تاریخ سند: 18 تیر 1357
موضوع : اظهارات سید عبدالحسین دستغیب فرزند محمد تقی
متن سند:
از : 7 ه 2
به : 312 شماره : 11959/ ه 1
پیرو : 11934/ ه 1 ـ 17 /4 /34
ساعت 2130 مورخ 9 /4 /2537 نامبرده بالا در مسجد جامع شهرستان
شیراز ضمن سخنرانی در مورد وفات امام هفتم موسی بن جعفر ( ع ) اظهار
داشته مدتی هارون با امام سر مخالفت را برداشت و امام را مدتی زندانی کرد
بعدها قاصـدی در زندان فرستاد که از امام دلجوئی و عذرخواهی کند و اگر هر
نوع غذا بخواهد برایش بفرستد هر چه قاصد اظهار کرد امام با دو کلمه او را رد
کرد مرتیکه مگر تو خدای من هستی که من چیزی از تو بخواهم ابدا بعد جای او
را تغییر داد و نزدیـک کاخ خودش در حجره ای او را جا داد او هم در کاخش بزن
و بکوب و رقاصه می آورد و امام را خیلی زجر می داد مدتی هم اینجا بود و بعد او
را به زندان دیگری فرستاد زندان به این تنگ و تاریکی زنجیر هم به گردنش
انداختند بعد قاصد دیگری فرستاد که سلام مرا به امام برسان و از او عذرخواهی
کن و بگو که شما به گناه خودتان اقرار کنید تا من شما را ببخشم خدا لعنت کند تو
خودت را خدا حساب می کنی امام فرمود من تا چند روز دیگر بیشتر زنده نیستم
تو میگوئی نماز یعنی چه امام را بین نماز زندانی می کنی تقصیر امام چیست جز
مردم را به خداپرستی دعوت می کند چند روزی گذشت که امام در زندان
درگذشت.
سپس در مورد
اولوالامر اضافه نمود که ظالمین را با اولوالامر یکی می گیرند معاویه و یزید و هارون اینها را اولوالامر
می خوانند بی شرف اولوالامر به دوازده وصی پیغمبر می گویند تو چه جور اینها را از هم فرق نمی دهی در
پایان برای زندانیان بی گناه و دانشجویان و تبعیدی های بی گناه در گوشه و کنار طلب آزادی کرده است.
نظریه شنبه : خبر صحت دارد
نظریه یکشنبه : سوابق نامبرده بالا در بخش 312 نمایانگر وضعیت وی می باشد.
پیمان
نظریه جمعه : نظریه یکشنبه تائید می گردد
نظریه 7 ه : دستور داده شد عین سخنرانی و مطالبی که اظهار نموده تهیه شود نتیجه متعاقبا به استحضار می رسد
آقای مرعشی بهره برداری شود 3 /4
در پرونده 37145 بایگانی شود.
مرعشی 2 /5
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 542
