صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: وضعیت اندرزگاههای شماره 3 و 4

تاریخ سند: 27 خرداد 1351


موضوع: وضعیت اندرزگاههای شماره 3 و 4


متن سند:

[شماره:] 5-29-125 [تاریخ:] 27 /3 /1351
از: اداره زندانها
به: ریاست اداره اطلاعات
موضوع: وضعیت اندرزگاههای شماره 3 و 4

رونوشت گزارش شماره 1 /12 /834 /6 /12-20 /3 /51 ندامتگاه مرکزی که ذیلاً درج گردیده جهت آگاهی و هرگونه اقدام بایسته ایفاد می‌گردد
رئیس اداره زندانها. سرتیپ طاهری
1 /12-834-6-12-20 /3 /51
از. ندامتگاه مرکزی
به: ریاست اداره زندانها
موضوع: وضعیت اندرزگاه‌های شماره 3 و 14
مقام عالی را آگاه می‌سازم. به قرار گزارش اندرزگاه‌های شماره 3 و 4 آمار بیش از گنجایش اندرزگاههای مذکور و توجه به این‌که زندانیان جدیدالورود که قریباً تحویل این یکان گردیده‌اند اکثراً جوان و مخرب و محکوم به حبس‌های طویل‌المدت هستند از یک طرف و ثابت بودن کلیه امکانات از قبیل (محل برای سکونت. حیاط، هواخوری، توالت دستشوئی. حمام. آشپزخانه. امکانات درمانی و بهداشتی. ملاقات و غیره) و همچنین کمبود مأمور موجب ایجاد نارضائی در زندانیان و تقویت روحیه خرابکار آنان گردید و احتمال وقوع هرگونه بی‌نظمی متصور است. علیهذا مراتب جهت استحضار و هرگونه اقدام بایسته معروض می‌گردد.
رئیس ندامتگاه مرکزی. سرهنگ 2 محرری
از سوی. سرهنگ 2
رونوشت برابر با اصل است واصل در پرونده انتقال دویست نفر زندانی به کلاسه 5-29-125- نگهداری شده است.

توضیحات سند:

