تاریخ سند: 29 اردیبهشت 1333
تیمسار فرماندار نظامی محترم تهران1
متن سند:
در خصوص خبر مندرج در شماره «670» روزنامه فرمان دایر به تأسیس
فرودگاههای جدید لزوما تصدیع می دهد بطوریکه خاطر عالی مستحضر است
آرتش ایرانی از کمک نظامی آمریکا بی بهره نبوده و چون تأسیس فرودگاه یکی
از موارد تقویت آرتش ایران می باشد درج این خبر تباینی با سیاست کلی دولت
نخواهد داشت.
مراتب برای
مزید اطلاع عالی عرض
شد.
شاهنده 49 /2 /33
توضیحات سند:
1ـ تیمور بختیار فرزند فتحعلی
در سال (1292 یا 1293) شمسی
در اصفهان به دنیا آمد.
دوره
ابتدایی را در اصفهان و
تحصیلات متوسطه را در تهران به
پایان رساند.
در سال 1309 به
بیروت رفت و در مدرسه لائیک
به تحصیل پرداخت.
در سال
1311 عازم فرانسه شد و در
مدرسه نظامی «سن سیر» مشغول
تحصیل گردید.
وی در اواخر سال
1314 به تهران بازگشت و در
فروردین 1315 با درجه ستوان
دومی به خدمت ارتش درآمد و تا
سال 1324 در واحدهای مختلف
ارتش خدمت کرد.
بختیار فردی
مستبد، خونریز و جاه طلب بود که
علنا به فسق و فجور می پرداخت
و با سوار کردن فواحش در کنار
خود، با اسکورت به میان جمعیت
می آمد.
پس از کودتای 28 مرداد
1332 فرماندار نظامی تهران و
حومه گردید و با تأسیس ساواک
در دی ماه 1335 به ریاست آن
سازمان منصوب و به «پدر
ساواک» معروف شد.
او به دلیل
قدرت طلبی بیش از حد، مورد
غضب محمدرضا شاه واقع شد و
پس از درگیری آشکار و رقابت
جاه طلبانه با دکتر امینی در بهمن
1340 به طور غیررسمی به
اروپا تبعید گردید.
در مهرماه
1341 به دستور شاه، از ارتش
بازنشسته شد و از آن پس مخالفت
وی با شاه شدت گرفت.
پس از چند
سال اقامت در فرانسه و سوئیس،
به لبنان رفت و در سال 1347 به
جرم قاچاق اسلحه در لبنان
بازداشت شد.
در اردیبهشت
1348 به دعوت رژیم بعث به
عراق رفت و در شهریور همان
سال پس از مصادره اموالش در
ایران که بنا به ارزیابی های
رسمی در آن زمان به بیش از
چهار میلیارد ریال بالغ
می گردید، توسط دادگاه ارتش
غیابا به اعدام محکوم گردید.
او
در عراق از امکانات رژیم بعثی
برخوردار بود و در بغداد تعدادی
افسر فراری و بازنشسته را دور
هم جمع و با دکتر رادمنش دبیرکل
حزب توده روابطی ایجاد کرد.
بختیار پس از ورود به عراق،
تلاش زیادی کرد تا به جمع
اطرافیان حضرت امام خمینی
(سلام اللّه علیه) نفوذ و با ایشان
ارتباط برقرار کند.
دستیار اصلی
وی در طرحهای بختیار برای
سوء استفاده از روحانیون و
ایجاد انحراف در نهضت امام،
موسی موسوی اصفهانی (آیه اللّه
زاده اصفهانی) بود.
حضرت امام
هرگونه دیدار و گفتگو با او را
قاطعانه رد کرد و دیگران را نیز
از هرگونه همکاری و ارتباط با
او بر حذر داشت.
ایشان با
صراحت اظهار می داشت : تا
دودمان پهلوی در ایران بر سر
کار است ملت ما روی خوش
نخواهد دید، لیکن اگر بنا باشد
روزی بختیار در ایران زمام
امور را به دست گیرد، وظیفه همه
مسلمین است که با او مبارزه کنند
و از رسیدن او به قدرت
جلوگیری نمایند.
» او به موازات
فعالیت علیه شاه، با گروههای
مسلح مستقر در خاک عراق نیز
روابطی برقرار کرده بود.
به همین
دلیل ساواک تصمیم به حذف او
گرفت و سرانجام، تیمور بختیار
در مردادماه 1349 توسط یکی
از اطرافیانش که رئیس شبکه
مخفی حزب توده و مأمور
ساواک بود، به قتل رسید.
ر.ک : تیمور بختیار به روایت
اسناد ساواک، ج 3.
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ
ایران، ج 2.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج
1، صص 410، 415، 422،
469.
سید حمید روحانی، نهضت امام
خمینی، ج 2، صص 366، 370.
قیام 15 خرداد به روایت اسناد
ساواک، ج 3.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 18