تاریخ سند: 24 آذر 1350
موضوع: جواد شرافت دبیر دبیرستان بابک
متن سند:
از: 20ﻫ ک
به: 20ﻫ 15 شماره: 1468 /20ﻫ ک
دو ساعت اول درس کلاس ششم ریاضی دبیرستان بابک درروز 16 /9 /50 اختصاص به امتحان انشاء ثلث اول داشت و دبیر انشاء نیز آقای جواد شرافت بود، موضوعی که مشارالیه انتخاب کرده وبرتخته سیاه نوشته بود"جنگ هند و پاکستان را چگونه توجیه میکنید"1بود یکی از دانش آموزان به جواد شرافت اظهارداشت ما درباره این موضوع مطالعه نداریم ولی وی جواب داد چرا باید مطالعه نداشته باشی قسمتی از وقت خود را صرف خواندن روزنامه بکن که درمورد این مطلب بحث کرده و مطالب زیادی نوشته است اگرچه بیشتر روزنامهها و مجلات ما راست نمینویسند ولی از چند مطلب یکی شاید راست باشد.
شما فردا وارد دانشگاه میشوید و اگر با این طرز فکر به آنجا بروید پشیزی ارزش ندارد.
آنجا باید مطالبی را مطالعه کنید که در اجتماع به دردتان خواهد خورد شما هستید که فردا جای من وامثال من را خواهید گرفت شما هستید که جای هویدا2 و غیره را خواهید گرفت چرا در این باره فکر نکنید .
اکنون که برادران و خواهران شما در دانشگاه شورش کردهاند و دانشگاهها را تعطیل نمودهاند آیا علت آن را میدانید باید بدانید و کورکوررانه فکر نکنید در همین موقع یکی از دانش آموزان اظهار داشت ما نیز به زودی انقلاب خواهیم کرد و آقای جواد شرافت گفت از شما زودتر شاهنشاه انقلاب کردند درهمین موقع یکی از دانشآموزان گفت آقای شرافت من فکر میکنم اینجا جای این حرفها نیست و شما نباید در سرکلاس این حرفها را بزنید و افکار ما را منحرف کنید، درحالیکه بیشتر دانش آموزان او را مسخره میکردند و میگفتند به تو مربوط نیست.
شرافت درجوابش اظهارداشت من نمی گویم که حالا قیام کنید بلکه برای آینده شما باید زندگی کنید و اینگونه زندگی کردن زندگی نیست شما به جای خواندن مجله (این هفته، تماشا، جوانان، اطلاعات هفتگی و...
...
.)کتابهائی را بخوانید که مفید است و به دردتان میخورد از سیاست مملکت خود سردربیاورید این درسی که میخوانید هیچ ارزشی ندارد ولی مجبور هستید که یک ورقه بیارزش را بگیرید تا بتوانید در این مملکت نان بخورید من هم مجبورم به شما درس بدهم سپس موضوع دیگری را علاوه بر موضوع اولی برای انشاء تعیین کرد (مسئولیت جوانان و هدفهای ملی او) بعد از آن سخن فیلم و سینما به میان کشیده شد شرافت گفت آیا فیلم گاو3 را دیدهاید اگر دیدهاید میتوانید اظهارنظر کنید، وقتی یک دو نفر عقیده خود را در این باره گفتند شرافت گفت نتیجه این فیلم اینها نیستند حالا من برای شما خواهم گفت:
فیلم گاو گاویت ایرانی را ثابت کرد و این را نیز ثابت کرد که هرگاه کسی به یک چیزی علاقه خاصی داشته باشد خود را فراموش میکند و به آن چیز ملحق میشود این فیلم در فستیوال بینالمللی گاویت ایرانی را ثابت کرد و متأسفانه مدال هم گرفت سپس گفت زود باشید انشاءها را نوشته و تحویل دهید در این موقع که جواد شرافت انشاء هاشم ویسه را دریافت میکرد هاشم ویسه اظهارداشت رادیو عراق می گفت آفرین بر ارتش ایران بارک اله چقدر نیرومند است که یک کشور بزرگ 80 نفری را تصرف کرد .
واقعاً باید به این ارتش قوی تبریک گفت و در این هنگام جواد شرافت که میخندید گفت واقعاً آفرین به این ارتش قوی(البته با پوزخند و مسخره).
نظریه شنبه ـ نظری ندارد.
نظریه یکشنبه ـ اظهارات منبع صحت دارد.
اعمال و رفتار افراد مذکور تحت مراقبت قرار دارد.
امید
نظریه 20 ﻫ ک ـ نظریه یکشنبه مورد تائید است.
در ساعت 13 روز 28 /9 /50 به بخش 354 واصل گردید
اقدام شده است 2 /10 /50
توضیحات سند:
1 .
در روز سیزدهم آذرماه سال 1350 ش،جنگ بزرگ هند و پاکستان آغاز شد.
2 .
