تاریخ سند: 4 آذر 1353
درباره: تشکیل جلسه مذهبى در منزل محمدتقی جعفرى
متن سند:
از 312 [4 /9 /53]
گزارش
درباره: تشکیل جلسه مذهبى در منزل محمدتقی جعفرى
محترما بهاستحضار میرساند.
محمدتقی جعفرى یکى از روحانیون مطلع در امر فلسفه اسلامى است که مشى او از سالها قبل دورى از هر گونه مسائل سیاسى (اعم از مخالف و موافق) میباشد و مطالب خلاف مصالح مملکتى در بالاى منبر عنوان نمیکند و موضوعاتى که او به هنگام وعظ طرح مینماید صرفا تحلیلى فلسفى از احکام اسلام است. لیکن برابر پارهاى از قرائن موجود مشارالیه موافق رژیم نیز نمیباشد1 (و داماد او فضل اله صلواتى از افراد وابسته به گروه به اصطلاح مجاهدین خلق ایران در اصفهان بود که چندى قبل دستگیر و محکوم شد. و این یکى از دلایلى است که عناصر مخالف به وى اعتماد دارند)
از سالها قبل جلسات هفتگى در منزل این شخص تشکیل و بدون تشریفات سایر جلسات مذهبى از جمله نوحه خوانى و عزادارى، مشارالیه سخنرانى کرده و بحثهائى پیرامون حکمت اسلامى ارائه مینموده است. با توجه به مطالعه عمیق واعظ مذکور در این زمینه، همواره دانشجویان و افراد روشنفکرى که زمینههاى مذهبى آمادهاى داشتهاند، مشتاق بشرکت در جلسات مورد بحث بودهاند و گزارشهاى واصله حاکى از آنست که تعدادى از افراد شرکت کننده در جلسات مورد بحث را تقریبا همیشه پارهاى از دانشجویان ناراحت تشکیل دادهاند. مضافا به اینکه اخبار رسیده و اقاریر پارهاى از اعضاء دستگیر شده گروه به اصطلاح مجاهدین خلق ایران نمایشگر آنست که این افراد بعضاً به منظور تقویت مبانى فلسفى خویش و بهره بردارىهاى گروهى از این امر در جلسات سخنرانى این روحانى حضور یافتهاند. به طوری که اخبار رسیده اخیر نشان میدهد، از چندى قبل استقبال از سخنرانیهاى محمدتقی جعفرى افزایش یافته به طوری که یکى از متعصبین مذهبى که منزلش در نزدیکى خانه روحانى مزبور قرار دارد به این دلیل که منزل واعظ مذکور گنجایش پذیرائى از شرکت کنندگان موجود را ندارد، تقبل کرده که این جلسات در منزل او واقع در خیابان خراسان خیابان زیبا، پلاک 70 (پنجشنبه شبها) تشکیل گردد. با عرض مراتب فوق و اینکه تا کنون محیط این جلسات، از نظر عناصر ناراحت، از نفوذ لااقل فعالانه ساواک مصون مانده2 و بنابراین عوامل برانداز تا حد آزادانهتر در این محفل شرکت مىکنند، علیهذا مستدعى است در صورت تصویب در یکى از این جلسات با تهیه طرح لازم کلیه افراد شرکت کننده (که تقریبا بالغ بر 70 نفر میشوند3) وسیله کمیته مشترک ضد خرابکارى دستگیر و از منازل آنان بازرسى و افراد مورد نظر بازداشت گردند. 4 موکول برأى عالیست.
رهبر عملیات باقرى 4 /9
رئیس بخش 124 /9 /53
رئیس اداره یکم عملیات و بررسى. عطارپور
محترما بهاستحضار میرساند: به طوری که در پرونده ملاحظه میفرمایند. از تیر ماه سال جارى تا کنون گزارشى از جلسات منزل این شخص از ساواک تهران نرسیده و لذا وضعیت کنونى این جلسات مشخص نیست.
بعلاوه محمدتقی جعفرى از جمله کسانى است که دانش او درباره فلسفه اسلامى قابل توجه است و على شریعتى5 او را فرد عمیقى معرفى کرده که اگر در خدمت اهداف میهنى قرار گیرد بسیار مفید خواهد بود. 6
در صورت تصویب ضمن اینکه آخرین وضعیت جلسات و استقبال گروههاى مختلف از این جلسات از ساواک تهران خواسته میشود ضمناً اعلام گردد که بطرق مقتضى پیرامون آمادگى احتمالى وى از جهت بخدمت مصالح ملى در آمدن نیز بررسى و تحقیق نمایند7 تا پس از بررسى اتخاذ تصمیم گردد8. موکول به اوامر عالیست. [امضاء: عطارپور] 4 /9 /53
اقدام شود. [امضاء: ثابتى] 7 /9 /53
در اجراى اوامر شرح لازم به ساواک تهران بنویسید312
توضیحات سند:
1. در این تحلیل نسبتا هشیارانه بخش 312 اداره کل سوم، با طبقهبندى سرّى، بر باطن علائق انقلابى استاد علامه(ره) تصریح شده است ونشان مىدهد که ساواک به رغم فقدان اسناد و مدارک از گرایشات مخالف رژیم شاه ایشان که معلول زیرکى و کیاست حضرت استاد(ره) بوده است، به یک دیدگاه روشن در این زمینه، دست یافته است.
