر مأمورین ترغیب و تشویق نموده است.
وی به‌ طور کلی از جمله وعاظ و روحانیونی است که در ایجاد حوادث اخلالگرانه ۱۹ و 2 /1 /36 قم نقش مؤثر و فعالانه داشته و تحریکات او و همدستانش سبب، بروز وقایع غم‌انگیزی شده که منجر به برخورد شدید اخلالگران و مأموران انتظامی و در نهایت کشته شدن پنج نفر و زخمی شدن عده‌ای دیگر گردیده که به همین مناسبت برابر رأی صادره از طرف کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری ابتدا در بندر لنگه و بعد شاه‌آباد غرب محکوم گردیده است. وی پس از اعزام به محل‌های اقامت اجباری کماکان به طرق مختلف ارتباط خود را با عناصر محرک و اخلالگر حفظ کرده و به فعالیت‌های ضد ملی ادامه داده است.
۸- ناصر مکارم شیرازی فرزند علی‌محمد شغل واعظ
نامبرده یکی از وعاظ و مدرسین ناراحت و مخالف دولت می‌باشد که از سنوات گذشته کراراً با ایراد سخنرانی‌های تحریک‌آمیز و تشکیل جلسات مخفی و انتشار مقالات و کتب و جزوات به‌ ظاهر مذهبی اقدامات ضد ملی خود را دنبال نموده است.
خلاصه سوابق مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ مجله درس‌های مکتب اسلام3 را در قم با روش علمی و مذهبی منتشر ولی چون طی آن به درج مقالات انتقادی مبادرت می‌کرده از طرف وزارت کشور از انتشار آن جلوگیری و از طریق شهربانی جمع‌آوری گردیده است ولی پس از مدتی چون متعهد می‌گردد که از درج مطالب خلاف خودداری و صرفاً به مسائل دینی می‌پردازد لذا اجازه انتشار مجدد به وی داده می‌شود.
ب ـ در سال ۲۵۲۱ در شهرستان‌های مشهد ـ تبریز و آبادان با ایراد سخنرانی‌های تحریک‌آمیز از دستگاه‌های دولتی بشدت انتقاد و از مردم خواسته است تا از دستورات حوزه علمیه قم پیروی نمایند.
پ ـ در روزهای ۱۲ و 13 /2 /2522 (مصادف با ایام سوگواری ماه محرم) در مجالس سوگواری مسجد هدایت تهران که از طرف انجمن دانشجویان اسلامی ترتیب داده شده بود شرکت و سخنان اهانت‌آمیز در انتقاد از حکومت ایران بیان داشته است.
ت – به سبب انجام اقدامات ضد ملی و تشویق و تحریک مردم به فعالیت‌های خلاف مصالح مملکت و دخالت مستقیم در وقایع ۱۵ خرداد سال ۲۵۲۲ در تاریخ 15 /3 /2522 دستگیر و با سپردن تعهد آزاد گردیده است.
ث ـ در سال ۲۵۳۳ پس آزادی از زندان تعدادی اعلامیه مضره در شهرستان قم تهیه و توسط ایادی خود جهت توزیع به شیراز ارسال می‌دارد. ضمناً در همین سال به مشهد مسافرت و با تشکیل جلسات وعظ مردم را به انجام اقدامات خلاف علیه دولت تشویق و خواستار اتفاق و هماهنگی آنان با روحانیون گردیده و با عده‌ای از عناصر ناراحت مشهد تصمیماتی جهت تأسیس چاپخانه مخفی در تهران اتخاذ می‌نماید.
ج ـ در سال ۲۵۲۳ مجدداً به درج مقالات محرک و انتقادآمیز در مجله درسهای مکتب اسلام مبادرت که تذکرات لازم به وی داده می‌شود.
چ ـ در سال ۲۵۲۴ در سرآغاز جزواتی که از طرف مجمع علمی نجات نسل جوان به چاپ رسیده و سرپرستی آن به عهده نامبرده بوده، مشارالیه مقاله‌ای تحت عنوان «رهبری‌های غلط و رهبران گمراه» درج که حاوی مطالب اهانت‌آمیز و انتقادی بوده است. لذا نسبت به جمع‌آوری جزوات مزبور که به شهرستان‌های مختلف ارسال شده بود و دادن تذکرات لازم به فرد موصوف اقدام شده است.
