تاریخ سند: 30 آبان 1357
گزارشی از واقعه اسفناک عید غدیر شهر نیشابور
متن سند:
تاریخ:30 /8 /1357
خبرنامه
فوقالعاده شماره 1
به نام خداوند در هم کوبنده جباران
گزارشی از واقعه اسفناک عید غدیر شهر نیشابور.
روز 18 ذیحجه، مأموران ژاندارمری اطراف نیشابور با دقت عجیبی حرکت وسائل نقلیهای را که مقصدشان نیشابور بود زیر نظر داشتند و از ورود بعضی از آنها به شهر جلوگیری میکردند؛ چند مینیبوس را همراه مسافران آنها روانه شهربانی نیشابور کردند، بین این دقت مأموران پاسگاههای خارج شهر و مأموران کاملاً مسلحی که جلوی مسجد جامع با آرایش نظامی بخصوصی به چشم میخوردند رابطهای بود که میشد آن رابطه را از صدای تلاوت قرآن که از بلندگوهای مسجد جامع به گوش میرسید و همچنین گروههای چند نفری که به سوی مسجد جامع در حرکت بودند، دریافت.
رابطه مذکور . مردم مسلمان نیشابور و دهات اطراف آن میخواستند در راهپیمایی که بنا بود آن روز از مسجد جامع شهر شروع شود شرکت کنند و با شرکت خود در این راهپیمایی، همبستگی خود را با مردم تمام شهرستانهای ایران در راه به ثمر رسانیدن نهضت مقدس اسلامی بیان کنند؛ اما مأموران با تلاش مذبوحانه خود میخواستند از این ابراز همبستگی جلوگیری کنند، به خیال اینکه میتوانند بر اراده قوی مردم پیروز شوند. خوشبختانه مردم مسلمان علیرغم تمام رعب و وحشتی که مأموران ایجاد کرده بودند، با اجتماع خود در مسجد، مشت محکمی بر دهان ایجادکنندگان وحشت زدند. ساعت 5 /9 سخنرانی فاضل محترم جناب آقای مجد برای مسلمانانی که داخل و خارج مسجد اجتماع کرده بودند شروع شده و تقریباً یک ساعت به طول انجامید. اوایل سخنرانی ایشان بود که یک عده اراذل پستی که به خاطر پول حاضرند به هر پستی و نکبت تن در دهند، در خیابان جنب مسجد راه افتاده و طرفداری خود را از شاه جلاد اعلام میکردند. در همین وقت بود که سیل جمعیت داخل مسجد تصمیم به خروج گرفت تا این لجنهای مشرک را از اجتماع مسلمین دور سازد، اما جناب مجد از مردم تقاضا کردند که به این خودفروخته[ها] اعتنائی نکنند زیرا حرکت آنها هم، به نفع ماست، به علت اینکه دنیا و ملت ایران میفهمد که چطور در نتیجه حکومت جبارانه خاندان کثیف پهلوی، ملت فقیر شدند که عدهای از آنها هر چند که معدودند حاضر میشوند خود را[به شکل]عروسکهای نمایشی جباران دربیاورند تا بتوانند از مبلغ 50 تومانی که برای جاوید گفتنهای خود میگیرند لااقل یک روز سد جوع کنند. ناگفته نماند که این خود فروختههای پست، علاوه بر فقر مادی به فقر معنوی و عقیدتی هم دچار هستند زیرا با وجود اینکه ملت ایران با داشتن منابع سرشار در یک فقر مهلک به سر میبرند اما در پرتو نظام پرتوان عقیدتی اسلام امروزه توانستهاند مشتهای خود را گره کرده و بر دهان غارتگران جهانی و عاملین پستتر از حیوان آنها بزنند. بعد از سخنرانی جناب مجد، آقای موسوی تذکراتی را به مردم توصیه فرمودند از قبیل اینکه چون پلیس نیشابور با تظاهرات ما موافقت کرده خواهش میشود آقایان در طی تظاهرات خود آرامش و متانت را حفظ کرده و فقط به شعارهایی که از بلندگو پخش میشود جواب دهند و نگذارند کسی در بین آنها ایجاد نگرانی و شلوغی کند. بعد از تذکرات ایشان، دانشجوی جوانی شعارهایی را که به تصویب کمیته هدایت (کمیتهای مرکب از روحانیون و مبارزین برجسته شهرستان نیشابور) بود برای مردم خواند که عبارت بودند از نصرمنالله و فتح قریب و استقلال، آزادی، حکومت اسلامی. درود بر خمینی بت شکن. زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما.
