تاریخ سند: 25 فروردین 1342
اسم و شهرت متهم: سید محمد احمدی
متن سند:
اسم و شهرت بازجو: رضوی تاریخ بازجوئی:25 /1 /42
اسم و شهرت متهم: سید محمد احمدی
با احراز هویت شما به سؤالات زیر پاسخ صحیح بدهید در غیر این صورت مطابق مقررات با شما رفتار خواهد شد.
س۔ آیا تا کنون تحت تعقیب مقامات انتظامی قرار گرفتهاید یا خیر؟
ج - خیر. سید محمد احمدی
س - چند سال است مشغول تحصیل علوم دینی هستید؟
ج- در حدود ۱۷ سال است مشغول تحصیل علوم دینی هستم. سید محمد احمدی
س۔ از کدام یک از علما تقلید مینمایید؟
ج- از آقای سید محمود شاهرودی1 تقلید مینمایم. سید محمد احمدی
س - چند روز قبل از طرف ژاندارمری همایون شهر جلب شدهاید؟
ج - روز پنج شنبه 22 /1 /42 از ط رف ژاندارمری دستگیر شدم. سید محمد احمدی
س- علت دستگیری شما چه بوده است؟
ج- روز پنج شنبه بعد از ظهر هنگامی که برای خرید به بازار رفته بودم از مقابل مسجد آقا فروشان عبور میکردم اعلامیهای به درب مسجد مزبور چسبانده شده بود و عدهای محدود برای خواندن اعلامیه اجتماع کرده بودند و یک نفر روی زین دوچرخه ایستاده بود و مشغول خواندن اول جملهای بود که بنده آن را دیدم در این هنگام مأموری رسید و اعلامیهای را از دیوار کند وقتی که پایین آمد از من پرسید تو این اعلامیه را به دیوار چسباندهای گفتم خیر گفت شما چسباندهاید بیائید برویم پاسگاه بالاخره من با وسایلی که از بازار خریده بودم به پاسگاه رفتم تحقیقاتی در مورد اعلامیه از من شد ولی من اظهار بیاطلاعی از اعلامیه چسبانده شده کردم. سید محمد احمدی
س - اعلامیهای که به درب مسجد فروشان چسبانده شده بود چاپی بود یا خطی؟
ج - اعلامیه چسبانده شده چاپی بود. سید محمد احمدی
س - متن اعلامیه چه بود.
ج - از متن آن اطلاعی نداشتم. فقط در پاسگاه ضمن سؤال اطلاع پیدا کردم که متن آن را در نظر ندارم. سید محمد احمدی
س - اعلامیه خطی که ضمیمه پرونده شما است از کجا بدست آمده
ج - اعلامیه خطی قبلاً در منزل من بوده که عیالم آن را از روی ترس و یا بیاطلاعی با سایر کاغذ پارهها از منزل بیرون انداخته است. سید محمد احمدی
س - اعلامیه خطی ضمیمه پرونده با خط شما نوشته شده است؟
ج - بله. سید محمد احمدی
س - این اعلامیه خطی را از روی کجا نوشتهاید؟
ج - اصل این اعلامیه به دیوارها در شهر چسبانده شده بود که میخواندند و از روی آن مینوشتند من هم وقتی آن را میخواندند مینوشتم. سید محمد احمدی
س - در چه تاریخی اصل اعلامیهها به دیوار چسبانده شده بود؟
ج - روز 14 /1 /42 اعلامیهها را به دیوار چسبانده بودند که من دیدم. سید محمد احمدی
س- از طرف چه اشخاصی اعلامیههای مزبور به دیوار چسبانده شده بود اسم ببرید در غیر این صورت خود شما مسئول شناخته خواهید شد.