ح ـ در سال ۲۵۲۵ به شهرستان‌های شیراز و لاهیجان مسافرت و ضمن سخنرانی‌های تحریک‌آمیز شدیداً به دستگاه‌های دولتی حمله کرده است.
خ ـ در سال ۲۵۲۶ با همکاری عده‌ای از روحانیون ناراحت اعلامیه‌هایی به‌ منظور جمع‌آوری پول جهت کمک به بازماندگان شهدای اعراب در جنگ با اسرائیل تهیه و توسط ایادی خود در شهرستان‌های مختلف توزیع کرده است.
د ـ در سال ۲۵۲۶ نامبرده اقدام به تشکیل جلسه‌ای در قم به نام «جلسه بحث و انتقاد مربوط به طلاب شیرازی» می‌نماید که در آن زمان ضمن بحث‌های مذهبی به تخریب افکار جوانان شرکت‌کننده نیز مبادرت می‌کرده است.
ذ- در تاریخ 11 /5 /2527 ضمن سخنرانی تحریک‌آمیز در شیراز بیان نموده ستون‌های تخت جمشید و استخوان‌های پوسیده کورش کبیر نمی‌تواند افتخار ما را حفظ کند.
ر ـ در آذرماه سال ۲۵۲۷ در کرمان سخنرانی و از طریق شهربانی محل تعهد کتبی از وی اخذ می‌گردد تا خارج از موضوعات دینی صحبت ننماید، لیکن مشارالیه به تعهد خود عمل نکرده و طبق معمول به بیان مطالب محرک و انتقادآمیز اقدام که مجدداً توسط شهربانی احضار و به وی تذکر داده می‌شود.
ز ـ در سال ۲۵۲۹ مجدداً امتیاز مجله درس‌های مکتب اسلام که از طریق فرد موصوف منتشر می‌گردید و در خلال آن مطالب منحرف‌کننده درج می‌شد لغو گردید.
ژ ـ در سال ۲۵۳۰ ضمن سخنرانی در مسجد سقاخانه شهرستان رفسنجان از نحوه اقدامات دولت در زمینه مبارزه با بی‌سوادی شدید انتقاد کرده است.
س ـ در سال ۲۵۳۰ با تلاش نامبرده حسینیه هدایت در شیراز تأسیس و مشارالیه در فرصت‌های مناسب به شیراز مسافرت و در حسینیه مزبور اقدام به ایراد سخنرانی‌های منحرف‌کننده مبادرت می‌نموده است.
ش ـ در سال‌های ۲۵۳۱ و ۲۵۳۲ ضمن شرکت در مجالس سخنرانی مسجد آرک و هیئت بنی فاطمه و مسجد امیر در تهران که عده زیادی از مردم خصوصاً جوانان و دانشجویان در آن شرکت می‌کردند مطالب تحریک‌آمیزی در زمینه‌های مختلف از جمله سیستم سرمایه‌داری و حد نصاب سن ازدواج و زندانیان ایراد و از اقدامات دستگاه‌های مملکتی شدید انتقاد و در یکی از این مجالس جهت زندانیان دعا می‌نماید که در همین ایام چندین بار تذکرات لازم به‌ منظور خودداری از بیان مطالب خلاف به وی داده شده است.
ص ـ در خرداد ماه و تیرماه سال ۲۵۳۲ در مجالس وعظ در شهر آبادان شرکت و چون از طریق شهربانی محل از وی تعهد گرفته شده بود که از بیان مطالب خلاف در منابر خودداری نماید، لذا مشارالیه در مجالس خصوصی تحریکاتی انجام و به نفع مارکسیست‌های اسلامی تبلیغ نموده است.
ض ـ در سال ۲۵۳۴ کتب مضره‌ای در پوشش مسائل مذهبی تهیه و توسط ایادی خود به‌ طور رایگان در اختیار دانش‌آموزان دبیرستانی قرار داده است.
ط ـ در سال ۲۵۳۴ ضمن انجام سخنرانی‌های تحریک‌آمیز از شرکت جوانان و دانشجویان در امر مبارزه با گران‌فروشی و اردوگاه‌های عمران ملی انتقاد کرده است.
ظ ـ در سال ۲۵۳۴ نشریه تحت عنوان «مدرسه الامام الامیرالمؤمنین(ع) درس عقاید و مذاهب» از طرف نامبرده منتشر و جهت اشخاص مختلف به شهرستان‌ها فرستاده می‌شود که چون در خلال مطالب نشریه مزبور مطالب تحریک‌آمیزی تحریر شده بود از انتشار و توزیع آن جلوگیری می‌گردد.
