اطمینان پنتاگون به اسرائیل!!؟
متن سند:
اطمینان پنتاگون به اسرائیل!!؟
محمدرضا پهلوى رژیم غاصب اسرائیل را بهطور دوفاکتو1 به رسمیت شناخت و همین کافى بود تا اسرائیل بهطور غیر رسمى سفارت خود را در تهران دایر کند. این روابط به حدى گسترش یافت که محمدرضا چند پایگاه برونمرزى خود با کشورهاى عربى منطقه را به اسرائیل واگذار کرد و سازمان اطلاعاتى اسرائیل پس از قدرتهاى بزرگ، عالىترین سرویس اطلاعاتى در ایران شد.
رژیم اشغالگر قدس، رژیم محمدرضا را تنها دوست و متحد خود در منطقه تلقى مىکرد. ولى محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامى مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرأت نکرد روابط خود را با آن رسمى کند و آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمىدانستند، زیرا ایران با نقش فوق مىتوانست بهترین حلقه اتصال غاصبان فلسطین و کشورهاى عربى باشد.
این کشور پایگاه اصلى غرب در خاورمیانه به شمار مىرود و براى آمریکا کشور پولسازى محسوب مىشود. صرف وجود این غده سرطانى سبب مىشود تا کشورهاى عربى و ثروتمند منطقه دلارهاى نفتى خود را در مقابل سفارشات گرانقیمت سلاح به آمریکا بدهند. آمریکا هم با بذل و بخشش، مقدارى از این سفارشها را به کشورهاى اروپاى غربى واگذار مىکند. وجود این رژیم براى روسیه نیز نافع است، زیرا بخشى از سفارشهاى نظامى نصیب این قدرت مىشود.
اقلیتهاى یهودى در جهان غرب به شدت در حکومتهاى خود مؤثرند و بخصوص این نفوذ در آمریکا بسیار شدید است، لذا نمىتوان اسرائیل را یک کشور تحت سلطه آمریکا و غرب تلقى کرد بلکه در واقع این جهان غرب است که تحت نفوذ اسرائیل است.2 رژیم حاکم بر ایران عملاً و در معنى، اسرائیل را حمایت مىکرد، روابط وسیع اقتصادى داشت، نفت مورد نیاز را تحویل مىداد، کالاى اسرائیلى به سوى ایران سرازیر بود و تبادل اطلاعات انجام مىگرفت، ساواک و موساد همکارى گستردهاى را داشتند. روابط ایران با اسرائیل روابط سیاسى رسمى (دو ژوره) نبود بلکه روابط به اصطلاح (دوفاکتو) بر قرار کرده بود بدین ترتیب بدون داشتن روابط سیاسى رسمى، دو دولت عملاً روابط دارند ولى نه از طریق سفیر.
دولت ایران موافقت کرده بود که آژانس یهود که یک سازمان یهودى جهانى است، در تهران دفتر نمایندگى باز کند.3 ارتباط رژیم محمدرضا پهلوى با اسرائیل، یک بار در دوران حکومت دکتر محمد مصدق دستخوش فراز و نشیبى ظاهرى شد و سازمان صهیونیزم و نمایندگى سیاسى اسرائیل در ایران، برچیده شد و در پردهاى دیگر قرار گرفت.
پس از تعطیلى سازمان صهیونیزم و نمایندگى سیاسى اسرائیل در ایران، اداره امور سازمانهاى جاسوسى آن به «تشکیلات بهائیان» در ایران واگذار شد. از این زمان امیرعباس هویدا به دست عناصر نقابدار و متنفذ بهایى از وزارت امور خارجه مأمور خدمت در سازمان ملل متحد شد و در نیویورک به عضویت شوراى آمریکایى صهیونیزم. A.Z.C درآمد.
