موضوع: شیخ محمد صدوقی فرزند ابوطالب
موضوع: شیخ محمد صدوقی فرزند ابوطالب
متن سند:
از: ۲۶/ هبه: ۳۱۲
موضوع: شیخ محمد صدوقی فرزند ابوطالب
۱- بعد از نماز ظهر روز ۱۸/۶/۵۷ نامبرده بالا در مسجد حظیره به منبر رفته و در حضور حدود ۲۰۰۰ نفر اظهار داشته: این‌ها۱ که کشته شده‌اند ده هزار، صد هزار، همه در راه دین بوده است که حاضران سه مرتبه گفته‌اند: «صحیح است» و اضافه نموده فعلاً تظاهرات ممنوع، آتش زدن ممنوع در منزل بنشینید و دعا کنید (جمعیت سه بار صحیح است) و در خاتمه مجلس هیچ گونه تظاهراتی صورت نگرفته است.
۲- مشارالیه مجدداً بعد از نماز عشا در مسجد حظیره در حضور تقریباً ۲۰۰۰ نفر عنوان نموده چند نفر کشته شدند خدا می‌داند. چند نفر مجروح شدند خدا می‌داند این‌ها برای چیست برای این که چند مدتی بیشتر با چکمه از روی اجساد ما عبور و حکومت کنند این‌ها این قدر ظالم هستند. آقا این‌ها شما را نمی‌خواهند و سپس مردم را به رعایت نظم و آرامش دعوت و از تظاهرات، شعار دادن و آتش زدن اماکن منع و اضافه کرده منتظر بهانه‌ای هستند تا شما را مثل علف بریزند. مراقب باشید. اگر حرف مرا گوش نمی‌کنید من راه خود را جدا می‌کنم و در خانه می‌نشینم وقتی مغازه‌ات را بستی برو خانه در خیابان اجتماع نکن مغازه‌های نانوایی قصابی، عطاری و بقالی که مردم نیاز دارند چرا بستند و در خاتمه جمعیت را دعوت به آرامش نموده و گفته است مغازه‌ها هم تا اعلام ثانوی تعطیل خواهد بود.
نظریه شنبه: اظهار مطالب فوق توسط نامبرده بالا صحت دارد.
نظریه یکشنبه: اعمال و رفتار مشارالیه کما کان تحت کنترل و مراقبت می‌باشد.
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید می‌باشد.
نظریه ۲۶/ ه: نظرات فوق مورد تأیید است.
۲۲/۶/ پدرام فر
در پرونده صدوقی بایگانی شود
۲۱/۶/۵۷ افخمی
توضیحات سند:
۱۔ منظور شهدای ۱۷ شهریور تهران است. به دنبال برگزاری نماز عید فطر به امامت شهید حجت‌الاسلام دکتر محمد مفتح در تپه‌های قیطریه تهران به نوشته روزنامه اطلاعات سه میلیون نفر در خیابانها دست به راهپیمایی زدند و رهبری این تظاهرات را روحانیت مبارز تهران به عهده داشت و بسیار آرام برپاشد و مردم سربازان مستقر در مسیر راهیپمایی را غرق بوسه و گل کردند. عظمت این حرکت به حدی بود که سولیوان سفیر آمریکا در ایران نوشت: راهپیمایی عید فطر شاه راهم تکان داد. مجدداً روز پنج شنبه ۱۶ شهریور مردم تهران علی رغم اطلاعیه دولت مبنی بر ممنوعیت هر نوع تظاهرات، به دعوت روحانیت مبارز تهران به خیابانها ریخته و به سمت قیطریه میعادگاه روز فطر حرکت کردند.سولیوان می‌نویسد: "شاه که از سرعت سیر حوادث نگران بود، در آن روز فرماندهان نیروهای مسلح را نزد خود فراخواند و یک جلسه طولانی با آنها تشکیل داد. در پایان این جلسه تصمیم گرفته شد در تهران و چند شهر دیگر، حکومت نظامی اعلام شود و تاریخ اجرای مقررات، روز ۱۷ شهریور تعیین گردد" (مأموریت در ایران ص۱۱۴)
روز جمعه ۱۷ شهریور که بیشتر مردم از اعلام حکومت نظامی بی اطلاع بودند، هزاران نفر در میدان ژاله اجتماع کردند تا تظاهرات دیگری را ترتیب دهند. آنها با مامورانی مواجه شدند که میدان و خیابانهای اطراف را با سلاح‌های خودکار در محاصره داشتند. ناگهان مأموران به سوی آنها آتش گشودند. مردم در حالی که شعار «مرگ بر شاه» و «درود برخمینی» می‌دادند، در خون خویش غلتیدند. دولتیان تعداد کشته شدگان را ۹۵ نفر و مجروحان را ۲۵۰ نفر اعلام کردند این در حالی است که هیچ گاه تعداد شهیدان و مجروحان میدان شهدا در جمعه خونین مشخص نگردید.