ع ـ در طول سال ۲۵۳۵ نیز در مجالس وعظ در آبادان ـ تهران و دماوند شرکت و کماکان از طرق بیانات خلاف واقع نسبت به تخریب افکار و انحراف طبقات مختلف کوشش نموده است.
از آنجایی که نامبرده یکی از وعاظ ناراحت بوده که همواره در سخنرانی‌های خود اقدامات مترقیانه مملکت را تخطئه و در بدبین نمودن مردم نسبت به اوضاع جاری مملکت از هر فرصتی استفاده می‌کرده لذا در حوادث آذر و دی‌ماه سال ۲۵۳۶ شهرستان قم نیز که منجر به بروز تظاهرات از طرف عده‌ای اخلالگر و در نتیجه کشته شدن چند نفر بی‌گناه گردیده، یکی از محرکین اصلی مردم به انجام فعالیت‌های ضد ملی بوده و با اقدامات تحریک‌آمیز و انتشار اعلامیه‌های مضره در ایام مزبور، زمینه‌های بی‌نظمی را فراهم کرده است. به همین لحاظ طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در چاه‌بهار محکوم که پس از مدتی محل تبعید وی به شهرستان مهاباد و سپس مرودشت تغییر می‌یابد. نامبرده در شهرستان‌های اخیر نیز دست از تحریکات سوء خود برنداشته و به طرق مختلف با ایادی خود در قم و سایر شهرستان‌ها تماس حاصل و اقدامات ضد میهنی خود را ادامه می‌دهد.
9 ـ شیخ حسن[حسین] نوری (نوری همدانی) فرزند ابراهیم شغل واعظ نامبرده فوق یکی از وعاظ افراطی و ناراحت می‌باشد که تحت پوشش ترویج دین اقدامات مخالف و تحریک‌آمیزی را علیه مصالح ملی معمول داشته و خلاصه سابقه وی به شرح زیر است:
الف ـ در سال ۲۵۲۱ کانون ولی عصر را در قم تأسیس و در جلسات آن افراد منحرف شرکت و به بیان مطالب تحریک‌آمیز و مسموم نمودن افکار دانش‌آموزان شرکت‌کننده مبادرت می‌شده است.
ب ـ در تاریخ 27 /3 /2525 ضمن سخنرانی محرک در قم، از دستگیری و بازداشت عناصر مخرب توسط دولت انتقاد نموده است.
پ ـ در تاریخ 4 /2 /2527 در مجلس روضه‌خوانی منزل آیت‌الله مرعشی سخنان تحریک‌آمیزی ایراد و مردم را به مبارزه علیه دولت تشویق نموده است که به همین لحاظ احضار و تذکرات لازم در مورد خودداری از اقدامات خلاف به وی داده شده است.
ت ـ در سال ۲۵۲۹ مخفیانه اقداماتی به‌ منظور اینکه برخی از مدارس ملی شهرستان قم به‌ صورت اسلامی اداره و دانش‌آموزان دختر با نقاب و چادر به مدرسه بروند انجام داده و برای این هدف تصمیم داشته از کمک مالی عده‌ای از تجار استفاده نماید که به‌ موقع از عملیات وی جلوگیری شده است.
ث ـ در مورخ 23 /1 /2527 ضمن بیان سخنان انتقادآمیز در حسینیه ارشاد تهران مردم را به مبارزه علیه اسرائیل دعوت نموده است.
ج ـ در مهرماه سال ۲۵۳۲ ضمن ایراد سخنرانی تحریک‌آمیز در شیراز اوضاع کشور انتقاد و برای مسلمانان درگیر در جنگ طلب صلوات نموده است که مجدداً احضار و تذکرات لازم به وی داده می‌شود.
چ ـ در سال ۲۵۳۳ نیز در مجالس وعظ مسجد حاج عباس شیراز شرکت و مبادرت به بیان مطالب ضد ملی نموده است.
ح ـ در آذر ماه سال ۲۵۲۳ به سبب اینکه از تشکیل جلسه انجمن اسلامی جوانان قم که توسط نامبرده برگزار می‌گردید به علت نداشتن مجوز قانونی از طرف شهربانی جلوگیری می‌گردید لذا مشارالیه جلسات مزبور را به‌ طور خصوصی تشکیل طی آن به انحراف افکار جوانان شرکت‌کننده مبادرت می‌نمود.
