نگاهی به اسناد
متن سند:
نگاهی به اسناد
فردی به نام حسینعلی جعفرزاده که به اتفاق فرد دیگری به نام مصطفی مهدیزاده اعضای تیم ترور مهندس بحرینیان را تشکیل داده بودند، نحوه ترور را بدین شرح توصیف مینماید:
«طبق کروکی با مصطفی مهدیزاده آمدیم در خیابان مسجد سید سرکوچه و چون هنوز زود بود مقداری ایستادیم و بعد داخل کوچه شدیم و نزدیک منزل ایشان ایستادیم تا اینکه ایشان از منزل خارج شد و سوار جیب شد. وقتی که حرکت کرد ما هم پشت سر او حرکت کردیم، پشت پیچ پیاده شدیم و موتور را من گذاشتم روی جک و مصطفی اقدام به تیراندازی کرد و از پشت سر او را زد و هر دو از پهلوی ماشین جلو افتادیم و من دیگر برنگشتم موتور را بردارم داخل کوچه میرفتم که ناگهان خود را با عدهای مواجه دیدم که خواستم اسلحه را جایی رها کنم که مرا گرفتند و خواستند اسلحه را از من بگیرند و من میخواستم ندهم، شلیک شد و یک تیر به پای من اصابت کرد که من دیگر از حال خودم چیزی نفهمیدم تا اینکه یک وقت دیدم پایم درد میآید و ظاهراً دارند تیر را در میآورند که بعداً پای مرا گچ گرفتند.»
وی در خصوص اینکه چگونه آقای بحرینیان را میشناخته میگوید:
«آقای... نشانی داد، که ایشان مردی است باریک و با قد متوسط و موی سفید که وقتی ایشان (بحرینیان) از منزل خارج شد دیدم همان قیافه است»
آقای حسنعلی جعفرزاده در اعترافی دیگر چگونگی ترور آقای بحرینیان را اینگونه بیان میکند:
«... و بالاتفاق [آقای...] به اصفهان آمدیم و منزل مهندس بحرینیان را به من نشان داد و گفت مصطفی مهدیزاده هم با تو همکاری میکنند. چند روز بعد من با مصطفی به اصفهان آمدیم و صبح که ایشان از منزلش خارج شد و با ماشینش حرکت کرد پشت سر او حرکت کرد [یم]. و پس از یک پیچ مهدیزاده او را با یوزی به رگبار بست و با هم فرار کردیم که در آخرکوچه توسط مردم دستگیر شدیم.
من کلت ۴۵ و او یوزی داشت که هر دو را آقای... در اختیارمان گذاشت.
در حین دستگیری من بوسیله اسلحه خودم تیر خوردم یعنی وقتی میخواستند اسلحه را از دستم بگیرند شلیک شد و تیر به پایم اصابت کرد که مرا به بیمارستان و از آنجا به کمیته و پس از بازجویی پس از چند روز به زندان اصفهان آوردند که دیدم مهدیزاده هم دستگیر شده پس از چند روز ما را به تهران (اوین) آوردند تا سال 61 »1
مهدی هاشمی در اعترافات خود در خصوص طرح نخستین ترور مهندس عباس بحرینیان با محمدحسین جعفرزاده پس از اختلافات سپاه و کمیته در راه دزفول مینویسد:
«به هنگام اوجگیری اختلافات سپاه و کمیته در اصفهان که به صورت یک ماجرای عمومی در آمده بود من یک شب در راه دزفول به جعفرزاده (محمدحسین) گفتم مهندس بحرینیان در این اختلاف محور اصلی است و اگر او زده شود ماجرا تمام خواهد شد. او نیز همین عقیده را داشت. به او گفتم برو اصفهان با دوستان دیگر نیز همکاری کنید و ترتیب زدن او را بدهید. او رفته بود با... مقدمات را فراهم کرده بود و توسط چند نفر که دو نفرشان به نام مهدیزاده و جعفرزاده.... بودند، قتل بحرینیان را انجام داده بودند.»2
مهدی هاشمی در اعترافی دیگر ضمن اشاره به آمادگی دو تیم ترور از قهدریجان و اصفهان مینویسد:
