صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 25 مرداد 1354


گزارش


متن سند:

تاریخ:25 /5 /1354
گزارش

ریاست محترم ساواک شهرری
محترماً به عرض می‌رساند که اینجانب در تاریخ 16 /5 /54 از یک روز مرخصی که در شهرستان بابل استفاده نمودم وقایعی که در یکی از قراء بابل رخ می‌دهد نظرم را جلب نمود که پیرامون آن تحقیق و نتیجه را به شرح زیر به عرض خواهم رساند.
1ـ پس از وقایع اخیر قم تعدادی طلاب به بابل گریخته و در دهات بابل مشغول تعلیم دین اسلام به جوان‌های آن قراء می‌باشند که البته ظاهراً چنین به نظر می‌رسد ولی در اصل فعالیت‌های پنهانی دارند که هر شب تا ساعت 3 الی 4 بعد از نیمه شب در مسجد می‌نشینند و صحبت می‌کنند.
2ـ در شب‌های جمعه همین طلاب با تعدادی از دانشجویان منحرف و جوانانی که از دهات دور خود جمع نموده‌اند در‌‌(مهدیه امیرکلاه) واقع در چند کیلومتری بابل دور هم جمع شده و تا صبح به بحث و گفتگو مشغول می‌باشند.
3ـ در یکی از دهات بابل به نام‌‌(بالا احمد چاله‌پی ـ دلاورکلاه) دو برادر به نام‌های حیدر و میرزا علی حسن‌پور زندگی می‌کنند که حیدر حسن‌پور رابط بین طلبه‌های آن محل و دانشجویان تهران و طلبه‌های قم می‌باشند و فعلاً در تهران تحصیل می‌نماید و میرزا علی حسن‌پور رابط بین جوانان محلی و طلبه‌ها می‌باشد و کتاب جهت آنها رد و بدل می‌نماید.
4ـ فعلاً چند جوان از اهالی دلاورکلاه تحت تأثیر گفته‌های طلاب قرار گرفته‌اند که گفتار یکی از آنها به نام علی رستمیان چنین بوده است‌‌(چرا بایستی دولت زمین‌های کشاورزی دهاتی‌ها را گرفته و جاده اتوبان 70 متری از گرگان به رشت احداث نماید و یا چرا شاهپور غلامرضا و ولیعهد چندین هکتار جنگل را تحت تصرف خود درآورده و می‌خواهند دامداری درست کنند) از گفتار این جوان پیداست که تحت تأثیر صحبت طلبه‌ها و دانشجویان قرار گرفته است ولی خانواده علی رستمیان تمامی ‌شاه‌دوست وطن‌پرست و با رژیم فعلی هم موافق می‌باشند و از کردار علی بسیار ناراحت هستند و امید دارند که هر چه زودتر از این راه برگردد. با تقدیم احترام

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 02 صفحه 162

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.