خ ـ در مهرماه سال ۲۵۳۶ تحریکاتی در بین شرکت‌کنندگان در مجالس وعظ مسجد امام قم در زمینه مخالفت با اقدامات دولت و تعطیل مدارس قم به عنوان اعتراض انجام داده است.
نامبرده که اصولاً فردی ناراحت و همواره اقدامات مترقیانه مملکت را مغایر نظرات سوء خود می‌دانسته با استفاده از فرصت، در پوشش برپایی مجالس ترحیم در دی‌ماه سال ۲۵۳۶ در شهرستان قم، شروع به انجام تبلیغات مضره و به وجود آوردن زمینه‌های آشوب و بلوا در شهرستان مزبور نموده و یکی از محرکین اصلی حوادث روزهای ۱۹ و 2 /1 /2536 شهرستان قم که طی آن عده‌ای کشته و مجروح گردیده‌اند، بوده است. لذا مشارالیه برابر رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در خلخال محکوم و به محل مزبور اعزام می‌گردد. مشارالیه در خلخال نیز ضمن مراوده با عناصر مشکوک، ارتباط خود را به طرق مختلف با همفکرانش برقرار و چون در این محل نیز افکار مسموم خود را در اهالی تزریق می‌نموده لذا طبق تصمیم کمیسیون مزبور محل تبعید وی به شهرستان سقز تغییر یافته ولی تاکنون به محل جدید اعزام نشده است.
۱۰ ـ محمدعلی گرامی فرزند عباس شغل واعظ
نامبرده فوق یکی از وعاظ ناراحت و اخلالگر می‌باشد که از سنوات گذشته همواره با عملیات ضد ملی خود اقدامات مترقیانه کشور را تخطئه و در مسموم نمودن افکار مردم نقش فعالی داشته است. خلاصه سابقه مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ در سال ۲۵۲۴ همراه عده‌ای از وعاظ و طلاب ناراحت به مراجع اسلامی در قم مراجعه و خواستار آزادی طلاب و روحانیون اخلالگر که زندانی بوده‌اند می‌شود.
ب ـ نامبرده در منابر به‌ ویژه در ماه‌های محرم و صفر با بیانات مجعول خود مردم را علیه دستگاه‌های دولتی تبلیغ و به تحریکات مضره می‌پرداخته که به همین جهت برابر رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم در مورخ 1 /2 /2525 به چهار ماه اقامت اجباری در شهرستان گنبد کاووس محکوم می‌گردد.
پ ـ در بازرسی منزل نامبرده در مورخه 17 /2 /2525 تعدادی کتب و جزوات مضره که حاوی مطالب توهین‌آمیز بوده کشف گردیده است.
ت ـ با اینکه نامبرده متعهد به خودداری از بیان مطالب ضد میهنی بر روی منابر گردیده بود مع‌هذا در مورخه 13 /9 /2527 در مسجد جامع گناباد ضمن انتقاد از کشف حجاب مطالب مجعولی ایراد کرده است.
ث ـ در سال ۲۵۳۰ به علت تأثیر تحریکات و تبلیغات یادشده در بین اهالی یکی از قراء شهرستان آمل، عده‌ای از اهالی تمثال اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر را از منازل خود پایین آورده‌اند.
ج ـ در مورخ 2 /2 /2531 همراه چند تن از وعاظ و طلاب افراطی ضمن مراجعه به مراجع اسلامی در قم به عنوان اعتراض به احکام صادره در مورد معدومین و محکومین یک سازمان ضد میهنی و غیرقانونی که هدف اساسی آنها براندازی رژیم بوده، تقاضای تعطیل کلاس‌های حوزه علمیه قم را می‌نماید.
چ ـ با توجه به ادامه فعالیت‌ها و تبلیغات مسموم کننده از ناحیه مشارالیه به‌ منظور جلوگیری از انحراف فکری دیگران نامبرده در تاریخ 21 /2 /2531 بازداشت، لیکن پس از مدتی با قرار التزام آزاد و سرانجام درباره‌اش قرار منع پیگرد صادر گردیده است.
