صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : دکتر مهدیان1 پیرو : 17228/20 ه 11 ـ 8/11/36

تاریخ سند: 22 بهمن 1356


موضوع : دکتر مهدیان1 پیرو : 17228/20 ه 11 ـ 8/11/36


متن سند:

از : 20 ه 11 به : 312 شماره : 17611 /20 ه 11 نامبرده فوق ضمن صحبتهای دوستانه با دکتر عنایت اظهار داشت یکی از بستگانم که از امریکا آمده گفته است در روزنامه باختر امروز اعلامیه ای چاپ کرده اند که من و شما مرتجع هستیم که البته فکر می کنم مقدم [مقدم مراغه ای] و یارانش چنین اعلامیه ای را چاپ کرده اند در مقاله نوشته شده که من با هویدا رفیق هستم خوب اگر من رفیق هویدا هستم آنها هم هستند البته چون این آقایان می خواهند بزور سفارت امریکا بجائی برسند پیش خودشان فکر می کنند که ما هم حاضریم این کارها را بکنیم در نتیجه علیه ما می نویسند که ما را خراب کنند آنگاه اظهار داشت کتاب مبارزه منفی را چند روز در اختیار من می گذارید که عنایت اظهار داشت حتما این کتاب دو جلد است که سعی می کنم تا آخر هفته بیاورم.
در خاتمه عنایت اظهار داشت چه خوب می شد این روزنامه را با خودش می آورد تا بررسی کنیم که دکتر مهدیان بیان داشت ترسیده که همراه بیاورد ضمنا در دانشگاههای امریکا این تبلیغات را نموده اند می دانید این آقایان در جلو آدم قربان صدقه می شوند و سپس می روند این اعمال را انجام می دهند درست مانند اعلامیه حزب رادیکال است که خودتان تذکر دادید وقتی که آدم بزور خارجیها بخواهد کار کند نتیجتا به دیگران بچشم نوکر نگاه می کند مثل دستگاه دولتی خودمان که نوکران به رقابت با هم برمی خیزند نمی دانند که اگر هم اکنون به من پیشنهاد ریاست جمهوری آمریکا را بنمایند قبول نمی کنم.
عنایت اظهار داشت آقای مقدم رفت در حزب رستاخیز2 اسم نوشت آنکت پرکرد و زمانی که در کمیسیون وی را رد کردند شروع کرد به مخالفت و اعلامیه دادن همچنین سید جوادی اینها نمی دانم چه می گویند.
دکتر مهدیان اظهار داشت اینها فکر می کنند که ما هم راه سفارتخانه ها را پیش می گیریم و نمی دانند که ما هیچگاه مبادرت به چنین عمل زشتی نمی کنیم البته من چندی قبل آب پاکی را روی دست همه شان ریخته ام چند بار که آمدند که مرا بکشند توی دارودسته خودشان و من نرفتم و بالاخره یکی از آنها تلفن کرد به او گفتم اگر قرار باشد نوکر کسی بشوم نوکر شاه می شوم چون من می توانم بگویم نوکر شاه هستم ولی نمی توانم بگویم نوکر سلیمان هستم چون آن کیست در این مملکت این فرد در امریکا بادام زمینی تولید می کرده اینها به اسم کانون نویسندگان هر غلطی می خواهند می کنند و حال آنکه کانونی وجود ندارد فقط از اسم کانون سوء استفاده می کنند و چون اینجا زورشان نمی رسد می روند در خارج این اعمال را انجام می دهند مثل رادیکالی که مقدم درست نموده که سفارت امریکا بیاید و بگوید خوب حالا نوبت تست که نخست وزیر بشوی واقعا مسخره است.
عنایت اظهار داشت همان افرادی که کتابهای شما را می خوانند یا مجله مرا جواب این احمق ها را می دهند من شک ندارم که در زمان انتشار همان روزنامه باختر امروز افرادی پاسخ لازم را به آنها داده اند و مردم قضاوت خودشان را می کنند در همان جلسه ای که چهل نفر امضاء کرده اند و اسم مرا برده اند چند نفری که من آنها را نمی شناسم پاسخ لازم را داده اند و از من دفاع کرده اند در خاتمه قرار گذاشتند که همدیگر را در منزل دکتر مهدیان ملاقات نمایند.
نظریه شنبه : خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه : منظور از مقدم مهندس رحمت اللّه مقدم می باشد که خود را دبیر نهضت رادیکال ایران معرفی نموده است ضمنا چنانچه در روزنامه باختر امروز در چند ماه قبل مقاله ای علیه دکتر مهدیان و عنایت نوشته شده است تأیید اظهارات نامبرده می باشد...
.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید می باشد.
سپاهی نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تأیید است.
نظریه 20 ه ـ مقاله ای که علیه آنان منتشر گردیده به نحو غیر مستقیم در اختیارشان قرار گیرد تا به اختلافشان دامن زده شود.
مشاهیر محترما به استحضار می رساند 25 /1 /36 دائره بررسی موضوعی 122117 بایگانی شود روحانی 9 /12 /36

توضیحات سند:

1ـ منظور از دکتر مهدیان، همان دکتر مهدی بهار است که شرح حال مفصل او، در پاورقی صفحه 217 آمده است.
2ـ حزب رستاخیز : شاه به تشکیل احزاب گوناگون امر کرده بود.
مانند «مردم» «ملّیون»، «ایران نوین».
امّا در سال 1353 هش حزب «رستاخیز» را به عنوان تنها حزب قانونی کشور اعلام کرد و عضویت آن را اجباری ساخت و دستور داد کسانی که با آن مخالف هستند ایران را ترک کنند! این حزب بر 3 اصل استوار بود : وفاداری به قانون اساسی، وفاداری به نظام شاهنشاهی، و وفاداری به انقلاب شاه و ملت.
هویدا، نخست وزیر وقت، به دبیر کلی حزب رستاخیز انتخاب شد و «رستاخیز» کانونی گردید برای تجمع کسانی که به دنبال نفوذ و قدرت بودند.
امام به محض تأسیس حزب رستاخیز آن را مخالف شرع شمرده فتوا به حرمت عضویت در آن دادند و اجبار مردم را به عضویت در آن نقض قانون اساسی دانستند.
در اولین سالگرد تشکیل حزب، رژیم اعلام کرد که بیست و سه ملیون نفر عضو آن هستند! (جمعیت ایران در آن زمان 33 میلیون نفر بود) شاه هیچگاه اجازه نمی داد در حزب، اعضا پیرامون نفت، بررسی اصلاحی یا انتقادی انقلاب سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و سیاست خارجی، جلسات و مذاکراتی داشته باشند.
شش ماه پس از تشکیل حزب مقامات آمریکا در ایران به واشنگتن گزارش کردند که این حزب عملاً نقشی در سیاست ایران ندارد.
هنگام انحلال این حزب حتی یک نفر هم مخالفت نشان نداد!

منبع:

کتاب کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 372


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.