تاریخ سند: 7 دی 1354
روحانیون اخراجی از عراق
متن سند:
شماره: 2810 /9/ ه تاریخ:7 /10 /1354
روحانیون اخراجی از عراق
اخیراً از طرف حکومت بعثی عراق حدود دویست خانواده ایرانی از عراق اخراج و به ایران اعزام گردیدهاند که از مرز خسروی وارد شهرستان قم شدهاند و عبارتند از 1ـ شیخ ابراهیم مشکینی که در عراق از طرف مرحوم آیتاله حکیم در استان موصل در بخش کرکوک شهرستان(طوز خورماتور) سکونت داشت 2ـ سید محمدتقی مفتیالشیعه اردبیلی ساکن نجف اشرف و از مدرسین حوزه بوده است 3ـ سید محمد تقی موسوی داماد مرحوم آیتاله شاهرودی 4ـ حاج سید عزیزاله اردبیلی. شیخ ابراهیم مشکینی اظهار نمود قرار بود سال قبل او را از عراق اخراج کنند چون با استاندار استان کرکوک و موصل رفیق و آشنا بوده استاندار حمایت میکرد ولی اخیراً فشار و تهدید به حدی میشود که استاندار به او (مشکینی) میگوید وزیر کشور عراق خیلی با تو دشمنی دارد اگر از عراق خارج نشوی دیگر من نمیتوانم از تو حمایت و نگهداری کنم و مسلم جانت در خطر است به همین جهت مشکینی را با 14 فرزند از عراق اخراج میکنند همچنین مفتیالشیعه میگفت یک روز از طرف حکومت بعثی عراق و افراد بعثی به منازل عدهای از ایرانیهای مقیم نجف حمله نموده و در حدود دویست خانواده را گرفته و در خاننص که محلی است بین نجف اشرف و کربلا بازداشت کردند و پس از زجر و شکنجه از مرز منظریه به ایران اعزام نمودند و چند نفر از ایرانیها از جمله آیتالهزاده اصفهانی1 و آنهائی که از رادیو بغداد به ایران فحش میدادند در این جریان دخالت داشتند و با بعثیهای عراقی همکاری میکردند و در انتخاب و تعیین اشخاص برای اعزام به ایران این چند نفر صاحب نظر بودند و هرکه را که میخواستند ترتیب اخراج او را میدادند و از هرکس که حمایت میکردند اخراج نمیشد مفتیالشیعه ادامه داده افراد حزب بعث از توافق حکومت ایران و عراق ناراضی هستند کارشکنی و تحریکات مینمایند وی افزود تکلیف چند نفر از مراجع که در نجف هستند نامعلوم و مبهم است هر روز به طریقی ایجاد مزاحمت میکنند گویا یک روز چند نفر مامور امنیتی مزاحم خمینی میشوند ولی به مجرد اینکه میفهمند او خمینی است از او معذرت میخواهند و همین جریان هم یک روز برای عبداله شیرازی پیش میآید و بعد از شناسائی او از وی رفع مزاحمت میکنند. مفتیالشیعه اظهار میداشت هدف عراق قطع نفوذ و قدرت ایران و ایرانی از عراق است و دشمنی خاصی با شیعه و علماء شیعه دارند و در تمام قسمتهای عراق نفوذ و قدرت علماء و افراد بانفوذ ایرانی را کم کردهاند و به هر ترتیب شده میخواهند آثار ایرانی را از عراق محو کنند و نفوذ علماء ایران را از عراق ریشهکن نمایند. مفتیالشیعه افزود یک مشت عالمنمای شیاد را در کربلا ـ کاظمین و همچنین در نجف به مردم مسلط نمودهاند و مردم هم از آنها اظهار تنفر دارند وی گفت دولت عراق قصد دارد یک دانشگاه مذهبی و دینی که ترویج تشیع نکند و در اختیار اهل سنت باشد در نجف اشرف تاسیس نماید.