ح ـ یادشده پس آزادی از زندان فعالیت‌های خود را در جهت ایجاد تشنج و تحریک مردم به شورش و بلوا ادامه داده که به همین سبب طبق رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه ماه اقامت اجباری در شهرستان بم محکوم گردیده است.
خ ـ نامبرده پس از تبعید علاوه بر اینکه دست از فعالیت‌های خود برنداشته بلکه جری‌تر شده و پس از مدتی از محل اقامت اجباری متواری و با یک گروه خرابکار ارتباط برقرار می‌نماید. لذا در تاریخ 8 /7 /2532 دستگیر و در اعترافات خود فعالیت به نفع گروه مذکور و انجام کمک‌های مادی به‌ منظور پیشبرد مقاصد افراد گروه و همچنین تبلیغ به نفع آنان و جمع‌آوری وجوه جهت روحانیون افراطی را اعتراف که سرانجام به دو سال حبس جنحه‌ای محکوم گردیده است.
از آنجایی که فرد موصوف از عناصر اخلالگر و ناراحت بوده لذا پس آزادی از زندان نیز به تحریکات خود ادامه و در آذر و دی ماه سال ۲۵۳۶ در شهرستان‌های شیراز ـ کرمانشاه و قم سخنرانی‌های تحریک‌آمیز ایراد که حتی نوار سخنرانی وی در کرمانشاه نیز تکثیر و توسط عناصر ماجراجو به شهرستان‌های مختلف ارسال می‌گردد و اقدامات ضد میهنی مشارالیه و همدستانش حوادث تأسف‌آوری را در دی ماه ۲۵۳۶ در شهرستان قم به وجود می‌آورد. لذا نامبرده برابر رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان شوشتر محکوم و به محل مزبور اعزام گردیده است.
۱۱ ـ قاسم دخیلی فرزند حسن شغل تاجر
نامبرده فوق یکی از بازاریان ناراحت شهرستان قم می‌باشد که ضمن ارتباط با عده‌ای عناصر ماجراجو و منحرف شهرستان قم فعالیت‌هایی را در مسیر به وجود آوردن محیط تشنج در قم انجام و با تماس با تعدادی از اهالی قم آنان را تحریک به ایجاد بلوا و آشوب نموده است. مشارالیه در جریان اخلالگری‌های روزهای ۱۹ و 2 /1 /2536 شهرستان قم که منجر به بروز حوادث تأسف‌آوری در این شهرستان گردیده ضمن شرکت در جلسات مذهبی نقش فعالی را در به راه انداختن تظاهرات و خرابکاری ایفا نموده است که به همین لحاظ برابر رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان تویسرکان محکوم و به محل تبعید اعزام گردیده است.
۱۲ ـ غلامحسین خردمند فرزند مهدی شغل خرده‌فروش
نامبرده یکی از بازاریان متعصب و ماجراجوی شهرستان قم می‌باشد که اقداماتی به شرح زیر انجام داده است:
الف ـ در جلسات ترحیمی که در آذرماه و دی‌ماه، سال ۲۵۳۶ در شهرستان قم برگزار می‌گردید جزو گردانندگان اصلی بوده و طی این جلسات شرکت‌کنندگان را به انجام تظاهرات بر علیه دولت تشویق و ترغیب می‌نموده است.
ب ـ در ایام سوگواری ماه محرم (سال ۲۵۳۶) بدون کسب اجازه از شهربانی محل مبادرت به راه انداختن دستجات مذهبی در شهرستان قم نموده و ضمن داخل کردن افراد غیر محلی در دستجات مزبور آنان را تحریک به انجام تظاهرات و دادن شعارهای ضد میهنی نموده است.
پ ـ در جریان حوادث دی‌ماه سال ۲۵۳۶ شهرستان قم که منجر به بروز وقایع ناگواری گردید یکی از محرکین اصلی مردم به انجام تظاهرات و اخلالگری بوده است.
چون فرد مذکور یکی از عناصر ناراحت و ماجراجو بوده که با تبلیغات مسموم کننده خود باعث به وجود آوردن محیط متشنجی در شهرستان قم گردیده بود لذا طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در شهرستان خوی محکوم و به محل مزبور اعزام گردیده است.
