تاریخ سند: 16 مهر 1348
موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت و سخنرانی دکتر جواد باهنر
متن سند:
شماره : 30655 /20 ه 2
بعدازظهر روز 10 /7 /48 جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت
تشکیل گردید.
نماز جماعت توسط سید محمود طالقانی برگزار شد و سپس
حاج احمد صادق اشعاری از ادیب برومند1 درباره وحدت اسلامی قرائت نمود
و بعد محمود محسنی آیاتی از قرآن تلاوت نمود و سپس دکتر جواد باهنر به
صحبت پرداخت و مدت 45
دقیقه درباره معاد مطالبی بیان
نمود و افزود سخنرانی من تا
شروع گفتار آقای طالقانی در
شب های بعد بحث کوتاهی
خواهد بود و امید است ایشان
مجددا به تفسیر و بحث خود
ادامه دهد.
ناطق ضمن
اظهارات خود گفت در روز
حساب خداوند به اعمال
وحشیانه ستمگران و قلدران و
ستم پیشه گان[پیشگان]
رسیدگی و آنان را در آتش
عذاب خود خواهد سوزانید تا
بدانند مبارزه با دین و آئین
ملت ها و پشت پا به قرآن چه
عقوبتی خواهد داشت.
تعداد افراد در حدود 200 نفر بود که در بین آنان سید
محمود طالقانی ـ دکتر جواد باهنر ـ سید ابراهیم موسوی ـ امیرخانی ـ محمود
محسنی ـ مصطفی صادقی ـ جواد جباری ـ رضا سلیمی ـ داریوش چوبک ـ
محمدمهدی اندوهی ـ حاج احمد صادق ـ مهدی جعفری ـ احمد سلطانی ـ احمد
فراهانی ـ حسام الدین انتظاری ـ اله پناه مروج ـ محمدصادق قاضی طباطبائی
شناخته شدند ضمنا شخصی با کلاه شاپو در بین حاضرین بود و اکثر افراد اظهار
می داشتند که وی مأمور سازمان امنیت یا آگاهی است.
داریوش چوبک اظهار
نمود نامبرده دو هفته قبل به مسجد آمده و سید ابراهیم موسوی را احضار و به او
گفته است به طالقانی بگوید حق سخنرانی و تفسیر کردن را ندارد و موسوی به او
پاسخ داد به من مربوط نیست خود شما به طالقانی بگوئید من در مسجد فقط نماز
می خوانم چوبک افزود مأمور مذکور به موسوی گفته است که حق نماز خواندن
را ندارد و طالقانی سخت از این بابت ناراحت است مأمور مذکور مدت دو هفته
است که در جلسات مسجد هدایت شرکت می کند و همه افراد او را می شناسند.
لتیان
نظریه 20 ه 2/ 1 ـ به نظر می رسد اشعار مورد بحث مربوط به عبدالعلی ادیب
برومند عضو شورای مرکزی جبهه به اصطلاح ملی سابق بوده است.
2ـ مأمور
مذکور ارتباطی با 20 ه 2 ندارد.
آقای خواجه لو بهره برداری شود.
17 /7 /48
تکثیر شد بهره برداری شود.
تشکیل جلسه
توضیحات سند:
1ـ عبدالعلی برومند متخلص به
ادیب فرزند مصطفی قلی در
سال 1300 شمسی در شهرک
گزبرخوار از توابع اصفهان به
دنیا آمد.
تحصیلات را تا دکترای
حقوق ادامه داد و به عنوان وکیل
دادگستری و مشاور حقوقی
وزارت کار، به فعالیت پرداخت.
وی که داماد عبداللّه امینی
می باشد، از سال 1331 به
عضویت حزب ایران درآمد و
در دوره هفدهم نماینده مجلس
شورای ملی شد و در تنظیم
طومارهائی به نفع مصدق از
اصفهان، نقش مؤثری ایفا کرد.
او از ملّاکین اصفهان و جزء
وکلای مستعفی مجلس هفدهم
معرفی گردید.
در سال 1339 با
شروع فعالیت جبهه ملی دوّم به
عنوان عضو حزب ایران، در
شورای مرکزی جبهه ملی
پذیرفته شد.
وی در تاریخ
14 /11 /41 دستگیر گردید و
خود را این گونه معرفی کرد:
«از سال 23 فعالیت های سیاسی
خود را شروع و به وسیله نشر
آثار قلمی و اشعار وافر و
حمایت از تمامیت و استقلال
کشور، همیشه با بیگانه پرستان
در مبارزه بوده ام و یک نمونه
بارز از این اشعار، قصائدی
است که در موقع غائله
آذربایجان به قصد حمایت از
تمامیت ایران و برای مبارزه با
بلوای خائنانه (پیشه وری
آذربایجان) سروده و منتشر
کرده ام که به پاداش این خدمت
موفق به اخذ مدال درجه اول
همایونی از نوع اعلا گردیدم.
چون به اصالت نهضت ملی
ایران از ابتدا مؤمن و معتقد
بودم و چون به معتقدات خود
وفادار هستم برای به ثمر رسیدن
نهضت ملی ایران، با جبهه
ملی همکاری خود را ادامه دادم
و این همکاری هنوز ادامه دارد،
زیرا به قطع و یقین اعتقاد دارم
که جبهه ملی به قانون اساسی و
رژیم مشروطه سلطنتی و حفظ
استقلال کشور وفادار بوده...
.
»
او که به عنوان شاعر ملی
معروف شده بود، در سال 1355
از طرف دربار مورد قدردانی
قرار گرفت و در سال 1356 طی
تماس هایی با شاهپور بختیار،
در صدد احیای حزب ایران
برآمد.
او همچنین عضویت
انجمن ادبی فرهنگستان ایران را
داشت و از دوره دبیرستان به
مطالعه دواوین شوق می ورزید
و با الهام از اشعار ادیب
الممالک فراهانی و
ملک الشعرای بهار و ایرج
میرزا، به سرودن شعر
می پرداخت.
وی یکی از شعرای
دوره معاصر محسوب می شود
که در مراسم بزرگداشت
فردوسی در سال 1369 حضور
یافت و اشعاری نیز سرود.
مجموعه غزلیات وی در سال
1362 انتشار یافته است.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 87