1. وضعیت زندان قصر و اوین: گفته می‌شود در چند سال نخست تأسیس وضعیت زندان قصر مناسب گزارش شده، اتاقها تمیز و زندانیان نیز از امکانات نسبتاً بهتری برخوردار بودند؛ با وجود این در اوایل شهریور 1323 فرماندار نظامی تهران از محوطه آن دیدن کرد و از وضعیت عمومی زندان و زندانیان، گزارش مفصلی مستقیماً خطاب به نخست‌وزیر وقت، به صورت محرمانه ارائه نمود. وی در این گزارش معایبی را در زندان قصر برشمرده بود که بایستی برطرف می‌شد. بی‌توجهی به اصول بهداشتی، تراکم زندانیان در سلولها و بندها که موجب شیوع برخی امراض مسری بین زندانیان به ویژه زنان زندانی می‌شد، نبود پاسبان کافی برای حفاظت از زندانیان که در صورت بروز اغتشاش امکان جلوگیری توسط این تعداد نگهبانان مقدور نبوده است، بی‌توجهی به شکایات کتبی و شفاهی زندانیان که بسیاری از آنها بلاتکلیف مدت زیادی در زندان هستند و یک بار هم به اتهام آنان رسیدگی نشده است، کم‌آبی، نامناسب و ناکافی بودن غذای زندان و نبود وسایل تهویه کامل از جمله این معایب بود که وی به نخست‌وزیر منعکس کرد. وی درباره بهداری نوشته بود که اگر چه این قسمت باید بیش از دیگر قسمتها مورد توجه قرار گیرد، اما به علت عدم توجه،‌ وضعیت رقت‌باری دارد. تخت‌خوابها یا فاقد ملحفه هستند یا به قدری کثیف‌اند که رنگ سفید آنها قابل تشخیص نیست. فرماندار نظامی تهران در بخشی دیگر از گزارش خود درباره کارگاههای موجود در زندان قصر یادآور شده بود که بیش از پیش باید به آنها توجه نمود. او درباره دارالتادیب نیز نوشته بود که در حدود 400 نوجوان بی‌سواد بین 8 تا 17 ساله در محوطه کوچکی به وسیله سیم‌خاردار محصور و بدون کمترین توجهی به وضعیت اسف‌انگیزی رها شده‌اند. در تمام مدت 24 ساعت شبانه‌روز در خاک و گِل غوطه‌ورند. در پایان هم تصریح نمود که به این ترتیب نه تنها در تهذیب اخلاق آنان کوشش نشده، بلکه دزدانی زبردست و جانیانی خطرناک تحویل جامعه خواهند نمود که آنان رموز جنایت را در این آموزشگاه عجیب فراگرفته و از سن طفولیت در این محوطه کاملاً ورزیده شده‌اند. در پی گزارش فرماندار نظامی تهران کمیسیونی در وزارت کشور تشکیل شد که مشکلات زندانها، از جمله زندان قصر را رسیدگی می‌کرد. چندی بعد هم قلعه قصر قاجار که پیش از این به عنوان متروکه و بلااستفاده بود، بازسازی و با انتقال تعدادی از زندانیان به آن‌جا از تراکم بندهای زندان قصر کاسته شد.
اما وضعیت زندان اوین در مقایسه با زندان‌های دیگر بسیار دشوارتر بود. زندان قصر در این دوره در مقایسه با زندان اوین حکم یک آسایشگاه را داشت. اوین زیر نظر ساواک اداره می‌شد. نگهبانان آن، همه ارتشی بودند. آن‌ها برای جلوگیری از برقراری ارتباط نزدیک با زندانیان، هر ماه تغییر می‌کردند. زندانیان فقط در محدوده بندهای خود رفت و آمد داشتند. آنها فقط حق داشتند روزانه حداکثر دو ساعت در حیاط زندان باشند و حتی نمی‌توانستند از غذای خانگی بهره‌مند شوند. غذا را از جلوی در به زندانی تحویل می‌دادند و می‌رفتند زیرا وظیفه توزیع غذا و همچنین نظافت بند و سلول‌ها، به عهده خود زندانی بود که به نوبت انجام می‌شد. وضعیت غذای اوین نیز چون در پادگان تهیه می‌شد و سربازان وظیفه‌ پاک کردن مواد اولیه و آماده‌سازی غذا را که بین زندانیان و آنان مشترک بود، برعهده داشتند، بهتر از کمیته مشترک و زندان قصر بود. اوین برخلاف قصر، اتاق مطالعه نداشت. سلول‌ها دائم برای کتاب و دیگر کالاهای ممنوعه، بازرسی می‌شدند. روزنامه‌ها به رغم دولتی بودن، سانسور بیشتری می‌شدند. رادیو در اوین ممنوع بود، چون احتمال می‌رفت زندانیان از این طریق، قادر به شنیدن رادیوهای بیگانه باشند. زندان اوین در حقیقت مجموعه زندان کمیته مشترک و قصر را در خود جا داده بود. بدین‌معنی که هم شکنجه‌گاه و هم زندان عمومی و هم زندان انفرادی را در کنار هم داشت. وسایل و امکانات آن با زندان قصر تفاوت داشت. شکنجه‌گاه اوین، تمام دستگاه‌های شکنجه را داشت و تعدادی از مبارزان در این شکنجه‌گاه به شهادت رسیدند. شکنجه‌گاه اوین با شکنجه‌گاه کمیته مشترک رقابت داشت و هر کدام سعی می‌کردند با شکنجه بیشتر، از مبارزان اطلاعات لازم را به دست آورند. ساواک از سال 1354 ش به بعد، زندانیان سیاسی را با دسته‌بندی‌های خاصی، در ساختمان جدید اوین، در چهار بند نگهداری می‌کرد. در بند یک شماری از علما و روحانیون زندانی بودند. بند دو سالنی به شکل ال داشت. در انتهای دو طرف سالن، دو اتاق وجود داشت. دستشویی و حمام، سر پیچ ال، واقع شده بود و یکی دو اتاق هم در ورودی بند وجود داشت. بند دو به سران گروه‌های چپ و سازمان مجاهدین خلق و مؤتلفه اسلامی اختصاص داشت. برنامه‌ریزی و غذای روحانیون از جمع مجاهدین جدا بود. در این بند ارتباط بین مذهبی‌ها و مجاهدین خلق به علت این که مواضع یکدیگر را قبول نداشتند، بسیار ضعیف بود. (دائره المعارف زندان سیاسی عصر پهلوی)

منبع:

کتاب حبیب‌الله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 291

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.