تاریخ سند: 10 بهمن 1356
موضوع: تظاهرات اخیر قم و چند شهر دیگر و اقدامات روحانیان و مخالفان
متن سند:
به: ۳۱۲ 13561110 تاریخ: 10 /11 /36
از: ۲۰ ه ۱۵ شماره: 52294 /20 ه 15
موضوع: تظاهرات اخیر قم و چند شهر دیگر و اقدامات روحانیان و مخالفان
موارد مشروحه زیر از طریق عدهای از روحانیان و افراد مذهبی بازگو گردیده است:
۱- به دنبال تظاهرات اخیر قم سیدمحمدرضا گلپایگانی (یکی از مراجع روحانی قم) نامهای برای آیتالله سیداحمد خوانساری1 در تهران نوشته است و ضمن تشریع ماوقع قم تقاضای ابراز همدردی کرده است اما آیتالله خوانساری اقدامی به نفع متظاهرین قم نکرده است و حتی در چند روزی که پیشنمازان تهران برای ابراز همدردی با طلاب قم به مسجد نمیرفتند، آیتالله خوانساری مسجدش را ترک ننمود و در بین بازاریان و روحانیان در اینباره گفته میشود که: سیدجعفر خوانساری۲ پسر آیتالله خوانساری که مشاور پدرش است با دولت و دولتیان سَر و سِرّی دارد هم او مانع ابراز همدردی پدرش با طلاب قم و دادن پاسخ مساعد به تقاضای سیدمحمدرضا گلپایگانی شده است. پس از اینکه سیدمحمدرضا گلپایگانی اطلاع مییابد که آیتالله خوانساری عکسالعملی در قبال نامه او و واقعه قم نکرده است، مجدداً نامه دیگری برای آیتالله خوانساری نوشته است و در آن از سکوت خوانساری ابراز تأسف کرده و تقاضای اقدامی از طرف او نموده است.
۲- اکنون آشکار شده است که علت واقعه قم، مقالاتی بوده که در روزنامههای اطلاعات۳ و کیهان علیه روحالله خمینی نوشته شده و در آن مقالات وی غیر ایرانی معرفی شده است. در اعلامیه سیدکاظم شریعتمداری (یکی از مراجع روحانی قم) که پس از حوادث قم انتشار یافته صریحاً بدین موضوع اشاره شده است.
۳- پیش از حوادث قم در مجالس ترحیمی که به خاطر درگذشت سیدمصطفی پسر خمینی در قم و تهران برپا شد وعاظ و منبریها مطالب تندی ابراز کردهاند و تقریباً میتوان گفت که زمینه فکری شورش قم4 را همین وعاظ چیده و نطفه شورش در همین مجالس ترحیم پسر خمینی بسته شده است.
در مجالس قم خلخالی، عبدوس، ربانی و در تهران در مسجد ارک، روحانی به منبر رفتهاند و مردم را علیه حکومت تحریک کردهاند. عبدوس که یک طلبه است در قم بسیار با حرارت سخنرانی کرد و سخت مستمعین را تحت تأثیر قرار داده است. روحانی در مسجد ارک تهران گفته است: از تمام کشورهای اسلامی و حتی اروپا و آمریکا صدها و بلکه هزاران تلگرام تسلیت به روحالله خمینی مخابره شده اما از ایران فقط سه تلگراف مخابره شده و پس از تحلیل موضوع نتیجه گرفته است که در ایران با مردم به علت ترس از دولت تلگرام تسلیت برای خمینی نفرستادهاند و یا تلگرامهای آنها را مخابره نکردهاند. شایع است که بعد از پایان مجالس ترحیم پسر خمینی، خلخالی، ربانی، عبدوس، ناصر مکارم شیرازی از قم و روحانی از تهران دستگیر و تبعید شدهاند.
۴- به دنبال حوادث قم در غالب شهرهای بزرگ کشور اقدامات و تظاهراتی به نفع متظاهرین قم انجام شده است. اما گفته میشود تظاهرات شهر تبریز شدید و برخورد بین متظاهرین و مأموران در تبریز سخت و شدید بوده است.