امیرعباس هویدا فرزند حبیب الله (عین الملک) در سال 1298 ﻫ ش متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه فرانسوی بیروت به پایان رساند و سپس به بلژیک رفت و در دانشگاه آزاد بروکسل در رشته علوم سیاسی و اقتصاد درس خواند.
در سال 1321 به ایران برگشت و به استخدام وزارت امور خارجه درآمد.
در سال 1324 در اولین مأموریت سیاسی خارج از کشور، به پاریس رفت و با حسنعلی منصور آشنا شد.
در سال 1329 عبدالله انتظام به وزارت خارجه رسید و هویدا را به ریاست دفتر خود انتخاب کرد.
در مهر ماه 1330 هویدا به پیشنهاد کمیسار عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به مدت 5 سال مأمور خدمت در این سازمان شد.
در سال 1335 با درخواست منصور که سفیر ایران در آنکارا بود به عنوان رایزن سفارت ایران در ترکیه انتخاب شد.
در سال 1336 عبدالله انتظام مدیر عامل شرکت ملی نفت شد و هویدا را به عضویت هیئت مدیره شرکت نفت انتخاب کرد.
هویدا اوایل سال 1340 در زمرهی موسسان کانون مترقی به ریاست یار دیرین خود حسنعلی منصور درآمد.
هویدا در سال 1342 در کابینه حسنعلی منصور به سمت وزارت دارایی برگزیده شد و به مدت پانزده ماه در این مقام بود تا اینکه منصور به قتل رسید.
شاه برای جلب رضایت آمریکائیان یکی از همکاران نزدیک منصور را به جانشینی او انتخاب کرد.
امیر عباس هویدا کاملاً مطیع شاه بود و همان اعضای کابینه منصور را در کابینه خود ابقا کرد.
در فروردین سال 1346 امام خمینی (ره) از نجف نامه مفصلی به هویدا نوشته و وضعیت کشور و حضور بیگانگان به ویژه آمریکا را گوشزد نمودند.
نامه امام(ره) بی جواب ماند ولی مسائلی را که امام بیان کرده بودند دهان به دهان در میان مردم پخش شد و زمینه حرکتهایی که در سالهای دهۀ 50 شکل گرفت را فراهم کرد.
هویدا در سه بخش مهم سیاست خارجی، امور اقتصادی و مسائل نظامی مسلوب الاختیار بود و فقط در صحنه سیاست داخلی و نمایشات انتخاباتی حضور داشت.
هویدا رهبری حزب ایران نوین را به عهده داشت و دکتر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین کرد.
دکتر کلالی حزب را به صورت احزاب چپ سازماندهی و گسترش داد و به کانون قدرت مستقلی تبدیل کرده، کمکم شاه را به وحشت انداخت و خود هویدا دبیر کلی را به عهده گرفت و کنگره بزرگ حزبی را در دیماه 1353 با دعوت از نمایندگان احزاب بزرگ جهان تشکیل داد.
علم نزد شاه رفت و تشکیل حزب واحد رستاخیز را به شاه تلقین کرد.
شاه در سال 1353 تشکیل حزب رستاخیز را اعلام و هویدا را به دبیر کلی حزب معرفی کرد.
کمکم ستارهی بخت هویدا پس از 12 سال افول کرد و شاه به هویدا تکلیف کرد استعفا دهد و او را وزیر دربار به جای علم که در بستر بیماری بود، انتخاب کرد.
ازهاری نخست وزیر وقت، هویدا را مقصر همهی فجایع کشور معرفی و به ظاهر او را بازداشت کرد تا اینکه در روز 22 بهمن به دست نیروهای انقلاب افتاد و پس از یک محاکمه در روز شنبه 18 فروردین 1358 هویدا اعدام شد.
هویدا در یک خانوادهی بهائی به دنیا آمد و پدرش جزو مبلغان و داعیان فرقهی ضالهی بهائیت به شمار میرفت.
هرچند که هویدا میخواست به ظاهر بهائی قلمداد نشود اما ارتباطات او با افراد فرقه بهائیت قطعی بود.
در مدتی که مأمور به کمیسار عالی پناهندگان بود با سازمانهای فراماسونری ارتباط برقرار کرد و یکی از اعضای برجستهی فراماسونری در اروپا و استاد اعظم لژ بزرگ ملی فرانسه بود.
رک: رجال عصر پهلوی؛ امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، 2 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3.
فیلم گاو که نویسندهی آن غلامحسین ساعدی بود، در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی توسط داریوش مهرجوئی ساخته شد.
حضرت امام خمینی (ره) نیز در دیداری که مدیر وقت صدا و سیما در اردیبهشت سال 1359 ش با ایشان داشت ،ضمن برشمردن اهمیت وظایف رادیو، تلویزیون و انتقاد از فیلمهای وارداتی از فیلم گاو نیز یاد کرد و فرمود: «مثلاً فیلم گاو آموزنده بود.
»
صحیفه امام، ج 12، ص 291
منبع:
کتاب
شهید سید محمد جواد شرافت به روایت اسناد ساواک صفحه 193