تاریخ سند: 21 مهر 1345
متن سند:
اخیرا آقای اسداللّه [اسلام] کاظمیه1 در مقاله ای که تحت عنوان
«روشنفکران» در مجله فردوسی مورخ 19 /7 /45 به رشته تحریر در آورده عین
آن به پیوست می باشد می نویسد : 1ـ حوادث گذشته این مرز و بوم را می توان به
صورت یک منحنی مداوم نشان داد نقطه اوج این منحنی همیشه تمرکز قدرت و
حکومت مطلقه و به هیچ شمردن مردم بوده است که سازندگان واقعی تاریخند و
نقطه فرود آن هرج و مرج و در هم ریختگی و آنارشی.
نویسنده سپس می افزاید.
ما
امروز در گذرگاه فراز یا
نشیب یکی از قوسهای
همان منحنی مداوم تاریخ
واقع شده ایم و تماشاچی
حوادث و وقایع حیرت
انگیزی هستیم که در
اطرافمان می گذرد.
نظریه منبع : از مطالعه
جملات فوق چنین استنباط
می گردد که در ایران
حکومت دیکتاتوری و
یکنفره وجود دارد و مردم
در سرنوشت خود سهمی
ندارند.
2ـ نویسنده در قسمت
دیگری می نویسد : یک روز در سایه قدرت در مدت ده پانزده سال راهها باز
می شدند و خانه ها و ویلاها و ساختمانها مثل قارچ از زمین می روئیده اند و روز دیگر
به فاصله بیست و چهار ساعت و با بلند شدن صدای اولین توپ جنگ همان دیوارها
و همان در و شیشه ها به ضرب همان دستهایی که قسمت های ساختمان ها را روی هم
گذاشته بودند می شکستند و خراب می شدند همه این حوادث اثر دخالت مردم در
ساختن سرنوشت خود در سراسر تاریخ گذشته بوده است.
نظریه منبع ـ مندرجات فوق اشاره به دوران سلطنت اعلیحضرت فقید می باشد.
3ـ نویسنده ضمن اشاره به دادستان دجال اضافه می نماید.
دجال زمان ما فریبی
است از ظواهر تجملی زندگی و نقشی از دنیای خور و خواب حیوانی که جمعی از
امیدهای نسل حاضر این سرزمین به قیمت تهی مغز شدن و به صورت ابزار در آمدن
سخت خریدارش شده اند.
اکنون اگر تأسفی هست به حال همین جماعت است و اگر
خطری جامعه را تهدید می کند خطر وجود همین هاست که به حکم سابقه عمل صلاح
مردم را در روبرو شدن با وقایع خوب می شناسند و به قیمت زندگی و خوروخواب
حیوانی و شیفتگی به تجمل و پول و اتومبیل و غیره تیغی شده اند در کف زنگی مست.
نظریه منبع ـ در جمله یاد شده
منظور «از تیغی شده اند در
کف زنگی مست» اشاره به
نقش رهبری یک جانبه
شاهنشاه آریامهر در امور
مملکتداری است.
نویسنده در خاتمه بطور
غیرمستقیم اشاره به دکتر
هدایتی1 وزیر آموزش و
پرورش کرده و حملاتی به
نامبرده نموده است.
نظریه بخش ـ با عرض
مراتب فوق و با توجه به
اینکه اخیرا اسداللّه [اسلام]
کاظمیه مطالبی علیه کتاب
میراث خوار استعمار2 که
حاوی مندرجات تخطئه کننده علیه کمپانیهای نفتی و سیاستهای دُول غربی بوده
بعمل می آید چنین استنباط می گردد که نامبرده تمایلاتی نسبت به سیاستهای
دُول غربی داشته و مقالات مزبور از طریق ایادی آنان به وی توصیه شده است.
ضمنا از طرفی چون در پایان مقاله حملاتی بطور تلویحی به وزیر آموزش و
پرورش گردیده به نظر می رسد که در فعالیتهای فوق محمد درخشش3 وزیر
اسبق فرهنگ نیز دخالت داشته باشد.
مراتب به عرض مدیریت کل رسید.
در
پرونده مجله فردوسی بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ اسلام کاظمیه از اعضای
کانون نویسندگان بود.
فعالیتهای فرهنگی او بیشتر
روی داستان نویسی متمرکز بود؛
هر چند، مدتی نیز در کار
روزنامه نگاری به تلاش
پرداخت.
گرایش های سیاسی
پیش از انقلاب او در کنار خلیل
ملکی و جلال آل احمد شکل
گرفت.
بعدها به دکتر علی امینی
نزدیک شد.
پس از انقلاب
اسلامی همراه با دکتر علی اصغر
حاج سید جوادی نشریه جنبش
را منتشر کرد و بعد به فرانسه
رفت و با همکاری علی امینی
«جبهه نجات ایران» را همراهی
کرد.
کاظمیه پس از مرگ علی
امینی منزوی شد.
1ـ دکتر هادی هدایتی فرزند
ابوالحسن در سال 1302 ش در
تهران متولد گردید و تحصیلات
مقدماتی را در تهران گذرانید
وی دوره متوسطه را در
دارالفنون به پایان رسانید و
برای ادامه تحصیل به خارج
رفت و در رشته حقوق به
تحصیل پرداخت.