۵- از روز هفدهم دیماه که حادثه قم رخ داد مدرسین قم درس را تعطیل کردند و ائمه جماعت از اقامه نماز جماعت خودداری نموده بودند و روز شنبه گذشته پس از مدتی تعطیل سیدمحمدرضا گلپایگانی در مسجد اعظم قم (که محل تدریس اوست) برای تدریس میرود قبل از تدریس در منبر حملات شدیدی به دولت میکند و میگوید میخواهند اسلام را از بین ببرند و قوانین اسلامی را نابود کنند و سپس به تدریس میپردازد. بعد از حادثه قم سیدمحمدرضا گلپایگانی یک بار به منبر رفته بود و به شدت از دولت به مناسبت واقعه قم انتقاد کرده بود و سخنرانی شنبه گذشته او دومین سخنرانی وی در این زمینه بود که قمیان نوار آن را تهیه و تکثیر کردهاند. شیخ مرتضی حائری (یکی از روحانیان معروف قم و پسر مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی) نیز همچون سیدمحمدرضا گلپایگانی در مجالس ترحیم کشتهشدگان قم به منبر رفته است. اما سخنرانی شیخ مرتضی حائری بسی تندتر از گلپایگانی بوده است و حائری شدیدترین حملات را به دولت و مسئولان دولتی نموده است اما تا به حال متعرض شیخ مرتضی حائری و سیدمحمدرضا گلپایگانی نشدهاند.
6- با اینکه قریب ۱۵ روز از واقعه قم میگذرد هنوز همه جا بحث واقعه قم در بین مردم است و بخصوص در مورد کشتهشدگان حادثه قم زیاد بحث میشود و عدهای مقتولین قم را هفتاد نفر و برخی دویست نفر و بعضی پانصد نفر و برخی هفتصد نفر ذکر میکنند.
در قم عدهای از طلاب مشغول تهیه صورت دقیق مقتولین و مجروحین حادثه هستند.
۷ – یک روز قبل از مراجعت کورت والدهایم دبیر کل سازمان ملل از تهران مخالفان صورتی از مقتولین حادثه قم را در اختیار او قرار داده و تقاضای طرح قضیه را در مجامع بینالمللی کردهاند اما دبیر کل سازمان ملل میگوید چون این لیست فاقد امضا است نمیتواند بدان ترتیب اثر دهد و باید یکی از مراجع روحانی زیر آن را امضا کند و چون والدهایم راهی برگشت از ایران بوده مخالفان فرصت انجام گفته او را نمییابند.
8- در زمانی که والدهایم در ایران بود، دکتر سنجابی5 زیرکزاده6 و حسیبی7 و دیگران یک نامه برای او نوشته و نظریات خود را در باب وضع کشور برای او تشریح کردهاند و نوشتهاند که در ایران آزادی وجود ندارد. به طور مثال یک دختر محصل را ذکر کردهاند که در مدرسه انشائی علیه انقلاب سفید نوشته است که دستگیر و به چند سال زندان محکوم شده است.
۹- در بین مردم شایع است که دستهایی از خود دولتیان در کارها اختلال ایجاد میکنند و میخواهند وضع را متشنج کنند و نوشتن مقالات خلاف مصلحت در جراید، تبعیض مراجع دولتی در تصمیماتشان نظیر داخل محدوده کردن اراضی یک منطقه و غیر محدوده قرار دادن منطقه دیگر که بالطبع موجب نارضایتی میشود نمایش فیلمهای سکسی در سینماها و حتی تلویزیون و غیره را نشانه این ایجاد اختلال عمدی میدانند.
۱۰- روحانیون میگویند: دولت و دستگاههای تبلیغاتیاش از حربه اصلاحات ارضی و حقوق زنان برای کوبیدن مخالفان استفاده میکند در حالی که روحانیان و مخالفان کاری به اصلاحات ارضی و حقوق زنان ندارند؛ زیرا نه اراضی مزبور به حال سابق برمیگردد نه دیگر زنان بیچادر و بیحجاب روی به چادر و حجاب میآورند. اما دولت چون مطالب منطقی در برابر استدلال مخالفان ندارد همواره مخالفان را متهم میکند که با اصلاحات ارضی و حقوق زنان مخالفند و هیچگاه صریحاً مسائلی را که مخالفان مطرح میسازند طرح نمیکند و جواب نمیدهد.