۱۳ ـ حسین سلیمانی فرزند رضا شغل خرازی فروش
نامبرده فوق یکی از عناصر اخلالگر و ناراحت شهرستان قم بوده که اقداماتی به شرح زیر انجام داده است:
الف ـ در جریان حوادث دی‌ماه سال ۲۵۳۶ شهرستان قم که منجر به بروز تشنجاتی در این شهر گردید یکی از گردانندگان اصلی تظاهرات بوده و مردم را به مخالفت و انجام اقدامات خصمانه تحریک و تشویق می‌نموده است.
ب ـ به‌ منظور ایجاد بلوا و آشوب و خرابکاری در قم تعدادی چوب‌دستی تراشیده شده آماده و در مغازه خود مخفی نموده بود که توسط مأمورین شهربانی کشف گردید.
پ ـ نسبت به تهیه و توزیع اعلامیه‌های مضره در شهرستان قم اقدام نموده و در بازرسی که توسط مأمورین شهربانی از محل کار وی به عمل آمده تعدادی از اعلامیه‌های مزبور کشف گردیده است.
با توجه به اینکه فرد موصوف یکی از عاملین اصلی و گرداننده اخلالگری‌های دی ماه ۲۵۳۶ شهرستان قم بوده و اقدامات ضد ملی وی و همدستانش موجبات بروز حوادث تأسف آوری در این شهرستان گردیده بود لذا طبق رأی صادره از طرف کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی شهرستان قم به سه سال اقامت اجباری در تربت جام محکوم و به محل مزبور اعزام گردیده است.
۱۴ ـ ابوالقاسم خزعلی فرزند غلامرضا شغل واعظ
نامبرده از وعاظ اخلالگر و ناراحت می‌باشد که همواره با انجام سخنرانی‌های تحریک‌آمیز، مردم را به مخالفت با اقدامات جاری مملکت تشویق و ترغیب می‌نموده است. خلاصه سابقه مشارالیه به شرح زیر می‌باشد:
الف ـ در اواسط سال ۲۵۱۸ به اتهام اهانت به مأمورین دولت و تحریک مردم به مخالفت به وجود سینما در رفسنجان و ایراد مطالب خلاف مصالح مملکت
طبق رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی به سه ماه اقامت اجباری در گناباد محکوم می‌گردد.
ب ـ در فروردین ماه سال ۲۵۲۳ در مسجد اعظ

توضیحات سند:

۱- تکیه و تأکید بر باستان‌ستایی برای کم رنگ کردن ارزش‌های اسلامی، محور سیاست‌های فرهنگی رژیم پهلوی در دوران به‌اصطلاح انقلاب سفید بود. در راستای سیاست باستان‌گرایی رژیم اقدام به برگزاری جشن‌های بزرگداشت شاهنشاهی با هزینه و تجملات سنگین کرد. اوج این جشن‌ها سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ ش است، که می‌توان آن را دهه جشن شاهنشاهی نامید. سال ۱۳۴۵ ش جشن بیست و پنجمین سال سلطنت محمدرضا با تشریفات زیاد برگزار گردید. پس از آن جشن‌های تاجگذاری اجرا شد و در سال ۱۳۵۰ ش شاه با رؤیای تمدن بزرگ سالگرد ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران را با هزینه بسیار گزاف و شکوه فراوان در محل تخت‌جمشید جشن گرفت. طی مدتی بیش از چهار سال قسمت اعظم کار سازمان‌های دولتی صرف برگزاری این مراسم شد. شاه که می‌خواست سابقه کهن شاهنشاهی ایران را به دنیا نشان دهد از سران، مقامات و شخصیت‌های سیاسی، علمی، فرهنگی و هنری جهان دعوت کرد تا در این مراسم شرکت کنند. در پاسخ به دعوت محمدرضا، ۲۲ پادشاه و امیر عرب، ۵ ملکه، ۲۱ شاهزاده، ۱۶ رئیس‌جمهور، ۳ نخست‌وزیر، ۴ معاون رئیس‌جمهور و دو وزیر خارجه از ۶۹ کشور شرکت کردند. افزون بر آن ده‌ها تن از شخصیت‌های فرهنگی، هنری، علمی و اقتصادی از خارج و داخل در این جشن یک هفته‌ای حاضر شدند. این مراسم در نهایت اسراف و تبذیر و گشاده ـ دستی برگزار گردید. بیشتر ملزومات. وسایل و