تاریخ سند: 12 تیر 1342
موضوع : آیتالله سیدمحمد بهبهانی و دیگران که [به] ملاقات میلانی رفتهاند.
متن سند:
شماره: ۳۶۲ تاریخ:12 /4 /1342
موضوع : آیتالله سیدمحمد بهبهانی و دیگران که [به] ملاقات میلانی رفتهاند.
طبق اطلاع حاصله بعدازظهر روز 11 /4 /42 آیتالله سید محمد بهبهانی درحالیکه دو نفر بازاری زیر بغلش را گرفته بودند به اتفاق روحانیون نامبرده زیر که برخی، از شهرستانها اخیراً [به] تهران آمدهاند به ملاقات آیتالله میلانی رفتهاند.
۱. آیتالله ضیابری۱ از رشت [که به] تهران آمده خیابان ری کوچه آصف بنبست کاشیها منزل سید باقر لاهیجی منزل دارد.
2. آیتالله صدوقی یزدی از یزد تهران آمده و منزل یحیی طالقانی میباشد.
۳. حاجآقا حسین پسر مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی
۴. قدس محلاتی
5. سید محمدحسین علوی2 داماد مرحوم بروجردی
6. حاج محقق خراسانی واعظ3
۷. شیخ حسن فرید گلپایگانی4
8. سید محمدباقر شهیدی گلپایگانی
9. وحید گلپایگانی سردفتر اسناد رسمی 220
افراد وابسته به جبهه ملی:
1. سید صادق رضوی
2. حاجآقا بزرگ نوری
3. آیتالله سید ابراهیم علوی خویی5
4. شیخ ابوالحسن مدرس
5. شیخ عباس شکوری
۶. آیتالله حاج میرزا خلیل کمره[ای]6
آقای شهابی
آقای ثابتی7
دفتر بولتن ـ 12 /4 /42
در اخبار روز 12 /4 /42 درج گردید. در پرونده آیتالله میلانی بایگانی شود ـ 15 /4
توضیحات سند:
1. آیتالله سیدمحمود ضیابری، فرزند آقا سید مهدی در سال 1268 ﻫ ش در روستای ضیابر از توابع رشت متولد شد. در 7 سالگی به مکتب خانه رفت و قرآن و مقداری صرف و نحو را فرا گرفت و پس از آن، برای ادامه تحصیل به رشت رفت و در مدارس حاج سمیع و مستوفی به تحصیل پرداخت. در سال 1298 به نجف اشرف رفت و از محضر آیات عظام نائینی، اصفهانی، عراقی و شریعت اصفهانی بهرهمند گردید. در سال 1313 برای زیارت امام رضا علیهالسلام به ایران آمد و پس از زیارت راهی رشت شد و چند ماهی در قریه ضیابر توقف نمود و مجدداً به نجف بازگشت. در سال 1320 به ایران آمد و راهی همدان شد و چون مقارن جنگ جهانی دوم بود، ناگزیر در رشت رحل اقامت افکند و در مساجد خمیران، چهل تن و مسجد مرحوم حاج محمدکریم به اقامه جماعت و تبلیغ پرداخت. در سال 1328 با فوت آیتالله حاج سید مهدی رودباری، برای ادارۀ حوزه علمیه رشت به مسجد جامع کاسه فروشان و مدرسه مهدویه منتقل گردید و به اقامه جماعت و تدریس مشغول گردید و در همین سال ها به تأسیس مساجد، تعمیر مدارس و ایجاد کتابخانه و ابنیه خیریه همت گماشت.
آیتالله ضیابری یکی از کسانی بود که در جریان نهضت امام در سال 1341 در مخالف با جریان اصلاحات ارضی به همراه آیتالله سیدحسن بحرالعلوم دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران انتقال داده شد.
ساواک در گزارشی به تاریخ آذر ماه 1347 در باره نقش ایشان در مبارزات امام خمینی می نویسد: « عده ای از روحانیون و بازاری های شهرستان رشت از جمله سیدمحمود ضیابری و سیدحسن بحرالعلوم در منزل حاج رحیم سبحانی پور اجتماع نموده و مبلغ پنجاه هزارریال جهت آیتالله خمینی جمع آوری کرده اند.» آیتالله ضیابری در سال 1361 در رشت بدرود حیات گفت و در جوار مرحوم سید مهدی رودباری در شبستان مسجد کاسهفروشان به خاک سپرده شد.