بعد از سقوط دولت مصدق، امیرعباس هویدا بهعنوان رئیس کمیسارى عالى مهاجران دست به کار خدمت به دولت تازه بنیاد اسرائیل شد و در ژنو، مصر و یوگسلاوى، به ویژه در مصر زیر نقاب یک شخصیت مسلمان(!) و نماینده دولت ایران به وضع یهودیان سروسامان داده و آنان را تشویق به مهاجرت به اسرائیل مىکرد. هویدا پنج سال با حقوق دولت ایران در خدمت دولت یهود و صهیونیزم بینالملل بود.4
چگونگى روابط ایران و اسرائیل از زبان کرمیت روزولت در کتاب «کودتا در کودتا» به شرح زیر است :
«ایران و اسرائیل قبل از سال 1953 با یکدیگر روابط غیر رسمى خوبى داشتهاند. در سالهاى بعد که دوستان اسرائیلى محتاطانه به «سیا» پیوستند تا در سازماندهى و ارشاد سرویس جدید امنیتى ایران (ساواک) کمک کنند، این روابط نزدیکتر شد. این اقدام اسرائیل کاملاً محرمانه صورت گرفت و ضرورتا یک عملیات مخفى بود، اما کمک زیادى به ایرانیان کرد. در سال 1955 «دیوید بنگوریون» نخستوزیر اسرائیل از طریق مساعى سازمان «سیا» به شاه دسترسى پیدا کرد و «میرآمیت» رئیس «موساد» را بهعنوان حامل پیام خود به تهران فرستاد.
دیپلماتهاى اسرائیل در تهران به شبکه اطلاعاتى وسیعى در ایران دسترسى داشتند که نظیر آن در اختیار هیچ کشور دیگرى نبود. هیأت اسرائیلى در تهران که «یورى لوبرانى» مقام سابق موساد ریاست آن را بهعهده داشت، به جاى سفارت «اداره روابط» نامیده مىشد. سفارت اسرائیل توسط سنگرها و درهاى فولادین محافظت مىشد و یک راه خروج اضطرارى داشت که از طریق یک پلکان آهنى به پشتبام و سپس از آنجا به ساختمان مجاور منتهى مىشد که یک راه فرود آمدن به خیابان دیگر داشت. در دوران نخستوزیرى هویدا روابط ایران و اسرائیل به اوج خود رسید. علاوه بر این «آژانس یهود در ایران» هم فعالیت گستردهاى را دنبال مىکرد که ریاست آن به عهده «امیدوار» رئیس کنونى بخش فارسى رادیو اسرائیل بود.»5
اسناد زیرین در شرایطى به ثبت رسیده است که طى یک دوره چند ساله، بحرین از ایران جدا و تثبیت حاکمیت و ارتباطات ایران و عراق دستخوش اغتشاش شد و هر از چند گاهى تعرضات مرزى فىمابین تلفاتى را در بین داشته است.
در جنگ چهارم اعراب و اسرائیل و استفاده اعراب از اسلحه نفت، ایران به تأمین کمبودهاى حاصل از قطع نفت پرداخته است.
گوشهاى از اخبار ارتباطات ایران و اسرائیل که پنهان نشده و در روز شمار تاریخ ایران به ثبت رسیده به شرح زیر است:
28 /1 /51: ایران از اسرائیل 24 هزار گوسفند خریدارى کرد.
3 /2 /52: کنفرانس سرى و مهم تهران با شرکت دیپلماتهاى آمریکایى در کشورهاى خاورمیانه و آسیاى جنوبى در محل سفارت آمریکا در تهران آغاز شد. هدف این کنفرانس، بررسى تهدیدهاى اعراب به قطع نفت و خطر جنگ اعراب و اسرائیل و چگونگى مبارزه با کمونیسم بود.
19 /2 /52 : برنامه پروازهاى تهران ـ بیروت قطع شد.
31 /6 /52 : چریکهاى الفتح در بیروت پیروزمندانه وابسته سفارت ایران را در بیروت از محل کار خود ربودند و پس از سى ساعت توقیف او را آزاد کردند.
2 /7 /52: وزارت امورخارجه ایران نسبت به دستگیرى و شکنجه وابسته سفارت ایران در بیروت به دولت لبنان اعتراض کرد.
14 /7 /52: جنگ بزرگ مصر و سوریه با یورش همزمان نیروهاى مصر و سوریه از دو سوى کانال سوئز و بلندیهاى جولان آغاز شد.
17 /7 /52: جنگ بزرگ تانکها در محور سینا در گرفت و حدود سه هزار تانک در مقابل هم قرار گرفتند.
24 /7 /52: سیصد هواپیماى آمریکایى از طریق پل هوایى به اسراییل اسلحه و مهمات رسانیدند.
18 /8 /52: هنرى کیسینجر وزیر امورخارجه آمریکا وارد تهران شد. وى مأموریت دارد درخصوص صلح خاورمیانه با مقامات سیاسى ایران مذاکره کند.
