تاریخ سند: 18 فروردین 1342
گزارش اطلاعات داخلی
متن سند:
شماره : 1417 / س ت
موضوع : وضع حزب زحمتکشان
حزب زحمتکشان بسیار در حال سکوت و
رکود بسر می برد و هیچ فعالیتی در محیط
حزب(محل سازمان نگهبانان آزادی) بچشم
نمی خورد.
روز شنبه 17 /1 /42 کلاً در حزب
20 نفر حضور داشتند، از این عده تعدادی
برای بازی شطرنج آمده بودند، آقای فراهانی
مسوول تشکیلات تهران نیز نیامده بود.
عده
حاضر از سکوت حزب در تعجب بودند.
1 آقای
فریدونی گفت تمام دستگاهها منتظر هستند
که ببینند ما چه می کنیم و از این قبیل
سخنان و در نظر داشت که با این صحبتها
سکوت حزب را طور دیگری جلوه دهد و شاید آن را از بین ببرد.
یکی از حاضرین اظهار داشت
عده ای از جمله سید جلال حسینی، بدون اطلاع حزب نزد آقای خمینی رفته اند و آقای
خمینی اظهار داشته که خود دکتر بقائی سازمان امنیتی است و گرنه چرا تلاش نمی کند و با ما
همگامی ندارد.
آقای فریدونی بنا به مصلحتی تشخیص دادند که این بحث ادامه پیدا نکند.
در
ضمن آقایان دیگر هم سوالاتی درباره اعتصاب دانشگاه و چگونگی آن کردند که آقای فریدونی با
تصدیق و تأیید شاید برگزار نمود آقای درخشان اشاره به جریان روز پنجشنبه بازار کرد و گفت
بعد از ختم مسجد ارک که از طرف جبهه ملی گذاشته شده بود، عده ای ریختند و بازار زرگرها را
غارت کردند و این جریان به ضرر نهضت بود.
این جلسه بعد از صحبتهای فوق، خاتمه یافت و
جلسه بعد به روز شنبه آینده موکول گردید.
توضیحات سند:
1ـ با فرارسیدن نوروز، دوم فروردین سال 1342 که مصادف با سالگرد شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) بود،
عوامل رژیم، فاجعه فیضیه را به وجود آوردند.
دعوت امام خمینی(ره) از مردم، برای دیدار از مدرسه فیضیه و مشاهده
آثار جنایات عمال رژیم شاه، تأثیر شگرفی بر روحیه مردم گذاشت و ساواک را به وحشت انداخت.
اقدام دیگر مأموران
ساواک، شستشوی در و دیوارها و سطح حجره های مدرسه فیضیه و جمع آوری کتابهای دینی، قرآن کریم و اوراق
پراکنده و نیمه سوخته درون حجره ها بود.
مدرسه فیضیه نیز به منظور جلوگیری از ورود مردم، به محاصره درآمد.
حضرت امام خمینی در روز 9 فروردین ماه، در اعلامیه ای کوبنده، تقیه را در این شرایط حرام دانسته و وظیفه همگان،
بویژه روحانیت را روشنگری و افشاگری معرفی کردند، در پی اعلام این خبر، بازار تهران و بسیاری از شهرستانها سه
روز به صورت تعطیل درآمدند، مردم مشهد، به محض اطلاع از فاجعه فیضیه به اعتصاب و تظاهرات پرداختند و طاق
نصرتها و آذین بندی هائی که برای استقبال از شاه تدارک دیده شده بود، را به آتش کشیدند.
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 99