بنابراین شد هر کدام از شعارها 20 مرتبه تکرار شود و در مواقع لزوم از شعار ارتشیها خمینی سلامتون رسونده استفاده کنند. بعد از این تذکرات، صفهای فشرده متظاهرین با پرچمهای متعددی که در دست داشتند و خواستههای آنها را بیان میکرد وارد خیابان و به سوی فلکه خیام شروع به حرکت کردند؛ مقداری از جمعیت از آن جمله بانوان شرکتکننده هنوز داخل مسجد بودند. صف اول متظاهرین به چهارراه جنب مسجد رسید، مأموران جلوی آنها را سد کرده و با اینکه قبلاً اجازه تظاهرات داده بودند از حرکت متظاهرین جلوگیری کردند. با ایجاد این صحنه، جناب مجد و جناب موسوی برای مذاکره با مأموران به سوی آنها رفتند، هنوز چهار پنج قدم از جمعیت دور نگشته بودند که بی هیچگونه دلیل بدون اخطار و بدون مذاکره، تیراندازی مأموران شروع شد.
مردم به طرف مسجد عقب نشینی کردند، تیراندازی موقتاً قطع شد، مردم دوباره به طرف مسیر معین حرکت کردند، در این موقع مأموران به طرف مردم آمدند و در فاصله چند متری روی زمین نشسته و آماده برای شلیک شدند. مردم شجاع مسلمان و بیدفاع روبروی آنها نشستند، جای آن پشتیبانان پولکی و پول پرست رژیم فاسد پهلوی خالی بود تا ببینند چگونه مردم شجاعی از نهضت اسلامی دفاع میکنند. مردم نشسته بودند که تیراندازی شروع شد، تیرهای اول هوایی بود کمکم به سوی زمین، زمینی که مبارزین اسلامی بر روی آن نشسته بودند متمایل شد، به پرچمها اصابت کرد پرچمها را بر روی مردم ریخت. با ریخته شدن پرچمها، هدف گلولهها پایین آمد تا اینکه به جسم بعضی از مبارزین شجاع اسلام اصابت کرد و خون مقدس آنها هم گواه و امضای پیروزی این نهضت مقدس اسلامی گشت. تیراندازی و شلیک گاز اشکآور تا چند ساعت به طول انجامید، افراد پلیس چند مرتبه به داخل مسجد حمله کردند؛ بعد از ساعتی که شلیک گلوله کمتر شده بود مأموران مزدور دولت شروع به شکستن شیشه چند بانک و آتش زدن آنها کردند تا شاید بتوانند با نسبت دادن این کار به متظاهرین، سرپوشی بر جنایت خود که بدون هیچ دلیلی بر روی متظاهرین شلیک کردند بگذارند. در نتیجه این جنایت هولناک، 8 نفر جان خود را از دست داده و عده کثیری مجروح شدند که 38 نفر از آنها در بیمارستان امدادی نیشابور، 15 نفر در بیمارستان سبزوار و عدهای هم در بیمارستان مشهد بستری گشتند، عدهای هم در منازل شخصی نیشابور تحت معالجه قرار گرفتند. در ایران یا باید پول گرفت و به نفع ددان خونآشام و عامل پست آنها (شاه خائن) تظاهرات کرد و یا باید گلوله خورد و خون داد و با کمک به نهضت مقدس اسلامی، پشت غارتگران خونآشام و عامل کثیف آنها (شاه خودفروخته) را به لرزه انداخت.
هرچه پر خروشتر باد جهاد مسلحانه خلق مسلمان ایران
پیروز باد مبارزات روحانیت انقلابی به رهبری امام خمینی
تکثیر از . والنازعات
30 /8 /1357
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 17 صفحه 314