صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جناب آقای نخست وزیر

جناب آقای نخست وزیر


متن سند:

این کاغذ را توسط شفیق میفرستم.
امیدوارم که وجود عزیزتان سلامت است و کسالت بکلی مرتفع شده باشد.
بواسطه خستگی زیاد مدتی است به سوئیس آمدم و بنا بتجویز دکترها باید مدتی در نقطه خوش آب و هوا بمانم.
چون خیلی ضعیف شدم و حتما تقویت لازم دارم.
تا بحال چندین کاغذ به شما نوشتم و کم و بیش شما رو از وضعیت خرابیکه در مدت این دو سال با آن دست بگریبان بودم مستحضرتان کردم.
متأسفانه مثل اینکه چندان اهمیتی ندادید و بهیچیک از خواهشهای من ترتیب اثری ندادید با وجود چند پست خالی به احمد پستی ندادید.
الان هم پست آمریکا و هم پست لندن خالیست.
بالاخره شخصا احمد رو فرستادم بلکه با مذاکرات خودش با شما بالاخره به نتیجه برسیم.
از قرار معلوم من فقط برای موقعی خوب بودم که باید وضعیت تغییر میکرد و یک کسی لازم بود که از خود گذشتگی و جانفشانی کند.
ولی بعد از اینکه آبها از آسیابها ریخت و اوضاع تغییر کرد و منهم جزو تغییرات فراموش شدم تا بحال هر پیشنهادی کردم مورد قبول واقع نشده و بواسطه بند و بستی که برنامه هفتساله با آلمانیها کرده از هر گونه پیشنهاد دیگری خودداری میکنند.
و الا امریکائیها و ایتالیائیها با پیشنهادات بسیار مفید میخواستند همه گونه کمک کنند ولی برنامه هفت ساله موافقت نکرد.
چون منافع یکعده در خطر میافتاد.
همان آش و همان کاسه است فقط گاهی از اوقات کاسه ها تغییر میکند.
در هر حال آقای زاهدی(1) دو خواهش از شما دارم و امیدوارم که بعرض برسانید و این دو عمل رو برای من انجام دهید یکی اینکه چون مجبورم در سوئیس بمانم و مخارج زیاد دارم ماهیانه مرتب شش هزار دلار حواله کنید.
و ثانیا منزل شهری رو هر طوری شده به امریکائیها به دلار اجاره و یا بفروشید.
و در غیر اینصورت دولت برای مجلس سنا خریداری کرده و اجاره بدهد که من این مبلغ را بتوانم مال التجاره خارج کنم.
خواهشمندم که در این موضوع با اعلیحضرت همایون صحبت کنید و به بینید چه دستوری میفرمایند.
در هر حال امیدوارم که با آمدن احمد به طهران و مذاکراتی که شخصا با شما خواهد کرد ترتیبی خواهید داد که اسباب راحتی خیال را فراهم کنید.
چون تصور می کنم که دولت مصدق باندازه کافی به ما صدمه زد و توقع ندارم که در دولت شما بهمان اندازه ناراحتی داشته باشم.
در غیر اینصورت میترسم خدای ناکرده حرفهای مردم صورت حقیقت بخود بگیرد و واقعا شخصا خود شما با کمک به وضع من مخالفتی داشته باشید.
اما چون یقین دارم که غیر از این است و شما از هیچگونه کمکی مضایقه نخواهید کرد.
اینستکه با آمدن احمد امیدوارم که تمام مشکلات بر طرف و روزگار بهتری در پیش باشد.
من هر طوری شده باید یک منزل در اروپا ابتیاع کنم چون زندگی در هتل غیر مقدور است.
از خداوند متعال سلامتی و موفقیت شما رو همیشه خواستارم.
اشرف پهلوی

توضیحات سند:

