تاریخ سند: 22 اردیبهشت 1350
جلسه هفتگی عده ای از روحانیون
متن سند:
شماره : 15893 /20 ه 3
از ساعت 0700 الی 0900 روز پنجشنبه 17 /2 /50 جلسه ای با شرکت شیخ
علی اکبر هاشمی، شیخ حسین کاشانی، شیخ حسن طاهری، شیخ حسن لاهوتی،
شیخ حسین انصاریان، شیخ محمدرضا مهدوی کنی، شیخ محمد امامی، سیدعلی
غیوری و نجم الدین اعتمادزاده در منزل شیخ حسن طاهری اصفهانی تشکیل گردید.
مهدوی گفت آقایان باید پول ماهانه خود را پرداخت کنند بعضی ها چند ماه است که
وجهی نپرداخته اند و به ترتیب
ماهی 50 تومان از آنها
دریافت شد و درباره وضع
دانشگاه صحبت پیش آمد که
خیلی شعارهای تند داده شده
اعتمادزاده گفت من در
اتوبوس بودم.
نزدیک
دانشگاه بچه ها شعار می دادند
فرسیو مرگت مبارک.
من
خیلی ترسیدم و فکر کردم اگر
از طرف پلیس حمله ای بشود
از کجا فرار کنم ـ بعد هاشمی
عنوان نمود شب دوشنبه
14 /2 /50 حدود 200 نفر از
طلاب قم به منزل
سیدمحمدرضا گلپایگانی
رفته و گفته بودند که به چه علت کتاب شهید جاوید1 را تقبیح نموده اید گلپایگانی با
ناراحتی جواب داده است شما دین ندارید اگر مقلد من هستید می گویم این کتاب را
مطالعه نکنید عده ای فریاد زده اند که ما مقلد شما نیستیم و گلپایگانی با ناراحتی از
جلسه خارج شده است.
بعد سیدمهدی گلپایگانی پسر آیت الله گلپایگانی به طلاب
اعتراض کرده و گفته است شما می خواهید پدر مرا بکشید امکان دارد او سکته کند و
مردم را متفرق می کند.
نظریه شنبه : شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : یکشنبه
نظری ندارد آسای نظریه چهارشنبه :
توضیحات سند:
1ـ در آستانه ماه محرم سال
1391 ه ق برابر با شهریور ماه
سال 1349 کتاب شهید جاوید
تألیف حجه الاسلام نعمت اللّه
صالحی نجف آبادی، انتشار
یافت.
وی دارای گرایشات
خاص ضدغلوی بود.
نخستین
بخش های کتاب وی در سال
1347 در سالنامه معارف
جعفری به چاپ رسیده بود.
به
دلایلی که به مقدار زیادی جنبه
سیاسی داشت برخی از فضلای
حوزه از جمله آیات مشکینی و
منتظری بر آن تقریظ نوشته، آن
را تأیید کردند.
این در حالی بود
که بسیاری از نویسندگان سنتی
حوزه، و نیز مراجعی مانند
آیت الله گلپایگانی و آیت الله
مرعشی نجفی با آن از در
مخالفت درآمده و آثار متعددی
در ردّ بر آن نوشتند.
موضع گیری
برابر شهید جاوید به دو نگره
موجود در این اثر بازمی گشت.
در مبحث هدف امام حسین (ع)
از قیام عاشورا به تقویت این
نظریه پرداخته بود که امام
حسین (ع) در پی تشکیل
حکومت بوده است.
طرح این
مسئله برای انقلابیون بسیار
جذاب بود و به همین دلیل بود که
صرف نظر از برخی نکات دیگر،
آنان به دفاع از این کتاب
پرداختند.
موضوع دیگر مبحث
علم امام بود.
مؤلف از این
نظریه حمایت کرده بود که امام
حسین (ع) گرچه به طورکلی خبر
از شهادت خود داشته است اما
این که شهادت در این سفر
خواهد بود یا نه، از آن آگاهی
نداشته است.
ساواک از اختلاف
پیش آمده سوءاستفاده نمود و
تلاش می کرد از شهید جاوید
وسیله ای برای از میدان بدر
کردن امام و روحانیون
انقلابی استفاده کند و مهمتر آن
که آن دو گروه را به جان هم
بیندازد.
چاپ کتاب با نقدهای
آن از سوی ساواک و توزیع
آنها، وسیله ای برای رسیدن به
همین هدف بود.
زمانی که
ساواک درصدد نهایت
بهره برداری از این کتاب بود و
بسیاری آلوده به آن شده بودند،
سکوت امام خمینی (ره) یک
سیاست اصولی و حساب شده به
نظر می آمد.
امام خمینی (ره) در
یکی از سخنرانی های خود
پیرامون این قضیه فرمودند:
یک قصه؛ یک وقت می بینید
درست شد در «شهید جاوید».
آقا، این منبری، آن منبری، آن
منبری، آن محراب، آن محراب،
آن محراب، در سطح کشور، همه
حرفها شهید جاوید بود.
شهید
جاوید چی بود که این قدر داد
بکنید؟ برای چی؟ نزدیک محرم
می شد؛ می دیدند که اگر این
قوه ها با هم باشند، و یک وقت
نکند که توجه بکنند به
گرفتاری های خودشان، توجه
بکنند به آن که گرفتارشان کرده،
شهید جاوید را پیش آوردند.
ما
هم غفلت از مسائل روز و از
مسائل سیاسی، همه به جان هم
می افتادیم (صحیفه امام، ج 8،
ص 533)
منبع:
کتاب
آیتالله محمدرضا مهدوی کنی به روایت اسناد ساواک صفحه 165