17 /11 /53: شاه در مصاحبه با تلویزیون آمریکا گفت: چشم آبىها باید از خواب خودپسندى بیدار شوند. من پدرخوانده اسرائیل نیستم.
1 /5 /54: سخنگوى سازمان ملل متحد اعلام کرد که یک گردان از ارتش ایران به ارتفاعات جولان یه سوریه فرستاده شد تا جاى گردانى از نیروهاى کشور پرو را که زیر پرچم سازمان ملل متحد در خط جداسازى نیروهاى اسرائیل و سوریه خدمت مىکنند، بگیرند.
11 /6 /54: یک گردان از سربازان ایرانى در اختیار سازمان ملل قرار گرفت تا در ارتفاعات جولان به پاسدارى بپردازند این دومین گردان اعزامى است.
23 /6 /54: شاه در مصاحبه با حسنین هیکل ـ روزنامهنگار معروف مصرى ـ گفت: ما به زودى نیروهاى خود را از عمان فرا مىخوانیم، مطبوعات اسرائیل بیش از همه به ما حمله مىکنند.
اسنادى که باعث شد تا در این بخش به چگونگى ارتباط رژیم شاهنشاهى ایران با اسرائیل پرداخته شود، به شرح زیر است :
سند اول:
گزارش
درباره : سیاست ایران نسبت به اعراب و اسرائیل.
منظور : استحضار تیمسار ریاست ساواک
خلاصه ترجمه مقاله مندرج در روزنامه جروزالم پست چاپ اورشلیم در مورد سیاست ایران نسبت به اعراب و اسرائیل بشرح زیر از عرض مىگذرد:
«پنتاگون به اسرائیل اطمینان داده در سیاست ایران نسبت به اختلافات اعراب و اسرائیل تغییرى حاصل نشده و ایران خلبان فانتوم براى مصر تربیت نخواهد کرد و اسلحه عمدهاى به مصر نخواهد فروخت. در مورد مصاحبه شاهنشاهى ایران با سردبیر الحوادث که فرموده بودند «جنگ آینده خاورمیانه جنگ ما خواهد بود» مقامات آمریکایى و اسرائیلى به این نتیجه رسیدهاند که این مصاحبه نشانه تغییر سیاست ایران نبوده بلکه ایران مىخواهد در اختلاف ارضى با عراق از پشتیبانى اعراب برخوردار باشد. اداره کل هفتم کاوه
سند دوم:
گزارش
درباره : شرفیابى نخستوزیر اسرائیل به حضور اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر
منظور : استحضار تیمسار ریاست ساواک
خلاصه ترجمه نشریه «میدل ایست ریپورت» چاپ نیویورک مورخ 1 /6 /54 ملاقات نخستوزیر اسرائیل با شاهنشاه آریامهر که از طریق وزارت امورخارجه واصل گردیده بشرح زیر از عرض مىگذرد: در تاریخ 16 /5 /1354 یعنى چند روز قبل از مسافرت کیسینجر به خاورمیانه نخستوزیر اسرائیل وارد فرودگاه تهران شد و سپس با هلىکوپتر به نوشهر رفت تا به حضور شاهنشاه ایران شرفیاب شود. هدف از این شرفیابى مذاکره در مورد خرید نفت (بعد از واگذارى چاههاى نفت ابوردیس به مصر) از ایران بوده و ساواک هم از این ملاقات اطلاع داشته است. این نشریه همچنین اضافه کرده است که اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر موضوع فروش نفت به اسرائیل را قبلاً (در فوریه) اعلام نموده بودند. اداره کل هفتم.کاوه
توضیحات سند:
پینوشتها:
1. دولت ایران در سال 1327 شمسى برابر با 1949 میلادى دولت اسرائیل را مورد شناسایى «دو فاکتو» قرار داد. در آن زمان شایع بود که دولت ساعد که به این کار دست زده، مبالغ کلانى از اسرائیلیان رشوه گرفته است. زندگى و خاطرات هویدا، ص 195
2. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى ـ ج 1، ص 551
3. تاریخ سیاسى معاصر ایران، ص 168، ج دوم
4. زندگى و خاطرات امیرعباس هویدا، ص 83
5. همان، صص 195 ـ 196
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 357