درباره: استاندار، رئیس شهربانى و فرمانده ناوگان بندرعباس
متن سند:
گزارش
از 312
درباره: استاندار، رئیس شهربانى و فرمانده ناوگان بندرعباس
محترماً به استحضار میرساند:
برابر گزارش سازمان اطلاعات و امنیت هرمزگان شخصى به نام طباطبائى از بندرعباس ضمن تماس تلفنى با شیخ محمد صدوقى (واعظ افراطى طرفدار خمینى در یزد) اظهار داشته طبق دستورى که داده بودید با آقاى انوارى (احتمالاً یکى از قشریون مذهبى طرفدار صدوقى در بندرعباس میباشد) صحبت کردم ولى ایشان حاضر نشد با من به شهربانى بیاید لذا تلفنى مرا به رئیس شهربانى معرفى نمود طباطبائى افزود رئیس شهربانى از افراد مسلمان و متدین میباشد و نسبت به شما ارادت دارد و هنگامی که اتاق خلوت شد از جیب خود قرآن در آورد و گریه کنان گفت من از ارادتمندان شما هستم و در این استان شما میتوانید روى سه نفر حساب کنید من و استاندار و فرمانده نیروى دریائى، طباطبائى اضافه کرده و درباره افراد دستگیر شده صحبت کردم تیمسار رئیس شهربانى گفت متاسفانه دیروز براى چهار نفر از آنها کمیسیون تشکیل گردید و کار آنان از دست استان خارج شده ولى در مورد بقیه اطاعت میشود آنگاه رئیس شهربانى گفت با من به استاندارى بیائید و همین مطالب را که به من راجع به حضرت آیتاله گفتند به آنها هم بگوئید سپس به اتفاق رئیس شهربانى به استاندارى رفتم و در آنجا همان طوری که فرموده بودید تهدیدشان کردم و آنها پس از مشورت قول دادند غیر از آن چهار نفر بقیه را آزاد کنند و در مورد آن چهار نفر نیز کوشش خواهند کرد شاید نتیجه بگیرند. ضمناً قرار است بعدازظهر به اتفاق انوارى و استاندار و رئیس شهربانى برویم منزل آقاى یاورى و صحبت را آنجا ادامه دهیم، صدوقى گفت برخوردتان با آنها خوب و حتى دست بدهید و روبوسى نمائید و از قول من بگوئید این مبارزه که شروع کردهایم تا سر حد جان ایستادگى خواهیم کرد و به قول خمینى هیچکس در این نهضت دخالت ندارد و ما داریم کار خدائى را تعقیب میکنیم. قبل از این خونریزیها ممکن بود با مرجع بزرگ صحبت کنیم و ایشان را ملایمتر نمائیم ولى ایشان اکنون صد در صد ایستادگى میکنند و خواهان حکومت اسلامى میباشند و ما به افرادى که در دستگاههاى دولتى هستند نیاز داریم و اگر موفقیت حاصل شد شما در آن زمان هم همین کار را که اکنون میکنید خواهید کرد. طباطبائى گفت مردم بندرعباس از آقایان انوارى و متقى ناراحت هستند. صدوقى گفت متقى اصلاً به درد نمیخورد سراغش نروید ولى انوارى مردى است مقدس، روشن، فهمیده و متدین و با ایمان ولى قدرى ضعیف است از قول من بگوئید من هم پیش از اینکه وارد این صحنه شوم قدرى میترسیدم ولى اکنون که وارد معرکه شدهام هیچ ترسى ندارم و اگر عاقلانه عمل نمائید هیچ ناراحتى براى شما پیش نخواهد آمد.
طباطبائى گفت من با او صحبت کردم حتى گفتم آقاى صدوقى گفته است اعلامیهاى بدهید ولى ایشان جانب احتیاط را رعایت میکند و حتى رئیس شهربانى هم گفته است ایشان سست عنصر هستند ضمناً رئیس شهربانى شماره تلفن خودشان (تلفن منزل 7777 و شهربانى 7) را داده و بسیار علاقمند است که شما با ایشان تماس بگیرید.
سازمان هرمزگان اظهار نظر کرده است که استاندار و رئیس شهربانى و فرمانده ناوگان بندرعباس شدیداً مرعوب مخالفین و بخصوص روحانیون قشرى شدهاند و در برخورد با قشریون مذهبى سعى دارند چنین وانمود کنند که آنها با عقاید و افکار آنها مخالفتى ندارند و اکثر دستگیریها و تعقیبات از ناحیه ساواک اعمال میگردد. این ضعف مقامات بارها زبانزد مخالفین و قشریون بوده است. سازمان مزبور اضافه نموده است باتوجه به موارد فوق چنانچه زمانى وضعیت حادترى در منطقه روى دهد این مسئولین با چنین روحیهاى قادر به تامین امنیت منطقه نخواهند بود و بروز حوادث ناگوار قابل پیشبینى است.
مراتب جهت استحضار و صدور هر گونه اوامرى به عرض رسید.1
________________________
1. تاریخ این گفت و گو در سند مشخص نشده، اما به واسطه تاریخى که در ذیل صفحه دوم سند آمده در میان سندهاى امروز (9 /1 /57) گنجانده شده است. امروز (9 /1 /57) آیتالله صدوقى با صدور اعلامیهاى تهاجم به جمع فرهنگیان تحصن کنند، در بندرعباس را محکوم کرد و همبستگى مردم یزد را با مبارزان بندرعباس اعلام نمود. آیتاللّه صدوقى در اعلامیه خود یادآور شد که در این تهاجم 6 نفر کشته و 7 نفر زخمى شدند. (اسناد انقلاب اسلامى، ج 2، صص 567 و 568) روزنامه کیهان در اینباره نوشت نهم دى ماه «ماموران انتظامى بندرعباس به دبیرستان ابن سینا که محل تجمع عدهاى از فرهنگیان و معلمان بود حمله کردند و اجتماع کنندگان را مضروب و مجروح ساختند. به دنبال وقوع این حادثه گروه زیادى از مردم بندرعباس در خیابانها به راه افتادند و به دادن شعار پرداختند. در جریان این تظاهرات که منجر به دخالت ماموران شد حداقل 6 نفر کشته و 24 نفر زخمى شدند. تظاهرکنندگان همچنین به 8 شعبه بانک، 16 فروشگاه لوکسفروشى و مشروب فروشى، چهارده انبار بزرگ مشروب حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند.» (ش 165، ص 6)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 4 صفحه 327