تاریخ سند: شهریور 1357
موضوع: دکتر على امینى
متن سند:
گزارش خبر
خیلى محرمانه
به: 312 شماره: 25568 /20 ﻫ 12
از: 20 ﻫ 12 تاریخ: 28 /6 /57
موضوع: دکتر على امینى
در مورخه 25 /6 /57 دکتر مبشرى با ودودى از محارم امینى تماس حاصل و اظهار داشت به اتفاق بچههاى حقوق بشر در منزل شریعتمدارى هستیم و مصاحبههاى زیادى هم کردیم و بسیار خوب بود و مىخواستیم با ایشان هم تماس بگیریم (منظور على امینى) تا ایشان هم در جریان باشند سپس ودودى اظهار داشت آقا با مخبر روزنامه نیویورک تایمز مشغول مصاحبه هستند.
مبشرى اظهار داشت تحصن و مطالب ما به دنیا مخابره شده و براى چند روزى در اینجا خواهیم بود و حالا مىخواستیم به بینیم آقا (امینى) چه راهى را پیشنهاد مىکنند تا ما عمل کنیم. ودودى در جواب گفت ساعت 30 /19 تلفن کنید و خداحافظى نمودند. مجدداً در ساعت 30 /19 مبشرى با امینى تماس و اظهار داشت آقا ما آمدهایم در اینجا متحصن شدهایم (منزل شریعتمدارى) و با خبرگزارىهاى خارجى در محضر آیتاله شریعتمدارى مصاحبه مفصل شده.* امینى گفت خبرنگار دانمارکى مىگفت ما در قم بودیم در جواب مبشرى اظهار داشت نه، خبرنگاران فرانسوى بودند و از امینى سؤال نمود مصاحبه شما با بىبىسى درست بوده امینى بیان داشت درست بوده. بعد مبشرى گفت آقا ما حالا چکار کنیم. امینى جواب داد هیچى حالا که متحصن هستید.
مبشرى گفت شما موافقید، امینى گفت چارهاى ندارید پس از آن دکتر میناچى با امینى صحبت پس از احوالپرسى گفت مادر اینجا در تحصن هستیم و دفتر حقوق بشر را در اینجا تشکیل دادهایم و اطلاع دارید که خانهها محاصره است و امروز آقا هم تحصن را قبول کردند (منظور شریعتمدارى) و تلفن در اینجا گذاشتهایم و حالا مراکز حقوق بشر با ما تماس دارند و اضافه نمود دیشب مطالبى شنیدیم و خیلى خوشحال شدیم (منظور مصاحبه على امینى با بىبىسى) و امینى گفت حقیقت اینست و باید راهى پیدا کرد.
نظریه یکشنبه: همانطور که جراید منعکس بود تعداد هفت نفر از جمعیت ایرانى دفاع از حقوق بشر1 در منزل آیتاله شریعتمدارى متحصن شده و در مورد تحصن و مصاحبههاى خود تصمیم دارند نظر مردم و روحانیون را جلب و در واقع با این خط مشى تزلزلى در کابینه جدید ایجاد و در ضمن موقعیت مناسبى را براى امینى فراهم نمایند.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه تأیید مىگردد.
توضیحات سند:
*ـ از: 318 تاریخ: 26 /6 /57
على امینى
اطلاع واصله از فرماندارى نظامى حاکى است که در مصاحبه بى.بى.سى لندن با نامبرده اظهار داشته که اعلیحضرت همایونى شاهنشاه آریامهر به من پیشنهاد نمودهاند که نخستوزیر شوم و من تقاضا نمودم چنانچه فرماندهى قواى سهگانه و اختیارات ساواک را به من بدهند حاضرم نخستوزیر ایران بشوم و مصاحبه مزبور در ساعت 15 /20 از رادیو بىبىسى لندن پخش شده است.
ناصرى، گوینده: نوید، گیرنده: واعظى، ساعت مخابره: 15 /9
ـ به: 312، از: 20ﻫ12
موضوع: دکتر على امینى
در مورخه 24 /6 /57 فرد خارجى به نام بنیامین از تلویزیون فرانسه با امینى تماس و با وى قرار گذاشت در ساعت مناسبى مصاحبهاى به عمل آید که مورد قبول امینى واقع گردید.
