تاریخ سند: 22 مرداد 1339
موضوع: جلسه هفتگی دکتر جهانشاه صالح
متن سند:
شماره: 2 /3 /2721 تاریخ:22 /5 /1339
موضوع: جلسه هفتگی دکتر جهانشاه صالح
ساعت 10 صبح روز گذشته چند نفر از اطباء از جمله دکتر طبیبزاده مدیر کل وزارت بهداری . دکتر صدیقی پزشک . دکتر گنجی پزشک رئیس تبلیغات وزارت بهداری . یدالله محمدی کارمند دانشگاه و چند نفر دیگر در منزل دکتر جهانشاه صالح حضور داشتهاند.
دکتر جهانشاه اظهار داشته برای اعتراض به اظهارات آقای دکتر اقبال و نسبتهائی که ایشان به برادرش داده بود، تقاضای شرفیابی کرده و روز دوشنبه از ساعت 10 الی 11 شرفیاب بوده و به شرفعرض ملوکانه رسانیده که آقای نخستوزیر، برادرش را تودهای خوانده است و سپس خدمات گذشته اللهیار صالح و افراد خانواده خود را به شاهنشاه و کشورش به شرفعرض رسانیده و اعلیحضرت همایونی ضمن تائید عرایض وی، از این عمل دولت اظهار نارضایتی فرموده و خدمات گذشته و شاهدوستی و میهنپرستی اللهیار صالح را ستودهاند. دکتر جهانشاه صالح افزوده در موقعی که راجع به انتخابات شهرستانها مطالبی به عرض رسانیده، شاهنشاه را محیط به کلیه امور کشور دیده و متوجه شده که از جزئیات کار دستجات و فعالیتها در کشور اطلاع دارند.
دکتر جهانشاه صالح راجع به انتخابات کاشان اظهار داشته اگر برادر وی از کاشان انتخاب شود، به نفع دولت است؛ زیرا دولت ادعا خواهد کرد که انتخابات در کمال آزادی صورت گرفته و فرد مورد نظر مردم انتخاب گردیده است و اگر انتخاب نشود، چون نمایندگان سازمان ملل و مخبرین خارجی همه روزه از وضع انتخابات کاشان گزارشاتی به خارج میفرستند، با توجه به اینکه سی هزار مردم کشاورز کاشان با بیل و کلنگ در مقابل 900 ژاندارم مسلح ایستاده و حاضرند در هر لحظه با آنها به جنگ بپردازند، مداخله دولت در امر انتخابات برای ملل آزاد جهان ثابت خواهد شد.
دکتر جهانشاه صالح اظهار داشته در شرفیابی خود به حضور ملوکانه به عرض رسانیده در انتخابات ساری از طرف سازمان امنیت به دکتر سنگ1 پزشک دربار شاهنشاهی که کاندید بوده، اخطار گردیده که هر چه زودتر محل را ترک کند و در غیر این صورت ناچار به وسیله قوای انتظامی اخراج خواهد شد و شاهنشاه پس از شنیدن این مطالب، شدیداً عصبانی شدهاند.
در پرونده جلسات هفتگی دکتر جهانشاه صالح بایگانی شود. 26 /5 /39
توضیحات سند:
1. دکتر عیسی سنگ، نماینده دوره بیستم مجلس شورای ملی از ساری.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 180