2. اعتراف ساواک به اینکه در «نفوذ فعالانه» به داخل جلسات استاد علامه جعفرى(ره) ناکام بوده است، حائز اهمیت فراوان است.
3. منظور، حد اقل افراد ثابت شرکت کننده در جلسات منظم مىباشد.
4. این نظریه، از موارد نادر پیشنهاد هجوم و دستگیرى انبوه در ساواک بوده است که از نگرانى عمیق و گسترده کارشناسان و مسئولان مستقیم پرونده موضوع حکایت مىکند.
5. دکتر على شریعتى (1356 ـ 1312) تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهاى مشهد به پایان برد و پس از گذراندن دورهاى در دانشسراى تربیت معلّم آموزگار یکى از روستاهاى خراسان شد. چندى بعد با ورود به دانشگاه مشهد در رشته ادبیات و زبان فارسى فارغ التحصیل شد. وى با استفاده از بورس براى ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن در رشته جامعه شناسى درجه دکترا گرفت. و در سال 1343 به ایران بازگشت و در مرز ترکیه دستگیر شد و 6 ماه به زندان افتاد. پس از آزادى، سخنرانیهاى او در دانشگاه مشهد و حسینیه ارشاد تهران توانست مخاطبان فراوانى در بین جوانان و دانشجویان بیابد. همین اقبال روزافزون نسل جوان و روح معترض و انقلابى دیدگاهها و تفاسیر ایدئولوژیک وى از معارف دینى، موجب تحریک ساواک و بازداشت و حبس مجدد او گردید. دکتر شریعتى پس از آزادى از زندان تصمیم به هجرت گرفت و راهى انگلستان شد، امّا در 29 خرداد سال 1356، درگذشت و پس از انتقال به سوریه در زینبیه دمشق دفن شد. کتابها و آثار وى که بخش اعظم آنها متن سخنرانیهاى او مىباشد در آستانه اوج انقلاب اسلامى با بالاترین تیراژ، عرضه و مورد استقبال قرار مىگرفت. در قبال آثار وى همواره دو نگرش و گرایش افراطى و تفریطى در سطح جامعه بروز و ظهور داشته است.
مرحوم دکتر شریعتى با استاد علامه آیتاللّه جعفرى(ره) آشنایی نزدیک داشت و به ایشان ارادت میورزید. پدر وی مرحوم استاد محمدتقی شریعتی قبل از قرزند در حلقه دوستان استاد علامه (ره) بود و با ایشان مراودات داشت. نقل قول شده است که وی از استاد(ره) درخواست میکند که نسبت به فرزندشان مرحوم دکتر شریعتی التفات بورزند و از حیث علمی در جلسات خصوصی او را تعلیم فرمایندکه مورد پذیرش استاد علامه(ره) واقع گردید و مدتی دکتر شریعتی را در حلقه تدریس و گفتگوی علمی خصوصی خود پذیرا شدند که متاسفانه به دلیل حضور و مداخله برخی عناصر مشکوک و ناسالم در اطراف وی، جلسات قطع میشود.