«پیشنهاد اولیه را خود من به آقای محمدحسین جعفرزاده کردم و ایشان از قراری که بعد گفت با آقای... صحبتهایی کرده بودند و قرار بر این شده بود که سه نفر از برادران النجان و چند نفر از بچههای اصفهان در عملیات شرکت کنند که از قهدریجان... و مهدیزاده و حسن جعفرزاده کاندیدا شده بودند و از اصفهان نیز دو سه نفری بودند که من نامشان را فراموش کردهام بعداً آقای... از قراری که آن ایام من شنیدم در جلساتی که با آقای امید3 داشتهاند به همراه آقایان... و عدهای از افراد تندرو- که معمولاً شیوه برخورد با ضدانقلاب در سطح شهر با آنها مطرح میشده- جلسات خصوصی بوده، نشستهایی به صورت گعده قضیه را مطرح کردهاند و آقای امید نیز... حکم کرد و آنان اجرا کردهاند.»4
ترور توسط تیم ترور قهدریجان صورت میگیرد در حالی که قبل از این تیم ترور اصفهان نیز برای انجام این ترور برنامهریزی کرده بود.
اعترافات اعضای تیم اصفهان که در این روز به جرم شرکت در ترور فرد دیگری بنام شکری دستگیر میشوند شنیدنی است.
به نظر میرسد برنامهریزی دو تیم ترور- یکی از اصفهان و دیگری از قهدریجان- برای ترور بحرینیان بیانگر نوعی سردرگمی برای نیروهای عمل کننده و طراحان بوده باشد. یکی از افراد این باند در خصوص ترور بحرینیان و دستگیری وی به جرم شرکت در ترور شکری، به جلسهای که قبل از ترور بحرینیان با حضور چند تن از دوستانش داشته اشاره میکند و میگوید یکی از حاضرین در جلسه گفت:
«قهدریجانیها [هم] میخواهند بحرینیان را بکشند اگر ما بتوانیم زودتر بزنیم بهتر است که من گفتم دلیلش چیست؟ برای چه میخواهید بزنید... گفت: [برایاینکه] چهار سال در اسرائیل دوره دیده است، گفت: چون درگیریهای قهدریجان را این به راه انداخته و چند نفر را کشته است.
قرار شد... او را بزند، همانشب رفتیم سر کوچه بحرینیان،... رفت تلفن بزند که آیا هست یا نه، رفت وآمد اظهار داشت که نیست لذا برگشتیم همانشب رفته بودیم که بزنیم،... فردا صبح آمدند درب منزل که برویم سراغ شکری که در این جریان دستگیر شدیم و داخل کمیته بودیم که سروصدا بلند شد که بحرینیان را کشتهاند .»5
اعترافاتی که گذشت مربوط به اعترافات سال ۶۵ است یعنی حدوداً ۷ سال پس از حادثه؛ ولی در زمان ترور، جریان مهدی هاشمی سعی در لوث کردن پرونده و رهایی تیم ترور از مجازات و محو سرنخهای اصلی ترور را داشت.
از لحظۀ دستگیری اعمال قدرت در روند پیگیری پرونده شروع شد، متهمین بعد از انتقال به زندان شهربانی در یک جا و به طور دستهجمعی و بدون محدودیتی بسر میبردند تا بتوانند برای جوابگویی در محاکمات دادگاه در فضایی آرام با یکدیگر به تبادل نظر پرداخته و تبانی نمایند.
نامههای شهید قدوسی به مسئولین ذیربط در اصفهان در خصوص اعزام متهمین قتل به تهران و مسامحه در اعزام آنها به مرکز سند گویایی است بر تلاش جریان مهدی هاشمی برای افشا نشدن سرنخهای این قتل:
بسمه تعالی
شورای عالی دفتر امام تاریخ 21 /1 /58
قم
جناب آقای اعرابی دام عزه
پیرو مذاکرات تلفنی چون حسبالامر مطاع حضرت امام مدظله العالی باید متهمین به قتل آقای مهندس بحرینی فوری به تهران اعزام شوند لذا وسیله و نیروی کافی در اختیار آقای بهمن سهلآبادی بگذارید که بلافاصله به اصفهان بروند و متهمین را با پرونده آنها به تهران بیاورند.