ضمناً شخصى به نام دکتر مظفر پناهخو با امینى تماس حاصل و اظهار داشت اگر ممکن باشد بهطور خصوصى به اتفاق یکى از دوستان مىخواهیم مطالبى را مطرح کنیم و قرار شد روز 25 /6 /57 یکدیگر را در منزل امینى ملاقات نمایند.
ایرج امینى «پسر امینى» سفیر تونس که به انگلستان رفته بود مورخه 24 /6 /57 با پدرش تماس گرفت و ضمن احوالپرسى به پدرش گفت مصاحبه شما در لوموند سر و صدایى کرده و مورد توجه مردم قرار گرفته و اضافه نمود در لوموند خبر تعقیب اکبر اعتماد را خواندم آیا صحیح است یا خیر امینى پاسخ داد چنین چیزى نشنیدم. ایرج گفت اکبر اعتماد آدم درستى است و فکر نمىکنم کار خلافى کرده باشد و سپس از یکدیگر خداحافظى نمودند.
نظریه یکشنبه: استنباط گردید که امینى جهت آشنایى به زبان فرانسه بیشتر راغب است که با خبرگزارىهاى فرانسه مصاحبه به عمل آورد و لذا در چند روز اخیر شنیده مىشود که خبرنگاران رادیو تلویزیون و روزنامههاى پر تیراژ فرانسه به ایران آمده و مصاحبههایى با على امینى ترتیب مىدهند.
و حتى منسوبین و دوستان وى از فرانسه و تهران مصاحبههاى وى را که در روزنامهها و رادیو و تلویزیون فرانسه درج و پخش گردیده به اطلاع وى مىرسانند و چنین به نظر مىرسد که دیگر روزنامههاى فرانسه هم براى مصاحبه با امینى تأسى گرفته و خبرنگاران خود را به تهران اعزام داشتهاند.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه تأیید مىگردد.
1ـ جمعیت ایرانى دفاع از حقوق بشر
کریم سنجابى در خاطرات خود (امیدها و ناامیدها، ص 283 ) در مورد تشکیل کمیته ایرانى دفاع از حقوق بشر مىنویسد:
«آقاى مهندس بازرگان و چند نفر دیگر پیشنهاد کردند که جمعیتى به اسم طرفداران حقوق بشر تشکیل بدهند.
بنده هم چون تشکیل چنین جمعیتى را در خط مبارزه و وسیلهاى براى اتحاد نیروها مىدانستم، با آن موافقت کردم. این جمعیت در منزل من و به ریاست من اعلام موجودیت کرد و مصاحبه اول آن با روزنامهنگاران خارجى نیز در منزل من و به وسیله من صورت گرفت و اعلامیه اول آن به امضاء من صادر گردید.
بعد از مدتى که گذشت و واکنش شدیدى از طرف دولت نسبت به آن صورت نگرفت آقاى بازرگان نامزد ریاست آن شدند. بنده هم اعتراضى نکردم.
در همین ایام از طرف سازمان حقوقدانان بینالمللى، به نظرم اگر اشتباه نکنم شخصى به نام ویلیان بانلر وارد ایران شد و در منزل احمد صدر حاج سد جوادى که از رفقاى بازرگان است، دعوتى از کمیته به عمل آمد که در آنجا جمع شدیم . وقتى که بنده وارد آنجا شدم، دختر آقاى مهندس بازرگان مترجم جلسه بود و انگلیسى را روان صحبت مى کرد، متوجه شدم که این اقاى بانلر در جمع رفقاى مهندس بازرگان بیگانه نیست و به اصطلاح "سلمان منا اهل البیت "است و با آنها از سوابق کارها و فعالیت مشترکشان صحبت مى کند. از آنجا دریافتیم که تشکیل این جمعیت ما مرتبت با سوابقى است و با دستگاههاى خارجى هم ارتباط دارد .
از آن تاریخ به بعد بنده در این جمعیت طرفداران حقوق بشر ایران شرکت نکردم. به خصوص در همان ایام آقاى مهندس مقدم مراغهاى که یکى از اعضاى این جمعیت بود به منزل من آمد و چون نارضایى مرا درباره عمل مهندس بازرگان تشخیص داد ، صراحتاً به من گفت در ایامى که قبل از آغاز مبارزات اخیر در امریکا بوده، هرجا مىرفته و با هر مقام امریکایى که صحبت مىکرده، آنها فقط اسم از آقاى مهندس بازرگان مىبردند.
ر.ک: روز شمار انقلاب اسلامى صفحه 324 و 325
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 451