امام خمینی در آینه اسناد، ج 9، ص 476
2. حجتالاسلام محمدحسین علوی طباطبایی فرزند مرحوم حاج سید ابوالقاسم علوی و دومین داماد آیتاللهالعظمی بروجردی (ره) است که در سال 1304ش. در بروجرد متولد شد و در دبیرستان آن شهر تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد و پسازآن به تحصیل علوم دینی در قم پرداخت. بعد از فراغت از سطوح در نزد استادان حوزه، هفت سال در درس آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) حاضر شد. پس از فوت آیتاللهالعظمی بروجردی به تهران مراجعت کرد و در مسجد فخریه این شهر بعد از فوت آیتالله حاج سید محمدباقر بحرالعلوم تهرانی به اقامه جماعت پرداخت. وی علاوه بر تحصیلات جدید و قدیم به زبان انگلیسی نیز تسلط داشت و در نویسندگی نیز توانا بود. آیتالله علوی بروجردی در سال 1384 دارفانی را وداع گفت.
3. حجتالاسلام عباسعلی محقق واعظ خراسانی از استادان و مشاهیر وعاظ ایران در 18 شهریور 1271 ﻫ ش در مشهد مقدس متولد شد. مراحل تحصیل ادبیات را نزد والد محترمش عالم کامل و ادیب فاضل مرحوم حاج ملابمانعلى محقق که از وعاظ عالی مقام خراسانى بودند، قرار گرفت و فقه و اصول را از محضر آیتاللّه آقا میرزا محمدباقر مدرس رضوى و آیتاللّه حاج شیخ حسن برسى و فلسفه را از مرحوم بزرگ شهیدى و حاج شیخ محمدعلى فاضل خراسانى استفاده کرد. در سال 1312 به نجف اشرف مهاجرت کرد و شبها بعد از نماز مرحوم آیتاللّه العظمى اصفهانى در صحن مطهر منبر مىرفت، سپس به ایران مراجعت و در مشهد مقدس سکنى گزید و به امر تبلیغ و ترویج دین در شهرهاى شمالى و جنوب ایران پرداخت. ایشان در سال 1322 مجددا به اعتاب مقدسه تشرف حاصل و در کربلا در مجلسى که مرحوم آیتاللّه العظمى اصفهانى به مناسبت اربعین منعقد نموده منبر رفت که استقبال شایانى از ایشان شد. در سال 1323 مجددا به ایران مراجعت و وعظ و خطابه را ادامه داد. ایشان در اواخر عمر چند سال متوالى به خواسته آیتاللّه العظمى بروجردى به قم آمد و در مسجد اعظم منبر مىرفتند. آن مرحوم در روز 26 اسفند 1342 نداى حق را لبیک و در شهر قم در حجره قبرستان بیات به خاک سپرده شد.
4. آیتالله حسن فرید گلپایگانی، فرزند محمدمهدی در خرداد 1280 ﻫ ش در شهرستان گلپایگان به دنیا آمد. او که معروف به فرید گلپایگانی نیز میباشد، تا پایان تحصیلات علوم دینی، در شهرستانهای اراک، قم و نجف، با حضرت امام(ره) همدرس بود. وی پس از شنیدن خبر اقامت امام(ره) در نجف اشرف، طی مکاتبهای این مساله را به ایشان تبریک گفته و در سال 1344 در حالی که امام جماعت مسجد علوی در رباط کریم تهران بود، به ساواک احضار گردید. وی در سال 1348 از مالکین عمده خمین معرفی شده و اینگونه ارزیابی شده است: «مشارالیه یکی از روحانیونی است که از طرفداران سرسخت خمینی بوده و با علمأ ایرانی مقیم کشور عراق (نجف) مکاتبه مینماید». آیتالله فرید گلپایگانی در تاریخ 7 /3 /1350 دارفانی را وداع گفت.