1ـ سپهبد فضل اللّه زاهدی و پسرش اردشیر زاهدی دو چهره از دولتمردان پهلوی می باشند که زندگینامه سیاسی آنها تاریخ سلطنت پهلوی را از آغاز تا پایان در بر می گیرد.
این پدر و پسر علیرغم آن که در مقاطع معینی از تاریخ پهلوی نقش مهمی ایفاء نمودند، معهذا بجز دوران کوتاه پس از کودتای 28 مرداد 1332 هیچگاه توفیق نیافتند که در صحنه سیاست ایران نقش اصلی را به عهده گیرند و هماره در برابر رقبای زیرک ناکام ماندند.
بررسی زندگینامه این پدر و پسر عامل اصلی این عدم توفیق را هرزگی اخلاقی و فساد بی حد و حصر نشان می دهد که طبعا مانع از آن می شد که دستهای پنهان سیاست پرداز بیگانه برای آنان حسابی جدی باز کنند.
فضل اللّه زاهدی به عنوان یکی از بدنام ترین نظامیان دوران پهلوی و نخست وزیر کودتا (1332) چهره ای سرشناس است.
(وی فرزند بصیر دیوان همدانی بود که در سال 1271 شمسی در همدان تولد یافت.) زاهدی که در سالهای جنگ اول جهانی به صفوف قشون قزاق پیوست و از زمره افسران تیپ همدان بود که برای سرکوب نهضت جنگل عازم خطه شمال شد و سپس تحت امر رضا خان کودتای 1299 را به فرجام رسانید.
او در زمان رضا خان در مشاغل مهمی از جمله در سال 1302 ریاست قشون فارس و حل غائله شیخ خزعل و حکومت خوزستان را عهده دار بود.
در سال 1305 ـ 1306 فرماندهی لشگر شمال و حکومت این خطه را به دست داشت و در اردیبهشت 1308 به فرماندهی ژاندارمری (امنیه) کشور رسید.
او در این سمت برای سرکوب شورش عشایر فارس به شیراز رفت ولی مدتی بعد مورد سوء ظن رضا خان قرار گرفت و در خرداد 1308 به تهران فرا خوانده شد و به همراه صارم الدوله، والی فارس و نصرت الدوله فیروز بازداشت گردید و تنزل درجه یافت.
ولی مدت کوتاهی بعد در تیر ماه همان سال بخشوده و آزاد شد.
در سالهای جنگ جهانی دوم، فضل اللّه زاهدی را در قالبی دیگر می یابیم، او که پیشینه سیاسی اش مهر وابستگی قطعی به استعمار بریتانیا را نشان می دهد، در این زمان ناگهان «آلمانوفیل» شد و در زمره هواداران هیتلر در آمد و به هنگام اشغال ایران توسط انگلیسی ها مدت کوتاهی بازداشت گردید.
همانطور که فردوست تصریح کرده این چهره جدید زاهدی را باید به ترفندهای سرویس اطلاعاتی بریتانیا منتسب ساخت و به همین دلیل است که در سالهای 1320 ـ 1332 سر لشگر فضل اللّه زاهدی را در ژستی «ملی گرایانه» در بازی های سیاسی روز فعال می یابیم، بنحوی که در کابینه اول مصدق به وزارت کشور رسید.
سر لشگر زاهدی به عنوان کاندید رهبری کودتای 28 مرداد 1332 توسط اینتلیجنس سرویس به سازمان سیا وصل شد و با پیروزی کودتا در رأس دولت قرار گرفت و در 17 فروردین 1334 با سلب حمایت آمریکا از او بر کنار شد.
بعد از بر کناری از نخست وزیری به ژنو رفت و به عیاشی پرداخت و بعد از سال 1340 تا زمان مرگش (1348) به عنوان سفیر کبیر شاه و نماینده دائم ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو اقامت داشت.
[ر.ک.
ظهور و سقوط پهلوی ـ ج 2.
ـ تهران : اطلاعات، 1374، ص 251 تا 258]

منبع:

کتاب زنان دربار به روایت اسناد ساواک - اشرف پهلوی صفحه 26


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.