صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: پخش اعلامیه مضره در زمینه حزب رستاخیز ایران1 در شاهرود

تاریخ سند: 13 اردیبهشت 1354


موضوع: پخش اعلامیه مضره در زمینه حزب رستاخیز ایران1 در شاهرود


متن سند:

از: 14/ ﻫ تاریخ: 13 /2 /1354
به: 312 شماره: 1105/ ﻫ
موضوع: پخش اعلامیه مضره در زمینه حزب رستاخیز ایران1 در شاهرود
پیرو 366 /312 - 26 /1 /54

در تاریخ 10 /2 /54 شخصی به نام قربانعلی رضائی کارگر ذوب آهن شاهرود با در دست داشتن 2 برگ اعلامیه ( در 4 صفحه ) به شهربانی مراجعه و عنوان نموده که اعلامیه مذکور را در حیاط منزلش مشاهده نموده و مشارالیه ضمن تحویل اعلامیه‌ها به شهربانی، از شناسائی عامل یا عاملین پخش اعلامیه‌ها اظهار بی‌اطلاعی نموده است. شهربانی محل پس از تحقیق و تجسس، سه فقره اعلامیه دیگر در سه منزل دیگر در اطراف منزل یاد شده، کشف نموده است.
نظریه یکشنبه ـ احتمال دارد که عامل یا عاملین پخش اعلامیه‌ها، دانش‌آموزان متعصب مذهبی باشند. ضمناً وسیله منابع و همکاران موجود، در زمینه شناسائی عاملین اقداماتی صورت گرفته که به موقع به عرض خواهد رسید.
نظریه سه‌شنبه ـ ضمن تائید نظریه یکشنبه، قربانعلی رضائی پس از تحقیقات لازم آزاد گردیده است. ضمناً عین اعلامیه موردنظر به پیوست2 تقدیم می‌گردد.3
نظریه 14/ ﻫ ـ نظریه سه‌شنبه مورد تائید می‌شود.
در ساعت 0900 روز 15 /2 سال 54 به بخش 311 واصل گردید.
عیناً به استحضار ریاست بخش 312 برسد. 15 /2 /54



______________________
1. حزب رستاخیز، در اسفندماه سال 1353ش، به دستور محمدرضا پهلوی تشکیل و تشکل‌هایی چون: حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب پان ایرانیست و حزب ایرانیان در آن ادغام شدند و پس از چندی، عضویت در این حزب، برای همه‌ی مردم ایران اجباری اعلام شد. محمدرضاپهلوی در سخنانی که بیشتر شبیه به گفته مجانین بود، به این مناسبت گفت: « هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند. اگر نشد، از ایران بیرون رود. اگر نخواستند بیرون بروند، جایشان زندان است.»
اولین دبیرکل این حزب، امیرعباس هویدا بود که پس از چندی، جای خود را به جمشید آموزگار داد. در سال 1355، محمد باهری جانشین آموزگار شد و در مرداد سال 1356ش، دوباره این صندلی را به جمشید آموزگار داد و چند روزی هم در سال 1357، جواد سعید به عنوان دبیرکل این حزب برگزیده شد، که به زودی مجبور به استعفاء گردید.
اولین واکنش مخالفت با این دیکتاتوری، 10 روز پس از تشکیل حزب رستاخیز، توسط امام خمینی(ره) صورت گرفت که طی استفتایی، عضویت در آن را حرام اعلام نمود: « نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان، شرکت در آن بر عموم ملت حرام و کمک به استیصال مسلمین است...»
2. اعلامیه 4 صفحه‌ای مورد اشاره، دست‌نویس و شامل استفتاء از امام خمینی (ره) درباره حزب رستاخیز به شرحِ «پیشگاه قائد بزرگ اسلام حضرت آیت‌الله العظمی خمینی متع‌الله المسلمین بطول بقائه الشریف. با اهداء سلام و تحیت وافره، مستدعی است نظر شریف را در مورد حزب رستاخیز ملی ایران که اخیراً از طرف رژیم تأسیس گردیده است؛ اعلام نموده و وظیفه عموم ملت ایران را در قبال آن روشن فرمائید. ادام الله ظلکم علی روس الانام. جمعی از مسلمانان ایران» است و بخشی از پاسخ امام خمینی (ره) نیز به این شرح می‌باشد: « نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شرکت در آن بر عموم ملت حرام و کمک به ظلم و استیصال مسلمین است و مخالفت با آن از روشن ترین موارد نهی از منکر است و چون این نغمه تازه که به دستور کارشناسان یغماگر برای اغفال ملت از مسائل اساسی از حلقوم شاه برخاسته، تا کشور را بیش از پیش خفقان زده کند و راه را برای مسائلی که در نظر دارند، باز نمایند و قوۀ مقاومت را به‌طور کلی از ملت سلب نموده و نفس را در سینه‌ها حبس سازند. لهذا لازم است حسب وظیفه تذکراتی بدهم باشد که ملت اسلام، تا فرصت از دست نرفته به مقاومت بیش از پیش و همه جانبه، جلوی این نقشه‌های خطرناک را بگیرند.
قبلاً باید گفت شاه در این پیشنهاد غیر مشروع به شکست فاحش طرح استعماری به اصطلاح (انقلاب ششم بهمن) و برخوردار نبودن آن از پشتیبانی ملت اعتراف نموده است. کسی که بیش از ده سال است فریاد می‌زند که ملت ایران موافق با این (انقلاب) است و اسم آن را (انقلاب شاه و ملت) گذاشته، امروز مردم را به صف‌های مختلف تقسیم کرده و می‌خواهد با زور سر نیزه برای خود موافق درست کند. اگر این به اصطلاح (انقلاب) از شاه و ملت می‌باشد، دیگر چه احتیاجی به حزب تحمیلی است. درباره این حزب به اصطلاح (رستاخیز ملی ایران) باید گفت این عمل با این شکل تحمیلی، مخالف قانون اساسی و موازین بین المللی است و در هیچ یک از کشورهای عالم نظیر ندارد.»
در انتهای این اعلامیه، نوشته اند: «تذکر: این اعلامیه از نسخه اصلی چاپ نجف رونوشت شده، حسب وظیفه شرعیه از تکثیر آن با حفظ قویه اسلامی دریغ نفرمایید.» بخش ضمائم
3. اداره کل سوم پس از دریافت این گزارش، طی شماره: 1478 /312 - 5 /3 /54 به ساواک سمنان نوشت: «دستور فرمائید از کلیه امکانات موجود به منظور شناسائی عامل یا عاملین پخش اعلامیه در منطقه استفاده و از نتیجه اقدامات معموله این اداره کل را نیز آگاه نمایند.» بخش ضمائم

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 420

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.