ج- من خدا شاهد است اطلاعی ندارم و اگر اطلاعی داشتم به خدا میگفتم. سید محمد احمدی
س - منظور نوشتن شما از روی اعلامیهها چسبانده شده چه بوده است؟
ج- من اغلب اعلامیههای تازه را مینویسم که نگاهدارم. سید محمد احمدی
س- شما در کدام یک از مدارس علم دینی در اصفهان تحصیل میکنید؟
ج- در مدرسه ناصریه2 مسجد شاه. سید محمد احمدی
س- استاد شما چه شخصی است؟
ج- آقایان حاج میرزا ابوالحسن شمسآبادی3 و حاج شیخ عباسعلی ادیب 4 استادان من هستند. سیدمحمد احمدی
س- در این مدت تعطیل از همایون شهر به اصفهان آمده بودید
ج-روزهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ و سال ۴۲ به اصفهان آمدم و به همایون شهر مراجعت نمودم. سید محمد احمدی
س- رفت و آمد شما به اصفهان و همایون شهر به چه منظوری بود؟
ج- روز ۱۲ برای بازدید شیخ رمضان محمدی به فلاورجان رفتیم و روز ۱۳ مراجعت نمودم چون اثاثیه اطاقم قبلاً سوخته بود روز ۱۳ آنها را به همایون شهر بردم و روز ۱۴ به منظور دیدار پدر مریضم که در منزل اخوی خودم بود آمدم. سید محمد احمدی
س۔ شیخ رمضان محمدی از طلاب قم است و یا در ایام عید به قم مسافرت کرده بود؟
ج- خیر. سید محمد احمدی
س۔ اعلامیههای مختلفی را در این مدت به دست شما رسیده و یا آنها را در سایر جاها دیدهاید بگوئید.
ج- در اصفهان اعلامیههای مختلفی را دیدهام که روی دیوارها چسبانده شده بود ولی در همایون شهر اولین اعلامیهای بود که من دیدهام . سید محمد احمدی
س- شما میگوئید اولین اعلامیه را در همایون شهر دیدهام و در جای دیگری گفتهاید از روی اعلامیهای که به دیوار چسبانده شده بود نوشتهام که آن اعلامیه چه بوده است؟
ج- اعلامیهای را که از روی آن نوشتهام در شهر بوده است که روی مدرسه مسجد شاه چسبانده شده بود. سید محمد احمدی
اظهارات خود را چگونه گواهی میکنی؟
ج - خواندم امضاء میکنم. سید محمد احمدی
توضیحات سند:
1- آیتالله العظمی سید محمود شاهرودی در سال ۱۳۰۱ قمری در روستای آقاعبدالله شاهرود دیده به جهان گشود. نسب او به زید بن علی بن الحسین (ع) میرسد. پس از طی مدارجی از تحصیلات خود در شهر بسطام به نجف رفت و از محضر مرحوم آخوند خراسانی، محقق نائینی بهره گرفت. وی بعد از فوت مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی تا هنگام فوت، مرجعیت بخشی از اهل تقلید ایران و عراق را به خود اختصاص داده بود. به دنبال رفتار وحشیانه رژیم عراق با اتباع ایرانی و همچنین حوزههای علمیه عراق در تاریخ 12 /3 /1357 در نجف، تحت بازجوئی مأمورین حکومت عراق قرار گرفت. مأمورین عراقی چندین بار به شکل نامطلوبی به منزل آیتالله شاهرودی رفتند و ایشان را مورد بازجوئی قرار دادند تا اینکه در ۲۸ ماه شعبان سال ۱۳۹۴ قمری (شهریور ۱۳۵۳) در سن ۹۳ سالگی بر اثر بد رفتاری رژیم عراق، دار فانی را وداع گفت.
