صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه در منزل فلسفی واعظ

تاریخ سند: 15 اردیبهشت 1348


موضوع: جلسه در منزل فلسفی واعظ


متن سند:

به: 316 از: 20 ه 4 شماره: 38356 /20 ه 4 در ساعت 10000 روز 12 /2 /48 در منزل آقای فلسفی واعظ معروف در خیابان مولوی کاشی 909 جلسه ای با حضور ده نفر آخوند که یکی از آنها آقای فانی واعظ معروف بود تشکیل شد.
آقای حسن کلانتری خطاب به آقای فلسفی گفتند من در معیت آقای علم سال گذشته مسجد ترکها آمدیم و شما سخت به علم حمله کردید و در مورد بحث دینی در تلویزیون ثابت پاسال1 اعتراض نمودید و گفتید مبحث دین در صلاحیت علمای دین و آخوندها است نه چند نفر بهائی بنشینند و با آقای رشیدیان خدا را اثبات نموده و تبلیغات دینی بکنند در هر صورت فرمایشـات شمـا مؤثر هم واقع شد و آن برنامه از تلویزیون برداشته شد امسال مجددا بنده با آقای علم آمدیم مسجد ترکها و شما از پارسال هم بدتر کردید و خلاصه دوست ما را اذیت کردید و سخت بدولت و علم حمله کردید و در مورد نمایشنامه تلویزیون که آخوند را بصورت روباه درآورده بودند و میگفتند من زن آخوند نمیشم و یا آخوند نگو بلا بگو اعتراض کردید ـ خلاصه آقا روی منبر شما خیلی سخت و حاد هستید.
آقای فلسفی ناراحت شد و رنگش پرید و سکوت کرد و چیزی نگفت مجددا کلانتری ادامه داد دو شب پیش باز دیدم در تلویزیون مردی را بصورت یک آخوند و شیخ درآورده اند و ریش برایش گذارده اند و او هم دارد زنی را عقد میکند و میگوید آنکهت و مزوجت [انکحت و زوجت] و دو دست رخت و تو مدبخت [مطبخت] و کپل تخت و غیره حالا زن من میشوی و عروس جواب میداد نه و خلاصه چند مرتبه تکرار و مبالغ بالا میرفت تا عاقبت گفت یک جفت کفش ملی هم بتو میدهم آنوقت عروس تسلیم شد.
آقای فلسفی گفتند حتما کفش ملی نبوده و کفش بلا بوده زیرا مدیر کفش ملی آقای ایروانی است و من او را میشناسم و آدم مسلمانی است و چنین برنامه های زشتی ترتیب نمیدهد.
آخر آقای کلانتری شما آیا آقای علم را ملاقات میکنید و در صورت ملاقات آیا با او حرف میزنید و صحبت میکنید یا نه؟ فلسفی: آخر شما به علم بگوئید ای آقا این چه وضعی است؟ این چه تلویزیونی است؟ این چه برنامه هائی است؟ شماها چرا عمدا آبروی خود و دین و مملکت را بباد میدهید؟ آیا ممکن نیست برنامه ها را بطور ملایمتر و بهتر تنظیم کرد که کمتر رقص و آوازهای زشت و بد داشته شماها چه علاقه دارید که عمدا آبروی دین و کشورتان را از بین ببرید.
بعد قدری عصبانی و ناراحت شد و سری تکان داد و گفت باشد در یک موقع مناسب در مورد تبلیغـات کفـش بلا صحبت میکنم (تصمیم گرفت یک روز روی منبر همین موضوع را بهانه کرده و مثل دو مورد گذشته شدت عمل بخرج دهد) در مورد اعتراض شدید من در مسجد ترکها به آقای علم در خصوص نمایشنامه آخوند نگو بلا بگو) من بعدا تحقیق کردم و معلوم شد متعلق به تبلیغات روغن نباتی شاه پسند بوده است آیا ممکن نیست بجای درست کردن قیافه آخوند و گفتن انکحت و کپل تخت و غیره و راضی کردن آن عروس مثلاً آقائی بگوید من میخواهم بروم اروپا آیا تو میآئی و زن رد کند بعد بگوید یک پالتوپوست میخرم بازرد کند و عاقبت بگوید کفش بلا میخرم آنوقت عروس راضی بشود آیا نمیشد اینطوری برنامه را تنظیم نمود؟ کلانتری: آقا خبردارید دولت تلویزیون حبیب ثابت را خریده است؟ چقدر خوب بود کارکنان بهائی آن که سالها مردم مسلمان از دیدن قیافه آنها رنج برده اند عوض میشدند و بجای آنها افراد مسلمان شروع بکار میکردند والاّ انتقال عمارت و دکل و دستگاه ها از ثابت [به] دولت ملت ایران را راضی نمیکند.
آقای ثابت اظهار داشت بر فرض که عوض کردن همه آنها فعلاً مقدور نباشد لااقل کسانیکه صلاحیت اخلاقی ندارند فورا اخراج و بقیه که اشخاص خوبی هستند بعدا از روی فراغت تعویض شوند.
مثلاً آقای محمودی شخصی آراسته و خوب است او مانعی ندارد باشد ولی در مورد عزت اله متوجه هوچی و شارلاتان ـ حرّاف و زبان باز چی؟ او به بچه های ما چی یاد میدهد؟ خرمردرنـدی کلاشـی هوچی گری زبان بازی و شیطنت؟ آقای فلسفی گفت بلی گرفتن تلویزیون از بهائیها کار خوبی بود و باعث خوشحالی ما شد و حرفی نداریم خیلی خوب خیلی مناسب و خیلی بجا اما حالا باید دید بدست چه کسانی میخواهند بسپارند بدست یک مشت آدم از ثابت و بهائیها بدتر؟ اینکه فایده ندارد باید حالا که تلویزیون را گرفته اند و مردم مسلمان را خوشحال کرده اند لااقل یک کادر اجرائی تحصیل کرده و مسلمان مؤمن و علاقمند به دین و کشور در رأس آن بگذارند.
آقای فانی واعظ معروف در مورد سرقت کلیه اثاثیه منزلش در دو روز قبل صحبت کرد و بعد آقای کلانتری را بکناری کشید و آهسته از او میخواست به آقای علم بگوید که اوامر شدیدی در مورد پیدا کردن اثاثیه منزلش به آگاهی صادر نمایند.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه مورد تائید بوده و مذاکرات فوق نیز در جلسه مطرح گردیده است.

توضیحات سند:

1 ـ حبیب اللّه ثابت پاسال معروف به «ثابت پاسال» از سرمایه داران بزرگ ایران و پیرو فرقه ضاله «بهائیت» بود.
وی از جمله فامیلهایی بود که زمان محمدرضا شاه در رهبری سازمانهای اقتصادی و سیاسی دولت مذاخله داشت.
ثابت پاسال همچون خانواده های پهلوی، فرمانفرماییان، خیامی، ضیایی و اخوان، در اغلب بانکها، شرکتها و کارخانجات سهیم و شریک بود، و یکی از عمده ترین شرکای سرمایه گذاران خارجی در ایران محسوب می گردید.
بانکهای ایران و انگلیس، ایران و خاورمیانه، صنعتی ایران، توسعه صنعتی و معدنی ایران و مؤسسات تولیدی و تجاری پپسی کولا، فولکس واگن، سیمان مشهد، پلاسکو کار، جنرال تایر و رابر، ایران نارداگ، سیکاپ و فرانس پیک بخشی از دایره فعالیتهای اقتصادی این عامل صهیونیست بود.
ر.ک: کوثر، ج اول، مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی، ص 78 به نقل از کتاب دولت و حکومت در ایران، ص 267 ـ 263.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 348



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.