استاد علامه(ره) همواره در جلسات خصوصى و عمومى از قضاوت له و یا علیه دکتر شریعتى اجتناب مىفرمودند و در پاسخ به مراجعاتى که براى نفى وى و اعلام کتبى عدم صلاحیت او در طرح مباحث دینى به ایشان شده بود با ذکر مثالى از شیوه تحلیل انتقادى خود در قبال مثنوى مولوى، چنین تأکید مىفرمودند: «بجاى نفى و طرد مطلق، بیائید و آثار دکتر شریعتى را نقادانه تفکیک کنید و با تحلیل منصفانه نکات قوت و ضعف آنها به آین مبارکه فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه عمل کنید و با این اقدام عادلانه جامعه را به خیر و صلاح راهنمایى و ارشاد نمایید.» [نقل به مضمون بیانات استاد در یک جلسه خصوصى ]همچنین دکتر عبدالرحیم گواهى در این مورد خاطرهاى را به شرح ذیل نگاشته است: «مرحوم دکتر هنگامى که... نقل و سخنها در باره آثار و اقوال ایشان زیاد شده بود و... شخص شریعتى و حسینیه ارشاد گاهى ناجوانمردانه مورد اتهام قرار مىگرفتند، روزى از من خواستند که به اتفاق به دیدن استاد جعفرى برویم. صبح روز جمعهاى بود که حقیر در همان آپارتمان روبروى حسینیه ارشاد به دنبالشان رفتم و با قرار قبلى به منزل استاد رفتیم. مرحوم شریعتى خدمت استاد جعفرى عرض کردند: «ببخشید آقا کار من تحریک و راهانداختن نیروى اجتماع و جوان است، این ماشین که روشن شد و راه افتاد دیگر بقیه کار با شماست، این شما هستید که باید براى آن، جهت حرکت تعیین کنید. جناب عالى از طرف من مختارید که همه آثار و نوشتههاى بنده را بخوانید و هرکجایش را که مخالف اسلام و تشیع و به هر دلیل، ناجور یافتید، خط بکشید تا در چاپهاى بعدى بدهم آنها را حذف نمایند.» استاد با محبت و مهربانى و تواضع خاص خویش این پیشنهاد را پذیرفتند و قول دادند به هر مورد که برخورد کردند مطلب را به اطلاع آن زنده یاد برسانند.» [شریعه خرد، ص 441] این موضوع، بارها به روایتهاى مختلف نقل شده است و استاد (ره) نیز در زمان حیات خود، انتشار خاطره فوق را عملاً تقریر و تصدیق نمودند.
6. عطارپور، بازجوى متخصص و خام خیال اداره کل سوم، مسئول بازجوئى از دکتر على شریعتى و پىگیرى پرونده وى نیز بوده است. در این سند که به عنوان رئیس اداره یکم عملیات و بررسى، نظریه خود را در مورد طرح هجوم به جلسات منزل مرحوم استاد علامه جعفرى(ره) خطاب به ثابتى مدیر کل اداره کل سوم نگاشته است، مطلبى را از قول دکتر شریعتى نقل به مضمون کرده است. قسمت اول این بیان که استاد علامه(ره) را «فردى عمیق» توصیف کرده است، نشانه دیگرى از میزان ارادت کامل و حق شناسانه دکتر شریعتى به استاد علامه جعفرى(ره) مىباشد. اما قسمت دوم که استنباط سادهلوحانه بازجوى ساواک از اظهارات زیرکانه و اغفال کننده دکتر شریعتى است، نمىتواند به عنوان نظر حقیقى وى نسبت داده شود. مکرورزى نسبت به مأموران ساواک و گمراه کردن آنها در جریان بازجویىها، یک شیوه مرسوم و معمول مبارزین برجسته و هشیار پیش از انقلاب بوده است و نمونههایى از این دست در اسناد ساواک به فراوانى یافت مىشوند.
7. یک دلیل آشکار دیگر بر خام خیالى و سادهلوحى عطارپور، همین بخش از نظریه وى در باره استاد(ره) مىباشد. درحالى که برگ برگ پرونده ایشان در ساواک گوشههایى از ابعاد والاى علمى و شخصیت معنوى و مقتدر استاد علامه آیتاللّه جعفرى(ره) را شهادت مىدهند، بازجوى متخصص ساواک به گمان آنکه با یک فرد عادى و معمولى سیاسى روبروست، بررسى پیرامون آمادگى احتمالى ایشان در جهت همکارى با رژیم شاه را توصیه کرده است. براستى چنین پندار سخیفى جز از یک مغز علیل و بیمار تراوش نمىگردد که چون او خدا و حکیم ذوفنون، علامه بارع و عارف واصل ژرفاندیش را در معرض چنان اتهام و بهتان حقیقت سوز، تصور و توهم نماید.
8. در نهایت، عطار پور با طرح هجوم به منزل استاد علامه(ره) و بازداشت شرکت کنندگان جلسات تدریس ایشان، مخالفت قاطع و آشکار نمىکند بلکه اتخاذ تصمیم را به آزمون مفروضات بىاساس خود و کسب اطلاع از وضعیت کنونى این جلسات، منوط مىسازد. به رغم موافقت ثابتى، مدیر کل سوم ساواک با اقدام بر اساس نظریه عطارپور، در اسناد بعدى نشانى از اقدامات انجام شده و نتایج آن به چشم نمىخورد. ظاهرا مجریان مستقیمتر امور که از نزدیک در جریان پرونده استاد(ره) بودهاند، خود به خوبى بر نادرستى نظریه مذکور واقف بودهاند و جز یک اقدام تشریفاتى در انتقال اوامر صادره، کار دیگرى نتوانستهاند صورت دهند و مجدداً مدتى بعد، طرح قبلى خود را تکرار نمودهاند. [ر. ک: سند ]8 /12 /53] مندرج در صفحه بعد از سند مورخ 10 /12 /53]
منبع:
کتاب
استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی به روایت اسناد ساواک صفحه 186