على قدوسی6
یادداشت
جناب آقای اشراقی دام عزه
آقای بهمن سهلآبادی بدینوسیله معرفی میشود که به همراه با افرادی که از قم عازم شدهاند متهمین بلافاصله به تهران اعزام شوند و در صورتی که احساس میشود که باید به وسیله هوایی اعزام شوند در اولین فرصت اقدام بفرمایید در خاتمه تأکید میکنم که با این مسئله به مسامحه برخورد نشود که شدیداً [مورد] مجازات حضرت امام مدظله العالی واقع خواهد شد.
على قدوسی7
21 /1 /58
بسمه تعالی
تاریخ 21 /1 /58
شورای عالی دفتر امام شماره ۲۲ صفر الخیر /۴۰۰
جناب آقای اشراقی دادستان محترم اصفهان
چنانچه تلفناً هم به شهربانی و هم به سپاه گفته شد با اولین وسیله یعنی با رسیدن این نامه بلافاصله متهمین به قتل آقای مهندس بحرینی را به تهران اعزام دارید دیشب و پریشب منتظر رسیدن آنها بودیم ولی مثل اینکه مسامحه میشود امروز که حضور امام مدظلهالعالی شرفیاب بودم بدین مضمون که نوشتم امر فرمودند قهراً تخلف از امر معظم له حرام و از نظر قانونی معاقب خواهد بود.
على قدوسی
ضمناً پرونده کار را نیز بفرستید و فتوکپی آنها را نگهدارید8
بحران به وجود آمده از سوی جریان مهدی هاشمی و همفکرانش در اصفهان در تأخیر در رسیدگی به پرونده و اعزام متهمین به تهران از یک سو و تلاش برای پروندهسازی مجدد را میتوان در نامه مرحوم آیتالله خادمی به شهید قدوسی نظاره کرد:
بسمه تعالی شأنه
خدمت جناب مستطاب حجتالاسلام آقای قدوسی دام بقائه
پس از اهداء سلام و تحیات وافره معروض میدارد نمیدانم چه بنویسم و چه بکنم مدتی است به امید آنکه حضرتعالی اقدام جدی در امر اصفهان میکنید انتظار میکشیم با امر مؤکد حضرت آیتالله خمینی مدظله راجع به قاتلین و انتقال آنها به طهران و انتقال پرونده با اینکه آقای یزدی آمدند حریف این دادستان نشدند این زن بحرینیان با عدهای از بستگانش بیست روز است در خانه من متحصن هستند. اشراری که حامی قاتلین بودند... در صدد بودند زن و بچه او را به گروگان بگیرند که زندانیان باید رها شوند دادستان برای چند نفر حکم جلب داده بود تهدید کرده که حکم را پس بگیرند و ترک تعقیب آنها را کرده مردم باز میخواهند بازار را ببندند و بیایند در خانه من متحصن شوند. مسامحه در این امر باعث فساد بزرگ خواهد بود، با این حال کسالت آقا این آشوبها باید خوابانده شود. به عقیده من لازم است حضرتعالی به اصفهان تشریف بیاورید و این امور را اصلاح فرمایید دیگر هر قسم صلاح دانید... و اقدام نمایید و دادستان قاطعی برای اصفهان تعیین نمایید و تعویض... و ممکن است از همدستان قاتلین فسادهایی واقع شود و دادگاه اصفهان باید حتماً تصفیه شود. به دست چند نفر بیسواد و مفسد افتاده حکم قتل و مصادره اموال صادر میکنند و این دادستان اجرا میکند.