۱۱ ۔ به طور کلی در این اواخر مخالفان اعم از روحانیان و دیگران فعالیت خود را گسترش داده و دامنه تبلیغات خود را وسعت بخشیدهاند و در این میان قشر جوان مذهبی تلاش و کوشش بیشتری دارند و این گروه هستند که مرتباً نوار سخنرانی وعاظ منتقد را تهیه و پخش میکنند و همچنین فتوکپی اعلامیههای شریعتمداری و گلپایگانی را تهیه و تکثیر و توزیع مینمایند.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه سه شنبه: یک برگ فتوکپی اعلامیه آقای آیتالله شریعتمداری که به مناسبت وقایع قم منتشر گردیده جهت استحضار به پیوست ایفاد میگردد.
نظریه چهارشنبه: مفاد خبر وقایعی است که قبلاً در جراید منعکس گردیده است و بعضاً در افواه شنیده میشود و اخبار تازهای ندارد.
در ساعت ۱۳ روز 10 /11 سال ۳۶ به بخش ۳۱۲ واصل گردید.
در ۶۵۴۰۲ بایگانی شود. 11 /12 /36
در گزارش روزانه درج شود.
توضیحات سند:
1- آیتالله حاج سیداحمد خوانساری (۱۳۰۹ ق ـ ۱۴۰۵ ق/۱۳۶۳ ش) در خانوادهای روحانی در شهر خوانسار به دنیا آمد. پس از طی دوران تحصیلات ابتدایی و فراگرفتن مقدمات معارف اسلامی نزد سیدعلیاکبر خوانساری به اصفهان عزیمت کرد و از محضر حاج میرزا محمد صادق اصفهانی، ملا عبدالکریم گزی و میرزا محمدعلی تویسرکانی کسب فیض کرد. سپس راهی نجف اشرف گردید و از محضر آیات عظام آخوند خراسانی، محمدکاظم طباطبایی یزدی و ضیاءالدین عراقی بهره گرفت و پس از نائل شدن به مرتبه اجتهاد در ۱۳۶۳ ق به ایران بازگشت. مدتی در اراک در حوزه درس آیتالله حائری یزدی حضور یافت و همزمان با عزیمت شیخ عبدالکریم حائری به قم وی نیز به این شهر مهاجرت کرد. آیتالله خوانساری در زمان مرجعیت آیتالله بروجردی به تقاضای گروهی از مردم تهران در ۱۳۶۹ ق / ۱۳۲۹ ش به این شهر آمد و تا هنگام مرگ در این شهر سکونت داشت و علاوه بر تدریس و انجام دیگر وظایف دینی و علمی، امامت جماعت مسجد سیدعزیزالله بازار تهران را عهده دار بود. کتابهای متعددی از ایشان برجای مانده است از آن جمله است: شرح مختصر نافع در چند جلد، حاشیه بر عروهالوثقی، مناسک حج و عقایدالحقه زندگینامه مرحوم آیتالله خوانساری، جمهوری اسلامی، شماره ۱۶۳۸ [۱۳۶۳ ش، ص ۱۲: مقدسزاده، محمد. رجال قم، تهران، ۱۳۳۵ ش، ص ۹۳).
۲- حجتالاسلام جعفر خوانساری فرزند حاج سیداحمد خوانساری و داماد حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی در ۱۳۵۶ ق / ۱۳۱۶ ش در قم به دنیا آمد. پس از خواندن دروس جدید به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد و مقدمات سطوح را در تهران نزد حاج شیخ حسین زاهد و شیخ محمدباقر شریفزاده خواند و سطوح عالی را از مدرسان مدرسه حاج ابوالفتح و مدرسه مروی استفاده کرد و به درس خارج فقه و اصول پدر حاضر شد و متصدی امورات و مراجعات والد خود بود. (شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۹ صص ۱۵۱-۱۵۰).