5. آیتالله سید ابراهیم علوی خویی، فرزند حاج سیّدمهدی در سال1294 ﻫ ش در خوی متولّد و مقدمات را نزد علما و بزرگان خوی فرا گرفت. تحصیلات عالیه را از محضر آیتالله سیّدمحمّدتقی خوانساری، آیتالله حاج شیخ مهدی مازندرانی، و شیخ محمّدعلی قمی، آیتالله سیّدکاظم شریعتمداری، آیتالله العظمی سیّدمحمّد حجت و آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری، تلمذ کرد. وی از سوی آیات عظام، سیّدابوالحسن اصفهانی و سیّدمحمّد حجت و سیّدمحسن حکیم، اجازه اجتهاد داشت. وی در سال 1357 به خوی مراجعت و منشأ آثار و خدمات ارزندۀ علمی و عمرانی شدند. از تألیفات ایشان، میتوان به شرح الاسمأ الحسنی در دو جلد، آئین جهانداری از نظر حضرت علی (ع) در چهار مجلد، یک دوره اصول، یک دوره فقه، به اضافه رسائل و جنگ و سرنوشت خودش، اشاره نمود. محمّدشریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 5، صص 92 ـ 77
6. آیتالله میرزا خلیل کمرهای در سال 1277 ﻫ ش در کمره از توابع اراک به دنیا آمد. در سال 1297 به حوزه علمیه اراک آمد و جز اولین شاگردان مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری بود. در سال 1300 در قم ساکن شد و به تحصیل سطوح و فقه و اصول پرداخت و سپس در قم به تدریس سطوح و تفسیر و فلسفه پرداخت. ایشان در سال 1314 در رابطه با کشف حجاب به دستور رضا خان دستگیر و زندانی شد. مرحوم آیتالله کمرهای در سال 1330 در کراچی به سمت ریاست موتمر اسلامی انتخاب شد و در سال 1338 در موتمر اسلامی اردن شرکت کرد و در پایان مؤتمر با اشاره مرحوم آیتالله العظمی بروجردی همراه با مرحوم آیتالله طالقانی با شیخ شلتوت مفتی اهل سنت دیدار و گفتگو کرد و در سال 1339 در مکه معظمه در مؤتمر عالم اسلامی شرکت و به ریاست موتمر برگزیده شد. وی در شروع انقلاب اسلامی همگام با توده مردم مسلمان ایران حرکت کرد و در راهپیمایی تاسوعای 1357 به اتفاق مرحوم آیتالله طالقانی شرکت جست. در طول ایام ممتد کسالت و نقاهت ایشان همواره از سوی حضرت امام خمینی (ره) مورد تفقد و محبت و احوال پرسی قرار میگرفتند. مرحوم آیتالله کمرهای مؤلف بیش از 60 اثر علمی است که از آن جمله میتوان از تفسیر سورۀ نور، هفتاد و دو تن در سه جلد، مسلم بن عقیل، شرح نهجالبلاغه، ملکه اسلام، نوید اسلام، غروب آفتاب در اندلس، مادر، فتح مکه، ندای آسمان در اذان و ثواب آن، قبله اسلام کعبه با مسجدالحرام، دورۀ نهجالبلاغه در 23 جلد نام برد. آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای در سن 88 سالگی پس از 5 سال بیماری در سال 1363 در تهران بدرود حیات گفت.
7. پرویز ثابتى فرزند حسین در سال 1315ش در خانوداهای بهایی در سنگسر سمنان به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان حسینیه و شاهپسند سنگسر گذراند و دوران دبیرستان را در مدرسه فیروزبهرام در تهران در فاصله 1328 ـ 1334 به پایان برد و پس از آن در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تا سال 1337 به تحصیل مشغول بود. ثابتی پس از فارغالتحصیلی به ساواک پیوست. ثابتی در سال 1345 رئیس اداره یکم اداره کل سوم، در سال 1349 معاون دوم اداره کل سوم و در سال 1352 مدیرکل اداره کل سوم ساواک شد. ثابتی در اداره یکم بخشی را تحت عنوان «روحانیون افراطی» سازماندهی کرد، تا مبارزه با علما، مراجع تقلید و روحانیون در آن بخش به صورت منسجم و تشکیلاتی پیگیری شود. ثابتی در اوایل دهه 50 به عنوان سخنگوی ساواک و «مقام امنیتی» شهرت یافت. اداره کل سوم ساواک که ثابتی حدود پنج سال ریاست آن را عهدهدار بود جزو بدنامترین بخشهای ساواک بود. ثابتی در تمامی عملیاتهای ساواک در سالهای 1352 تا 1357 نقش اصلی را به عهده داشت. حسین فردوست ثابتی را مردی بسیار مقامپرست و متظاهر معرفی میکند که دروغ و راست را مخلوط میکرد تا میزان فعالیت و موفقیت خود را چند برابر جلوه دهد. ثابتی از مهرههای اصلی ساواک و عامل مستقیم جنایات رژیم پهلوی بود به همین علت در طول حضورش در ساواک شش بار از سوی شاه مورد تقدیر قرار گرفت و علاوه بر آن نشانهای متنوع و رنگارنگی نیز دریافت نمود. بسیاری از جنایات و شکنجههای ساواک نظیر به گلولهبستن نُه تن از زندانیان سیاسی زندان اوین (گروه جزنی) در تپههای مشرف به زندان اوین با کارگردانی مستقیم ثابتی صورت گرفت. پینوشتهای بیشمار وی در ذیل گزارشهای ساواک بیانگر کینه و خصومت وی با مبارزین مسلمان بهویژه روحانیت و علما است. وی در آستانه انقلاب اسلامی در آبان 1357 به خارج گریخت. ثابتی با پیروزی انقلاب اسلامی در غرب بیکار نبوده و به عنوان مهره مطلوب سیا و موساد به همکاری با آنان پرداخت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 272