البته مسئولیت این امور به گردن زمامداران امر هم هست
والسلام علیکم حسین الموسوی الخادمی9
سرانجام جریان مهدی هاشمی و وابستگان فکری وی مجبور به تحویل متهمین به همراه پرونده «بازسازی شده» آنها به تهران میشوند. در عین حال باز به هنگام انتقال پرونده به تهران، برخی از اسناد و اوراق آن ربوده میشود. مهدی هاشمی در این خصوص میگوید:
«همان ماههای اول پس از وقوع جریان (قتل بحرینیان) و همچنین چند سال پس از آن یادم هست که آقای ... برای آقای ... تعریف آن روزها و زرنگی برادران..... را میکرد و میگفت پس از اینکه آقای مهدوی کنی یک هواپیمای اختصاصی فرستاد که پرونده را به تهران منتقل کنند بچههای ما یا خود ایشان توانسته بودند چند ورقی از پرونده را کش بروند که در این اوراق نامی از... برده شده بوده است......
مهدی هاشمی در اعترافاتش در خصوص جریان قتل مرحوم مهندس بحرینیان از مختومه کردن پرونده قتل به «ماست مالی کردن، تعبیر میکند و از افرادی که در این مسئله نقش محوری را ایفا کردند نام میبرد:
«اما ماست مالیکردن پرونده:
ایامی که حسن جعفرزاده و مهدیزاده در تهران زندانی بودند بستگانشان بعد از هر سری ملاقات که با آنها داشته میآمدند نزد من و گریه و زاری میکردند که بچههای ما برای اسلام این کار را کردهاند و چرا یک اقدامی نمیکنید که آزاد شوند. مخصوصاً پدر مهدیزاده که پیرمرد فقیری بود بارها نزد من آمد و گریه میکرد که تنها بچه فعال من زندانی است و...
من چارهای نداشتم و کاری از دستم بر نمیآمد لذا مرتب به اخوی میگفتم در فکر این بچهها که زندانی هستند باشید او هم راهی نداشت تا اینکه گویا مسئله را با آقا (آقای منتظری) مطرح ساخته بود... در آن ایام یادم هست که آقای... گفته بود دو نفر شاهد عادل بیایند جریان مهدورالدم بودن بحرینیان را شهادت دهند که جنبه شرعی مسئله حل گردد و لذا آقای اشراقی و امید رفتند نزد آقای ... و مراتب را تأیید کردند.
من دقیقاً به خاطرم نیست ولی گویا آقای... در اطلاع دادن به اشراقی مؤثر بوده است. خوب یادم نیست بقیه هماهنگیها را نیز اخوی میکرد.»1
توضیحات سند:
1- پرونده 65 /7 ص ۹ اعترافات حسنعلی جعفرزاده 29 /6 /65
2- پیوست شماره (25)
3- فتحالله امید نجفآبادی فرزند محمود متولد سال ۱۳۲۲ از روحانیون اصفهان است که در سال ۱۳۵۸ به عنوان حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان منصوب و پس از مدتی به دلیل سوءاستفاده از موقعیت، در صدور احکام قضائی از جمله صدور حکم ترور مهندس بحرینیان از کار برکنار و در همین زمان به عنوان نماینده مردم اصفهان در دوره اول به مجلس شورای اسلامی راه مییابد، وی در آبان ماه سال ۱۳۶۷ در دادگاه ویژه روحانیت به اتهامات عدیده از جمله تشکیل باند فساد، به فساد کشاندن عدهای از افراد، ابتلاء شدید به مفاسد اخلاقی و مالی و... به همراه ۵ تن از دیگر اعضای باند مزبور به اعدام محکوم و در تاریخ 17 /8 /67 حکم اعدام درباره وی اجرا گردیده است.
4- پرونده مهدی هاشمی، ج ۵، ص ۲۲۱
5- پرونده 65 /10، ج 1، ص 17
6- پرونده قتل مهندس بحرینیان
7- پرونده قتل مهندس علی بحرینیان.
8- همان؛ پیوست شماره (۲۶)
9- در پرونده قتل مهندس عباس بحرینیان
10- پرونده مهدی هاشمی، ج ۵، ص ۲۲۱
منبع:
کتاب
بنبست - جلد سوم / مهدی هاشمی مظهر خشونت صفحه 158