تاریخ سند: 6 بهمن 1356
موضوع: شیخ صفرعلی تاریوردی معروف به اسلامی و شیخ سلیمانی
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ: 6 /11 /2536[1356]
به: 312 شماره: 3734 /23 ﻫ
موضوع: شیخ صفرعلی تاریوردی معروف به اسلامی و شیخ سلیمانی
پیرو 4157 /23 ﻫ- 12 /10 /35
شخصی به نام سلیمانی مدت دو ماه است که به تاکستان میآید و در مساجد به منبر میرود و تا حدودی خالی از غرض به تبلیغات مذهبی میپردازد؛ لکن روز 29 /10 /36 ساعت سه بعدازظهر در مسجد صاحبالزمان تاکستان، مشارالیه بالای منبر بود که شیخ صفرعلی تاریوردی در حالی که لباس سیاه به تن داشت1(در صورتی که ایام محرم سیاهپوش نشده بود) به مسجد وارد شد و سلیمانی با مشاهده وی در مسجد، لحن صحبت را عوض کرد و در لفافه اوضاع ایران را به دوره حجاج بن یوسف2و سفاکی او تشابه میداد و پیرامون کشف حجاب3 مطالبی را با ترس و وحشت بیان کرد و سعی مینمود تشابه، زیاد روشن و علنی نباشد.
نظریه شنبه . احتمال دارد صفرعلی تاریوردی، سلیمانی را تشویق به بیان مطالب تحریکآمیز در ارتباط با وقایع اخیر قم نموده باشد.
نظریه یکشنبه . شیخ صفرعلی تاریوردی در 23 ﻫ و ستاد سابقه دارد و اعمال و رفتارش تحت نظر میباشد و نسبت به شناسائی شیخ سلیمانی و تعیین صحت و یا سقم مفاد خبر، نحوه افکار و تمایلات سیاسی و همچنین وابستگی احتمالی مشارالیه به دستجات مخالف، اقداماتی در جریان است و نتایج حاصله به استحضار خواهد رسید. عربی 5 /11 /36
توضیحات سند:
1. هر چند این تاریخ، مصادف با نهم ماه صفر است، ولی همان طور که در اصل روشن است، منظور منبع خبر، پوشیدن لباس مشکی ایشان را به واقعه 19 دی ماه قم نسبت داده است.
2. حجاج بن یوسف ثقفی، یکی از مشهورترین حکّام خوانخوار تاریخ است که به تبعیت پدرش، با خاندان مروان بن حکم، دوستی محکمی داشت و همراه پدرش، در سپاه مروان در لشکرکشی به مصر حضور یافت. سال تولد او را بین سالهای 39 تا 45 هجری قمری و محل تولد وی را روستای بنی صخر نوشتهاند.
پس از حضور در سپاه عبدالملک مروان، همراه او بود تا اینکه در سال 74 ق، برای سرکوبی عبدالله بن زبیر راهی حجاز شد. در این لشکرکشی بود که کعبه معظمه را سنگ باران نمود و پس از پیروزی، حاکم مکه، مدینه و ... شد. او که در این دوران نهایت بدرفتاری و خشونت را با مردم مدینه داشت، پس از چندی حاکم عراق شد. حجاج در دوران ریاست خود، چنان رفتار خشونت آمیزی با مردم نمود که در جنایت و دنائت، شهرهی تاریخ شد؛ تا جایی که تعداد کسانی را که به دست او کشته شدهاند، بین 12 تا 130 هزار نفر نوشتهاند.
مرگ حجاج بن یوسف را به سال 95 ق و نوشتهاند که به جانشین خود، یزید بن ابی مسلم وصیت نمود تا بدنش را مخفیانه دفن کند و روی قبرش آب بریزد و آثار آن را محو کند تا مورد تعرض و نبش قبر قرار نگیرد.
3. کشف حجاب: رضـاخان در 11 آذر ماه 1314 شـمسی کـه محمود جـم را مأمـور تشکـیل کابینه میکند، از وی میپرسد: «چطور میشود ایـن چـادر چـاقچورها را از بـین بـرد؟ از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداختهاند، دیگـر از زن چادری بدم میآید. اصل چادر و چاقچور دشمن تـرقی و پیشرفت است. درست حکم یک دمل را پیدا کـرده کـه بـاید بـا احتیاط بـه آن نـیشتر زد.» وی پس از مشورت با جم، در روز 17 دی 1314 شمسی هـمسر و دختران خود (تاجالملوک، شمس و اشرف) را بدون حجاب بیرون میآورد تا همراه وی در جشـن دانشسـرای مـقدماتی شـرکت کنند. در این مـراسـم هـمسران وزرا و جـمعی از مقامات مملکتی نیز بدون حجاب هـمراه با شوهرانشان شرکت کردند. در پایان مراسم رضـاخان بـه جـم (نخستوزیر) دستور داد که باز هم از این قبیل جلسات تشکیل دهد تا بانوان کشور بـیشتر بـه وضع جدید و معاشرت با مردان آشنا گردند! از آن پس جشنهای متعدد برای این کار ترتیب داد و به مأموران نیز دستور اکـید داد که با بانوانی که با حجاب ظاهر میشوند با خشونت رفتار کنند و حجاب را از سر آنان بردارند. (ر.ک: کشف حجاب، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 2 جلد)
منبع:
کتاب
آیتالله علی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 84
