صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

زنده‌باد آیت‌الله خمینی جانشین پیغمبر

زنده‌باد آیت‌الله خمینی جانشین پیغمبر


متن سند:

زنده‌باد آیت‌الله خمینی جانشین پیغمبر
مرده باد محمّدنفتی رهبر خیانتکار ملّت

ای مردم بدبخت بیدار شوید سر از عالم بیهوشی برداشته ببینید این رهبر نامرد به فرزند آیت‌الله چه کرده حاج آقا مصطفی1 را به دستور او از بین بردن الان چندماهی از مرگ او می‌گذرد خلاصه کنم از روزی که حق طلبان قم برخاسته و کشته‌شدن از همان موقع این وقایع رخ داد و هنوز هم ادامه دارد اگر گرگانی غیرت دارد و خودش را مسلمان می‌داند با حق‌طلبان شهرهای دیگر هم‌دست شود و این قاتلان آینده را با مرگ یکسان کنند این تیکه خورها را از بین ببرید. مرگ بر شاه


مرده باد شاه
لعنت بر شاه
زنده باد خمینی
مرده باد شاه
زنده باد خمینی
درود و سلام بی‌پایان
به حضرت آیت‌الله خمینی
و هزار لعنت بر رهبری
چون محمّدنفتی

توضیحات سند:

1. آیت‌الله‌ سید مصطفى خمینى، فرزند گرانقدر امام خمینى (ره) در آذرماه 1309 ﻫ ش (12 رجب 1349 هجرى قمرى) در شهر قم دیده به جهان گشود. او در محیطى آکنده از معنویت رشد کرد و در سن 15 سالگى در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینى پرداخت. دوره سطح را از محضر اساتیدى چون حائرى، صدوقى، سلطانى و محمدجواد اصفهانى گذراند. در سن 21 سالگى مشغول فراگیرى دروس خارج شد و از محضر حضرات آیات بروجردى، امام خمینى و محقق داماد استفاده‌هاى علمى بسیارى نمود. فلسفه و کلام را نزد فیلسوفان نامدارى چون علامه طباطبایى و آیت‌اللّه‌ سید ابوالحسن قزوینى آموخت و در علم رجال و تاریخ نیز اطلاعات فراوانى کسب کرد. وى در حدود 27 سالگى به درجه اجتهاد رسید. از آغاز مبارزه حضرت امام تا زمان تبعید ایشان به ترکیه، پشت سر امام گام بر مى‌داشت. همزمان با دستگیرى و تبعید امام خمینى به ترکیه در 13 آبان 1343، منزل حاج آقا مصطفى نیز مورد تعرض مأموران رژیم قرار گرفت توسط مأموران شهربانى قم دستگیر و روانه زندان قزل‌قلعه شد. عوامل رژیم قصد داشتند او را با میل خود از ایران برانند تا یاد و خاطره امام به دست فراموشى سپرده شود. بنابراین وى را پس از 57 روز از زندان آزاد کردند و موافقتش را جهت خروج از ایران جلب نمودند. اما او پس از مشورت با استادان و فضلاى حوزه علمیه از مسافرت به ترکیه منصرف شد. به همین دلیل سرهنگ بدیعى، رئیس ساواک قم مجددا او را دستگیر و به تهران اعزام کرد و از آنجا به ترکیه تبعید گردید. در سال 1344 به همراه امام عازم نجف‌اشرف شدند. او مدت 13 سال در حوزه علمیه نجف به تدریس و تألیف و تربیت طلاب اشتغال یافت و دست به تألیفات زیادى از جمله القواعد الحکمه، القواعد الاصولیه، اصول مختصر و مفصل، شرح زندگانى معصومین (علیهم السلام) و تفسیر قرآن به سبک جدید زد که برخى از آنها ناتمام مانده است. وى دست راست امام محسوب مى‌شد و یک چهره انقلابى بود که با روحانیون، روشنفکران و دانشجویان مسلمان داخل و خارج کشور ارتباط داشت. در اول آبان 1356 به شکل مرموزی دار فانی را وداع گفت. بسیاری بر این اعتقادند که وی را به شهادت رسانده‌اند. پیکر پاک او را به کربلا بردند و پس از غسل در آب فرات و طواف در حرمهاى مطهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل (علیهماالسلام)، به نجف بازگردانده و در ایوان طلاى حضرت امیر (علیه‌السلام) به خاک سپردند. پس از درگذشت ایشان، جمعى از طلاب با چشمانى اشکبار جهت عرض تسلیت خدمت حضرت امام رسیدند و ایشان به رغم مصیبت زدگى، در کمال صبر و آرامش فرمودند : «امانتى بود که خدا به ما داد و از ما گرفت، گریه ندارد! ذلک فضل‌اللّه‌ یؤتیه من یشاء».
ر.ک: شهید آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک؛ تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388



منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب3 صفحه 59


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.