ر.ک: هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، غلامرضا کرباسچی، صفحه 598
2ـ مدرسه علمیه ناصریه: مدرسهای است در ضلع جنوب شرقی مسجد جامع عباسی اصفهان (مسجد امام) که در دوره شاه عباس اول پایهگذاری شده و در دوره شاه سلیمان صفوی تکمیل گردیده و در زمان ناصرالدین شاه قاجار تعمیرات اساسی روی آن انجام گرفته که به همین مناسبت مدرسه ناصریه یا ناصری خوانده میشود. حجرههای مدرسه در طرف شرق مدرسه قرار گرفته و تزئینات آن به وسیله کاشی خشت هفت رنگ انجام گرفته و نمای جالبی دارد. ایوان جنوبی مدرسه دارای لوحه ها و کتیبههای زیبا میباشد. ریشه ها و جلوههای تشیع و حوزه علمیه اصفهان. سید حجت موحد ابطحی ج ۲ ص ۲۰۳
3ـ شهید آیتالله سید ابوالحسن آل رسول معروف به شمسآبادی در سال ۱۲۸۶ ﻫ ش در اصفهان متولد و پس از فراگیری مقدمات علوم اسلامی در اصفهان نزد اساتیدی نظیر مرحوم ابوالقاسم از فردای، سید علی نجفآبادی، سید محمد نجفآبادی و احمد حسینآبادی فرا گرفت و سپس عازم نجف اشرف گردید و از محضر درس خارج مراجع بزرگی همچون مرحوم آیتالله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی، ضیاءالدین عراقی، جمالالدین گلپایگانی، سید عبدالهادی شیرازی و سیدمحسن حکیم استفاده نمود و پس از ۱۲ سال برای تدریس و ارشاد مردم به اصفهان بازگشت، آیتالله شمسآبادی از روحانیونی بود که در سال ۴۲ وفاداری خود را به نهضت حضرت امام (ره) اعلام نموده بود. وی در تأسیس و گسترش انجمن مددکاری امام زمان (عج) (ویژه کمک به ایتام)، سازمان ابابصیر (ویژه نابینایان) حسینیه اصفهانیها در مشهد و کربلا نقش بسزائی داشت. آیتالله شمسآبادی یک روز پس از بازگشت از سفر حج به هنگام فجر مورخه 18 /1 /55 در مسیر رفتن به مسجد جهت اقامه نماز جماعت توسط باند جنایتکار مهدی هاشمی معدوم ربوده و به طرز فجیعی به قتل رساندند و جسدش را در اطراف اصفهان رها ساختند. پس از کشف جسد، با تشییع با شکوه مردم در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر، علی ربانی خلخالی، صص ۲۵۷ - ۲۵۵
۳- آیتالله عباسعلی ادیب فرزند محمد جعفر در سال ۱۲۶۹ هش در حبیبآباد برخوار اصفهان متولد و تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش فرا گرفت و سپس برای تکمیل تحصیلات راهی حوزه علمیه اصفهان شد و از محضر آیات عظام مرحوم حاج آقا نوراله نجفی مسجد شاهی، شیخ محمدرضا نجفی، سید مهدی درچهای آیتالله جهانگیر خان قشقائی، آخوند کاشی و جمعی دیگر از علماء حوزه اصفهان بهره برد و به دریافت اجازه اجتهاد و روایت نائل آمد. وی علاوه بر تسلط بر فقه، اصول، حکمت و فلسفه، در علومی چون هندسه، مثلثات، لگاریتم، هیئت و نجوم صاحب نظر بود. از آثار برجای مانده از وی میتوان به ارث الشیعه، احسن التقویم (کلیه ساعات شرعیه یکسال شهر اصفهان در این تقویم تهیه و تنظیم شده که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار میگیرد) تطبیق، وظایف الشیعه، هدیه العباد، رساله قطبیه، دیوان اشعار فارسی و عربی، رساله در ارث، رساله در فضیلت علم، معرفهالقبله و ... اشاره کرد وی همواره تا پایان عمر از نهضت امام خمینی (ره) حمایت مینمود و در سال ۴۳ منزل وی مورد بازرسی مأموران ساواک قرار گرفت. سرانجام وی در سال ۱۴۱۲ ه ق به دیار باقی شتافت و در جوار صاحب بن عباد به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
روشنگر دوران / حجتالاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 9