نظریه چهارشنبه ـ مراقبت از روحانیونی که اخیراً از عراق اخراج و در شهرستان قم ساکن شدهاند ضروری به نظر میرسد ضمناً آمدن سید عبداله شیرازی از عراق به ایران قبلاً اعلام گردیده است.خ
نظریه جمعه ـ ممکن است از بین روحانیون اخراجی افرادی را توجیه و اعزام نموده باشند مراقبت از آنها ضرورت دارد%
توضیحات سند:
1. موسى آیتاللهزاده اصفهانى معروف به موسوى، فرزند سید حسن در سال 1309 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. وى که نوه دخترى مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانى(ره) از مراجع بزرگ شیعیان بود، در سال 1325 به عنوان طلبهاى جوان به ایران مراجعت کرد و در اصفهان سکنى گزید. پس از مدتى به اتفاق عموى خود به تهران عزیمت کرد و به احترام پدربزرگش مورد تجلیل فراوان مردم قرار گرفت بطورى که هدایاى زیادى از شهرهاى مختلف براى او ارسال شد. در رشته حقوق، لیسانس گرفت و سپس به اروپا رفت. وى پس از گذراندن دوره دکترى، به ایران بازگشت. او که جوان عیاش و بى بندوبارى بود، پس از مدتى هر آنچه داشت صرف عیاشى نمود و اغلب با لباس روحانى در مجالس عیش و نوش شرکت مىکرد و به سبب همین خصوصیات مورد لطف و توجه حسین علاء قرار گرفت و به دربار شاهنشاهى راه یافت. وى ضمن عضویت در حزب ملّیون، مدتى با سمت استادیار در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و در سال 1339 در انتخابات دوره بیستم مجلس شوراى ملى به نمایندگى مردم لنجان اصفهان به مجلس راه یافت. پس از عدم موفقیت در انتخابات مجلس بیست و یکم با مخالفین دولت هم صدا شد و پس از اینکه مبالغى وجه نقد از بانکها و افراد مختلف به صورت قرض و چک بىمحل دریافت کرد و قادر به پرداخت آن نشد در خرداد سال 1343 به عراق و از آنجا به مصر فرار کرد و در قاهره ضمن اعلام موجودیت نهضت ایران آزاد، علیه رژیم شاه اقدام به فعالیت کرد. در سفر به فرانسه به علت درخواست دادستان عمومى تهران به اتهام صدور چک بى محل در 25 شهریور ماه 1343 توسط پلیس فرانسه دستگیر شد و مدت 5 ماه در آن کشور زندانى بود. پس از آزادى، به عراق رفت و ملاقاتهائى با مخالفین شاه، از جمله تیمور بختیار انجام داد. وى همواره مورد اعتماد مقامات عراقى بود و در سال 1345 پس از اخذ شناسنامه عراقى و قبول تابعیت آن کشور به عنوان استادیار دانشگاه بصره مشغول به کار شد. آیتاللهزاده در عراق تحت تعقیب شدید ساواک بود؛ به گونهاى که طى سالهاى 48 تا 53 ساواک مصمم به ترور او شد، اما موفق نشد. آیتالله زاده پس از پیروزى انقلاب اسلامى به ایران آمد. سابقه و عملکرد سوء وى در گذشته موجب کنارهگیرى عناصر انقلاب از او شد و وی مجددا به عراق بازگشت و سفرهایى به برخى کشورهاى اروپایى و آمریکا انجام داد. اصفهانی فعالیت علیه انقلاب اسلامى را با انتشار برخى جزوات و کتب شروع کرد. در دوران جنگ تحمیلى بارها از رادیو بغداد به تبلیغات علیه میهن اسلامى و مردم مسلمان ایران پرداخت. وی در اواخر دهه 60 عازم آمریکا شد و در آنجا کوشید تا خود را به عنوان رهبر شیعیان شمال آمریکا مطرح کند.
(اسناد ساواک- پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید عبدالله شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 44