۳- مرگ مشکوک حاج آقا مصطفی خمینی فرزند حضرت امام انعکاس گستردهای در میان ملت ایران داشت. مردم شهرها و روستاها با برگزاری مراسم و مجالس ترحیم از رهبر و فرزند فقیدش به گرمی تجلیل کردند. رژیم از واکنش مردم نسبت به شهادت حاج آقا مصطفی به شدت خشمگین شد. هنگامی که کارتر در شب اول ژانویه ۱۹۷۸ / ۱۱ دی ۱۳۵۶ در کاخ نیاوران سخنان ستایشآمیزی نسبت به محمدرضا شاه ایراد کرد، شاه قوت قلب بیشتری یافت و مغرور از پشتیبانی بیقید و شرط آمریکا از حکومت خود تصمیم گرفت در مقابل مخالفان خود عکسالعمل شدیدی نشان دهد. لذا عصر روز ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات مقالهای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ» به قلم مستعار احمد رشیدی مطلق انتشار یافت. در این مقاله حضرت امام به صراحت مورد حمله و اهانت قرار گرفته بود. محافل سیاسی و مطبوعاتی در داخل و خارج ایران تهیه این مقاله اهانتآمیز را به داریوش همایون وزیر وقت اطلاعات رژیم نسبت میدهند. اما همایون بعدها مدعی شد که این مقاله به دستور شاه در دفتر هویدا وزیر دربار تهیه شده است.
۴- صبح دوشنبه ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ طلاب حوزه علمیه قم در اعتراض به مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی جلو مدرسه خان و آستانه جمع شدند. با تعطیلی بازار سیل جمعیت بهسوی منزل یکی از روحانیون به راه افتاد. تا بعدازظهر همان روز تجمع و راهپیمایی مردم و طلاب ادامه یافت و هر لحظه بر تعداد تظاهرکنندگان افزوده میشد. سرانجام حوالی ساعت ۵ بعدازظهر نیروهای نظامی به مردم بیدفاع حمله کردند. درگیری تا ساعت ۹ شب ادامه داشت و در جریان آن قریب ۱۰۰ نفر از مردم به شهادت رسیدند و تعداد زیادی زخمی شدند. (مدنی تاریخ سیاسی معاصر ایران. ج ۲، ص ۲۴۷-۲۴۶).
۵- کریم سنجابی پسر قاسم سنجابی (سردار ناصر رئیس ایل سنجابی) در ۱۲۸۳ ش در سنجابی از محال کرمانشاه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در قصر شیرین و دوره اول متوسطه را در کرمانشاه و دوره دوم متوسطه را در تهران سپری کرد و از مدرسه عالی حقوق لیسانس گرفت. در ۱۳۰۷ ش جزو اولین گروه دانشجویان اعزامی به اروپا به فرانسه رفت و مجدداً در دانشگاه نانسی دوره لیسانس حقوق را گذراند و دوره دکتری حقوق را در دانشگاه پاریس طی کرد و رساله خود را درباره مالکیت ارضی در ایران تدوین کرد. در سال ۱۳۱۳ ش به ایران بازگشت. ابتدا در اداره اوقاف مشغول شد. سپس به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و با رتبه دانشیاری به تدریس پرداخت. در سال ۱۳۲۲ از سوی شورای دانشکده به سمت رئیس دانشکده حقوق برگزیده شد و دو سال این مقام را عهدهدار بود. در سال ۱۳۲۵ جزو هیئتی بود که اولین برنامه هفت ساله صنعتی ایران را تدوین کرد. سپس به نهضت ملی نفت پیوست و در کابینه دکتر محمد مصدق وزیر فرهنگ شد؛ اما برای شرکت در انتخابات دوره هفدهم از این سمت استعفا داد و به نمایندگی مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه کرمانشاه انتخاب شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۲۲ حدود ۲ سال متواری بود اما سرانجام خود را به مقامات رژیم معرفی کرد. در جبهه ملی دوم عضو شورای مرکزی آن جبهه بود. اندکی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره جبهه ملی را تجدید سازمان کرد و به ریاست هیئت اجرائیه آن جبهه برگزیده شد. در آبان ۱۳۵۷ به منظور دیدار با حضرت امام(ره) به پاریس سفر کرد در کابینه دولت موقت مهندس بازرگان وزیر خارجه بود اما در فروردین ۱۳۵۸ با آن دولت اختلاف پیدا کرد و از سمت خود استعفا داد. پس از آن که در خرداد ۱۳۶۰ امام خمینی(ره) جبهه ملی را به دلیل نفی لایحه قصاص مرتد اعلام کرد. سنجابی به آمریکا پناهنده شد و در سال ۱۳۷۴ ش درگذشت. (کیهان، شماره ۱۰۶۳۸ [۲۵ بهمن ۱۳۵۷]، ص ۲؛ اطلاعات هفتگی، سال ۱۱، شماره ۵۰۹ [۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۰]، ص ۳ و ۴؛ کلک، شماره ۶۱ ـ ۶۴ [فروردین ـ تیر ۱۳۷۴]. صص 511-510).