خوراک این جشن از خارج تهیه شده بود. در حالی که هزاران ایرانی در نهایت فقر و بدبختی می‌زیستند؛ بیش از ۲۰۰ میلیون دلار هزینه برگزاری جشن 2500 ساله شد. حضرت امام(ره) از تبعیدگاهش در نجف اشرف طی اعلامیه‌ای به‌ شدت جشن ۲۵۰۰ ساله را محکوم کرد. در بخشی از اعلامیه معظم‌له چنین آمده است: «آیا ملت ایران باید برای کسی که به اسلام و اساس اسلامی خیانت می‌کند جشن برپا کند؟... چگونه ملتی می‌تواند برای جنین پادشاهی جشن بگیرد... جنایات پادشاهان تمام تاریخ را سیاه کرده است... اصول اسلامی با سلطنت مخالف است. کاخ‌های استبداد شاهنشاهی ایران را ویران کنید، سلطنت از شرم‌آورترین و زشت‌ترین ارتجاع‌ها است...» (مدنی تاریخ سیاسی معاصر ایران. ج ۲، ص ۱۳۱-۱۲۸)
2- در اسفند ۱۳۴۰ ش گروهی از جوانان متدین و انقلابی به رهبری سیدمحمدکاظم بجنوردی گرد هم آمدند و هسته حزب کوچکی را به نام «حزب ملل اسلامی» بنیان نهادند. این حزب به‌ صورت مخفیانه مبادرت به عضوگیری کرد. هدف حزب سرنگونی رژیم سلطنتی و استقرار حکومت اسلامی و اتحاد مسلمانان از طریق جنبش مسلحانه بود. بعد از قیام ۱۵ خرداد و تبعید حضرت امام(ره) حزب ملل اسلامی با عزمی راسخ مبادرت به عضوگیری، سازماندهی اعضایش و جمع‌آوری سلاح و آموزش نظامی کرد و تمامی این اقدامات سری و مخفیانه بود. در مهر ماه ۱۳۴۴ ش محمد باقر صنوبری عضو ساده حزب ملل اسلامی با کیف حاوی پاره‌ای از اسناد حزب به‌ طور اتفاقی گرفتار مأموران رژیم می‌شود. چندین روز بعد رهبر و اعضای کمیته مرکزی و نیز تعدادی از اعضای حزب پس از یک درگیری مسلحانه در کوه‌های شمیرانات دستگیر می‌شوند. محمدکاظم بجنوردی رهبر حزب محکوم به اعدام شد. ۵۶ نفر دیگر از اعضای این حزب محکوم به سه سال زندان تا حبس ابد شدند. رژیم در اثر اعتراض مراجع دینی و مجامع بین‌المللی مجبور شد حکم اعدام رهبر حزب ملل اسلامی را به حبس ابد تخفیف دهد. حسن حامد عزیزی، محمد سیدمحمود قمی، علی نور صادقی، ابوالقاسم سرحدی‌زاده، محمد میرمحمدصادقی، عباسعلی مظاهری عمرانی محمدجواد حجتی کرمانی جواد منصوری و عباس دوزدوزانی از اعضای کمیته مرکزی یا عضو معروف و سرشناس حزب ملل اسلامی بودند (دوانی، نهضت روحانیون ایران. ج ۵، ص ۱۶۷-۱۷۴؛ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲، ص ۱۰۵، بجنوردی، محمدکاظم، خاطرات، صفحات مختلف).
3- هنگامی که جمعی از روحانیون حوزه‌های علمیه خلأ یک نشریه علمی عمومی در حوزه را مشاهده کردند. آیت‌الله مکارم شیرازی همراه گروهی از فضلای حوزه اقدام به راه‌اندازی نشریه آبرومندی به نام درس‌هایی از مکتب اسلام کردند. این نشریه با کمک مالی یکی از زعمای حوزه علمیه قم و جمعی از تجار نیکوکار و با ایمان شروع به انتشار کرد و در جهان شیعه بی‌سابقه و شاید از نظر وسعت انتشار در میان مجلات علمی دینی در تمام جهان اسلام درجه اول را حائز باشد و راه نوینی بر روی فضلا و دانشمندان جوان حوزه گشود. اولین شماره این مجله در آذر ماه ۱۳۳۷ منتشر گردید و آیت‌الله مکارم شیرازی در نقش صاحب امتیاز، مدیر مسئول و یا نویسنده این ماهنامه سهم بسزایی داشته است.

منبع:

کتاب آیت‌الله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک صفحه 333























صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.