هدایتی
دکترای خود را در رشته حقوق
از کشور فرانسه دریافت نمود
وی در خارج عضو کنفدراسیون
دانشجویان و طرفدار حزب
توده بود.
هدایتی پس از آن به
ایران آمد و در وزارت فرهنگ
به فعالیت پرداخت وی در
دانشگاه تهران به عنوان استاد
حقوق به تدریس مشغول شد.
وی در روز 17 اسفند سال
1342 که حسنعلی منصور
کابینه خود را تشکیل می داد.
به
عنوان وزیر مشاور وارد کابینه
او شد.
منصور در تاریخ 18 آذر
ماه سال 1343 کابینه خود را
ترمیم نمود و دکتر هادی هدایتی
به عنوان وزیر آموزش و
پرورش به مجلس معرفی
گردید.
هادی هدایتی پس از
ترور منصور و تشکیل کابینه
هویدا در هفتم بهمن ماه 1343
در وزارتش ابقا گردید.
این
سمت در ترمیم کابینه دوم هویدا
نیز برای دکتر هدایتی منظور
شد.
وی تا سوم آذر ماه 1347
برابر با سوم آذر ماه 1347 برابر
با 1388 ه ق وزیر آموزش و
پرورش بود.
به هنگام وزارت
هدایتی قانون تفکیک وزارت
فرهنگ به دو وزارت فرهنگ و
هنر و آموزش و پرورش به
مجلس برده شد و به تصویب
رسید.
دکتر هادی هدایتی در دوره
21 مجلس شورای ملی از سوی
مردم شهرری به مجلس راه
یافت.
تألیفات او : ترجمه اصول فن
اداره ـ تاریخ هردون
(ر.ک : وزرای معارف ایران ـ
احمد عبداللّه پور ص 207)
2ـ کتاب میراث خوار استعمار را
مهدی بهار در سال 1344 با
هدایت ساواک، جهت حمایت از
حضور دولت استعماری آمریکا
در ایران نوشت.
نویسنده در این
کتاب با زیر سؤال بردن
سیاست های استعماری
کشورهای اروپائی از جمله
انگلیس در جهان و ایران دنبال
تضعیف موقعیت آن کشور در
زمینه سازی افکار عمومی جهت
حضور آمریکائیان در ایران بود.
این کتاب توسط مؤسسه
انتشارات امیرکبیر منتشر شد و
چندین بار به چاپ رسید.
3ـ محمد درخشش در سال
1294 در تهران متولد شد، وی
که دارای لیسانس تاریخ و
جغرافیا نیز بوده در سال 1319
در وزارت آموزش و پرورش
استخدام شده و بعدا سمت وی در
وزارت مذکور بازرس عالی
وزارتی بوده است.
درخشش از
سال 1323 با حزب توده
همکاری داشته ولی در سال
1328 بر اثر اختلافی که بین او و
توده ای ها پیدا شد، از همکاری با
حزب مزبور خودداری و از آن
سال با تشکیلات حزب نیروی
سوم به رهبری خلیل ملکی
همکاری کرده است.
درخشش از
دوستان نزدیک علی امینی و سید
جعفر بهبهانی بوده و با به راه
انداختن اعتصاب گسترده معلمان
کرمانشاه، زمینه ساز سقوط
دولت جعفر شریف امامی و روی
کار آمدن دکتر امینی شد و به
پاس نقش های پشت پرده اش در
سال 1340 به عنوان وزیر
آموزش و پرورش در کابینه
دولت دکتر امینی منصوب شد.
وی همچنین نماینده مجلس
شورای ملی (دوره هیجدهم) و از
جمله افرادی بود که ارتباط
مستحکمی با دستگاه سیاست
خارجی آمریکا داشته و به
صورت مشاور و عامل
سیاست های آمریکا در ایران
عمل نموده است.
درخشش در
جریان انقلاب اسلامی به صورت
یکی از عوامل ایجاد انحراف و
همچنین راهنمای آمریکاییها
عمل می کرد و تلاش وسیعی
برای زدودن گرایشهای سیاسی
اسلامی به عمل آورد.
وی به این
اعتقاد که، دولتی که برمبنای قرآن
بنا شده باشد در حقیقت جز
عقب گرد چیزی نیست و اصولاً
تعلیم و تربیت درست را به مردم
ایران نخواهد داد، به آمریکاییها
توصیه می نماید که در جریان
درگیریهای انقلاب باید درگیری
بین امام خمینی(ره) و ارتش
ادامه یابد وی حتی به مشاور
سیاسی سفارت آمریکا «بل
کانسلر» پیشنهاد نمود که به
منظور راهنمایی بیشتر، مذاکرات
نزدیکی با افراد میانه روی
مذهبی مانند بازرگان داشته باشد
افرادی مانند : مقدم مراغه ای و
درخشش، منابع اطلاعاتی خوبی
برای سفارت بودند.
پرونده ساواک، ر.ک.
خاطرات
علی امینی، ص 129.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله فردوسی به روایت اسناد ساواک صفحه 251