۶- احمد زیرکزاده (۱۲۸۶ ش ـ ۱۳۷۲ ش) وی دوره تحصیل ابتدایی را در شهر کرد به پایان رساند. دوره متوسطه را در دبیرستان اصفهان و دارالفنون تهران سپری کرد. در مهر ماه ۱۳۰۵ برای تحصیل در رشته مهندسی به فرانسه رفت. پس از بازگشت به خدمت ارتش درآمد در ۱۳۱۹ به وزارت راه منتقل شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ وی از جمله مؤسسان و فعالان کانون مهندسین و حزب ایران بود و در جبهه ملی اول نیز شرکت داشت. در کابینه محمد مصدق به سمت معاون وزارت اقتصاد منصوب شد. اما اندکی بعد در دوره هفدهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تهران انتخاب شد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مدتی مخفی بود و پس از معرفی خود در ۱۳۳۴ حدود شش ماه در لشکر ۲ زرهی زندانی شد. هنگام تشکیل و فعالیت جبهه ملی دوم حضوری کم اثر داشت و به تدریج از فعالیت دست کشید.
۷ ـ سیدکاظم حسیبی (۱۲۸۵ ـ ۱۳۶۹ ش). در تهران زاده شد. پدرش محمدعلی یزدی از بازاریان تهران بود. حسیبی پس از تحصیلات مقدماتی در ۱۳۰۷ ش به فرانسه رفت و در رشته معدن به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۱۵ به ایران بازگشت و در دانشکده افسری مشغول کار شد. مدتی استاد دانشگاه جنگ بود. در سال ۱۳۲۷ به دانشگاه تهران منتقل گردید و به استادی دانشکده فنی پذیرفته شد. در دوره هفدهم به مجلس شورای ملی راه یافت. همراه دکتر مصدق به لاهه و آمریکا رفت. او در جریان ملی شدن صنعت نفت چهره پشت پرده در گروه جبهه ملی به حساب میآمد و در ماجرای خلعید از شرکت نفت انگلیس و ایران فعال بود. وی در تأسیس «کانون مهندسین ایران» و «حزب ایران» نقش داشت. فعالیت سیاسی مهندس حسیبی با کودتای ۲۸ مرداد پایان یافت و پس از ۱۹ ماه زندگی مخفیانه با نوشتن نامه به مقامات رژیم در حرم حضرت معصومه متحصن شد. وی توسط مأموران رژیم دستگیر و پس از مدتی بازداشت آزاد گردید. (تاریخ و فرهنگ معاصر، ج اول، مهر ۱۳۷۰، ص ۲۸۰ ـ ۳۰۰: آینده شماره ۱۲-۹ [آذر ـ اسفند ۱۳۶۹]. ص ۸۶۶). پس از قیام ۱۵ خرداد و سیاست صبر و انتظار جبهه ملی به فعالیتهای خیریه مشغول شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل کهولت سن از سیاست کناره گرفت. مهندس سیدکاظم حسیبی در سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی به روایت اسناد ساواک صفحه 294